کرامت امام رضا (ع) در منزل مادر شهید محمد رضا صباحی

خبرگزاری شبستان-جنوب کرمان: شهادت‌، فنا شدن‌ انسان‌ برای‌ نیل‌ به‌ سرچشمه‌ نور و نزدیک‌ شدن‌ به‌ هستی‌ مطلق‌است‌؛ عشق‌ و علاقه‌ به‌ وصال‌ محبوب‌ و معشوق، در طبیعت‌ هر موجودی‌ است‌ و همین‌ عشق‌است‌ که‌ سبب‌ حرکت‌ و جنبش‌ است‌ لذا شهید کسی‌ است‌ که‌ در پرتو تجلیات‌ حق‌، از خود بی‌خود گشته‌ و با انتخاب‌ شهادت‌ به‌ زیباترین‌ شکل‌ در جـوار محبوب‌ قرار می‌گیرد.

واژه شهید از مفهوم حضور و دیدن گرفته شده است که دلالت بر ثبوت دارد لذا واژه شهید در قرآن کریم به عنوان گواه و شاهد ( گواهان اعمال ) آمده است.

قرآن کریم درباره شهید و شهیدان می فرماید: « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ » هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

منظور از حیات، همان حیات واقعی است و در نقطه مقابل در آیات دیگری خداوند متعال حیات کافران را پس از مرگ، هلاکت و نابودی شمرده است.  

بنابراین، حیات شهیدان و زنده بودن آنها سعادت مندی است که همه مؤمنان از آن بهره مند می شوند از طرف دیگر برخی از مردم تصور می کردند که کسانی که در راه خدا جهاد می کنند و به شهادت می رسیدند، نابود شده و از بین رفته اند، به همین جهت قرآن کریم برای زدودن چنین تصوری می فرماید: کسانی که در راه خدا کشته می شوند، زنده اند، و نزد پروردگار خویش از روزی بهره مند می شوند.

امام خمینی رضوان الله علیه می فرماید: درباره شهید آنقدر از اسلام و اولیاء اسلام روایات وارد شده است بر فضل شهید که انسان متحیر می شود لذا در روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اولین آن عبارت است از اینکه اولین قطره ای که از خون او بر زمین برزید، تمام گناهی که کرده است، آمرزیده می شود و مهم این آخرین خصلتی است که می فرماید که بر حسب این روایت که شهید نظر می کند به وجه الله و این نظر به وجه الله برای هر نبی و هر شهیدی راحت است.

این آخرین چیزی است برای انسان، آخرین کمالی است که برای انسان است؛ در این روایتی که در کافی نقل شده است، در این روایت انبیاء را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوه ای که حق تعالی می کند بر انبیاء، همان جلوه را بر شهدا می کند.

شهید هم « ینظر الی وجه الله » حجاب را شکسته است همانطور که انبیاء حجاب را شکسته بودند و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد؛ مژده داده اند که برای شهدا، این آخر منزلی که برای انبیاء هست، شهدا هم بر حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل می رسند.

اینطور مطلبی که برای شهید گفته شده است برای کم کسی است؛ آنها را قرینه انبیاء قرار داده اند لذا در روایتی آمده است که هر خوبی بالاتر از او هم خوبی هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا بالاتر از او دیگر خوبی در کار نیست.

قطعا وجود شهدا و راه آنان گره خورده است به راه و مسیر حضرات معصومین سلام الله علیه بخصوص حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام که مرقد شریفشان همچون خورشیدی انقلاب اسلامی ایران را هدایت می کند.

در سالجاری پس از ورود کاروان زیر سایر خورسید « حامل خدّام حرم رضوی و پرچم امام رضا علیه السلام » به جیرفت برنامه های خوبی جهت حضور خدّام در شهرستان های مختلف و در میان خانواده های محرومین، شهدا، بیمارستان ها و زندان ها انجام شد که در این میان شاهد کراماتی از علی ابن موسی الرضا عیه السلام بودیم.

یکی از کرامات های آن حضرت هنگام سفر خدّام به بخش جبالبارز و پس از ورد آنان به منزل مادر شهید محمدرضا صباحی اتفاق افتاد که موجب جاری شدن اشک همه حضار در منزل آن شهید شد.

بوی اسفند در هنگام ورود خدّام و نوای گرم یکی از خدّام و پیرغلامان امام حسین علیه السلام، به همراه امام جمعه جبالبارز و تنی چند از اهالی این بخش به منزل شهید صباحی، منزل مادر شهید را عطرآگین کرده بود و در همین اثنا وارد اتاقی شدیم که مادر شهید در آن حضور داشت.

مادری چشم انتظار که عکس فرزندش، نورانیتی خاص به آن منزل داده بود در ادامه پس از ذکر صلوات و خواندن صلوات خاصه با نوای گرم یکی از خدام رضوی، خواهر شهید صباحی شروع به صحبت کردن در خصوص وضعیت مادر شهید کرد.

این خواهر شهید افزود: مادرم پس از شنیدن شهادت فرزندش دچار مریضی شد به گونه ای که از دهه شصت تا هشتاد 3 بار سکته کردند و در طول این مدت رفت و آمدهای زیادی به استان های مختلف بخصوص تهران جهت بهبود حال مادر، داشته ایم و در حال حاًضر نیز این رفت و آمدها همچنان ادامه دارد.

وی ادامه داد: هزینه این داروها بسیار سنگین است ضمن اینکه در ماه حداقل 2 سفر را به تهران به صورت هوایی جهت بهبود حال مادر داریم.

در ادامه پس از صحبت های امام جمعه جبالبارز و چند تن از خدّام در خصوص جایگاه شهید صباحی و اجر مادر وی، خواهر شهید با یک حالت معنوی و بغضی در گلو گفت: بنده در عالم خواب، متوجه حضور شما در منزل مادر شهید شده بودم و البته این در حالی بود که هنوز مشخص نشده بود که خدّام قرار هست به این مزل تشریف بیاورند.

درادامه جلسه خواهر شهید صباحی در خصوص خوابی که دیده بود، به خبرنگار شبستان گفت: از ابتدی دهه کرامت سالجاری، یک توسلی به فرزند موسی بن جعفر « حضرت معصومه سلام الله علیه » داشتم و در این میان یکی از اقوام نزدیک که یک خانم هست، به بنده « خواهر شهید » گفته بود که برادرم چند سال پیش، یک سکه را از ضریح امام رضا علیه السلام به دست آورده بود و آن را به من داده بودم که پس از انجام توسلاتی، موجب شده بود بطور معجزه واری حاجتم برآورده شود.

وی اضافه کرد: بنده « خواهر شهید » از دوست خود درخواست کردم این سکه را نیز به دست من برساند اما دوست من گفته بود که متاسفانه این سکه گم شده است با این حال بنده « خواهر شهید » از دوستم در خواست کردم که این سکه را پیدا کند.

خواهر شهید با دلی پر از امید و شعفی معنوی، به خبرنگار شبستان گفت: با خودم عهد کردم که اگر بنا باشد حاجتم برآورده شود این سکه تا هنگام تولد حضرت معصومه سلم الله علیه پیدا شود، اما این اتفاق نیفتاد.

وی ادامه داد: چند شب بعد از تولد حضرت معصومه خواب دیدم که قرار است تعدادی از انسان های خوب به منزل ما تشریف بیاورند بلافاصله روز بعد از دفتر امام جمعه با بنده تماس گرفتند که قرار است تعدادی از خدّام حرم رضوی به منزل ما بیایند.

این خواهر شهید اظهار داشت: بدون اینکه مطلع شوم که چه تعداد از افراد قرار است که به منزل ما بیایند، به تعداد افرادی که در خواب دیده بودم، شرینی پخت کردم و دقیقا به همان تعداد نیز خدّآم و چند تن دیگر از افراد تشریف آوردند.

وی یادآور شد: شاید سکه ای که بنده انتظار داشتم، به دستم نرسید اما امام رضا علیه السلام بهتر از سکه یعنی خدّام خودش را برای من فرستاد.

وی اشاره به خوابی که 18 سال پیش دیده بود، کرد و در این زمینه به خبرنگار شبستان گفت: 18 سال پیش در عالم خواب مشاهده کردم مقام معظم رهبری به همراه چند تن دیگر به همین کیفیتی که خدّآم وارد منزل شدند، ایشان با سر دادن نوای « رضا رضا » وارد خانه ما شدند و به من ثابت شده است که حضور خدّام رضوی بی ارتباط با آن خواب نیست.

لازم به ذکر است که خبرنگار شبستان پس از درخواست از خواهر شهید جهت تعریف داستان، به دلیل نداشتن زیر دستی جهت نوشتن متن مصاحبه بطور اتفاقی از میان کتاب هایی که روی تاقچه اتاق گذاشته بود یک لوح سپاس را بر می دارد و در انتهای صحبت های خواهر شهید، به هنگام تحویل این لوح سپاس، خواهر شهید این لوح سپاس را باز کرد و اشاره به شعری کرد که با درخواست حاج قاسم سلیمانی در وصف شهید محمد رضا صباحی سروده شده است.

گفتنی است که در این لوح به اشتباه محل شهادت شهید محمد رضا صباحی خرمشهر ذکر شده است در حالی که این شهید در سال ۶۵ در عملیات کربلای یک واقع در مهران شهید شده است.