به گزارش خبرنگار شبستان، حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در سومین همایش نواندیشی دینی با محور اقتصاد و سیاست با تقدیر از برگزاری این همایش به بهانه 27 آذر روز بزرگداشت "حوزه و دانشگاه" گفت: وحدت حوزه و دانشگاه ذومراتب و تشکیکی است به طوری که اگر این وحدت در مراتبی وجود نداشت، انقلاب اسلامی شکل نمیگرفت.
وی افزود: آن وحدتی که مورد نظر است، وحدت نظری و بیشتر عملی است که به تمدنسازی میانجامد و این وحدت با نواندیشی آغاز میشود.
رحیمپور بااشاره به طرح موضوع تقابل علم غربی و ایدئولوژی شرقی ازسوی متفکران غربی، گفت: برخلاف نظر این متفکران که علم جدید را عاری از ایدئولوژی و دعوای شرق و غرب را دعوای علم و ایدئولوژی میدانند، باید گفت که تقابل علمی ما با غرب مواجهه دو ایدئولوژی است. در حقیقت نه تنها نظریههای غربی در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی بلکه حتی اختراعات فیزیکی همچون بمب اتم و فرود آمدن انسان بر کره ماه نیز بر بستر ایدئولوژیک شکل گرفتند.
وی در تبیین سخنانش اضافه کرد: جهتگیری مستقل علم و فناوری در غرب، روایت جعلی از تاریخ علم است تا جایی که تئوریهای علوم طبیعی نیز بر بستر مبانی ماتقدم، انگیزهها و اهداف ایدئولوژیک شکل گرفتند.
این متفکر اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود بااشاره به آغاز اندیشه دینی از دهههای گذشته، خاطرنشان کرد: این امیدواری وجود داشت که با پیروزی انقلاب و تشکیل حاکمیت اسلامی، نواندیشی دینی بیش از پیش معنا یابد اما آنچه امروز در متن حوزه و دانشگاه روی میدهد، صرفا به گسترش کمی و تولیدمثل محصولات فکری گذشته میانجامد و توان تمدنسازی ندارد.
رحیمپور ازغدی در ادامه ایجاد خدشه در پارادایم ایدئولوژیک حاکم بر جهان را نقطه آغاز نواندیشی دانست و تصریح کرد: باید دانست که نظریات موجود در علوم مختلف، سقف تفکر نیست و میتوان بدون نفی تئوریهای موجود مبانی آنها را مورد پرسش جدی قرار داد.
بخش دیگری از سخنان رحیمپور به بررسی تاریخی گونهها و تعابیر مختلف نواندیشی در ایران معاصر اختصاص یافت که وی در این زمینه ابرازداشت: در دوره قاجار روحانیت به عنوان مسئول امر نواندیشی دینی حاشیهنشین شد که بخشی از دلایل آن تحمیلی و بخشی تقصیری است، وجه تحمیلی به همکاری استبداد داخلی با استعمار غرب در سرکوب دین با ورود سیلابگونه فرهنگ غرب به ایران باز میگردد و وجه تقصیری ریشه در عدم آمادگی حوزههای دینی در پاسخگویی به پرسشهای تازه دارد که به انتقال مرجعیت فکری جامعه از روحانیون به محصلان دانشگاههای غربی انجامید.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: این روند در دوره دوم حاکمیت قاجار کامل شد و در دوره پهلوی به اوج خود رسید و امروز نیز خود ما از طریق مواجهه صرفا نقلی با نظریات علوم در غرب راه را در غفلت ادامه میدهیم.
این متفکر معاصر همچنین در این زمینه، تصریح کرد: روشنفکری در ایران نسخهبرداری معکوس از غرب است. اگر روشنفکری سکولار از روشنفکری دینی و نقد سنتی بیرون آمد، در ایران ابتدا روشنفکری الحادی وارد شد و پس از مواجهه با سنت دینی روشنفکری دینی شکل گرفت.
رحیمپورازغدی در بخش پایانی سخنان خود با تأکید بر ضرورت نقد بنیانهای فلسفی و معرفتشناختی در غرب، گفت: باید پرسید چه کسی مفاهیم بنیادین در شکلگیری تئوری جدید را مورد پرسش و نقد قرار میدهد، چه کسی معرفتشناسی هیوم، تعریف هابز از قرارداد، عقل نظری دکارت و عقل عملی کانت و ... را مورد پرسش هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناختی قرار میدهد. آنچه امروز در دانشکدههای علوم انسانی و اجتماعی تدریس میشود تاریخ این علوم است نه خود آنها و این مسئله در همه رشتههای دانشگاهی قابل پیگیری است. ازسوی دیگر دروس حوزوی نیز در فقه و اصول خلاصه میشود و طلاب با پرسشهای دنیای جدید آشنایی پیدا نمیکنند.
وی در پایان گفت: نواندیشی و در ادامه آن تمدنسازی از زمانی آغاز میشود که بدون کینه و تعصب و با نگرش علمی و فلسفی مبانی علوم و نظریات طرح شده در غرب را مورد پرسش قرار دهیم که در این زمینه میتوان به عده معدودی امید داشت که با آشنایی توأم از علوم اسلامی و غربی درحاشیه حوزه و دانشگاه به فعالیت مشغول هستند.
پایان پیام/
نظر شما