زندگی به سبک مردان مردِ این سرزمین/روی پاکت می نوشت«خدمت خانواده»

خبرگزاری شبستان: براي من جداي از خانواده اش نامه مي فرستاد و روي پاكت مي نوشت «خدمت خانواده». من اعتراض مي كردم كه چرا نمي نويسي خدمت همسرم؟

به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمان، شهید احمد رنجبر از دیگر شهدای اطلاعات و امنیت سپاه جنوب شرق کشور است که خاطراتی از این شهید به نقل از نزدیکان وی منتشر می شود.

 

*** سال 63 ازدواج كرديم اما اين زندگي مشترك پس از گذشت 10 ماه با شهادت احمد به پايان رسيد. در طول اين دوران، احمد در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل خدمت مي كرد و فقط 3 بار به مرخصي آمد. موقع ازدواج به من گفت: «لازم نيست جهيزيه بياوري، ساده زندگي كردن هنر است، اخلاق مهم است و اگر من رو دوست داري با نداري هم كنار بيا و بدان كه جبهه و جنگ از اهم علايق من است.»

 

 

حقوق اندكي كه مي گرفت آن را تمام به من مي داد و مي گفت اگر لازم داري خرج كن وگرنه بهتر است آن را براي انسان هاي محتاج و نيازمند خرج كني. احترام سرلوحه زندگي اش بود، با آن كه خواهرانش از او كوچكتر بودند اما هميشه جلوي پايشان بلند مي شد.   

 

*** براي من جداي از خانواده اش نامه مي فرستاد و روي پاكت مي نوشت «خدمت خانواده». من اعتراض مي كردم كه چرا نمي نويسي خدمت همسرم، پاسخ مي داد كه اگر بنويسيم همسر عزيزم به من وابسته مي شوي.

 

در محل زندگي ما برق نبود، اما اين كمبود مانع آراستگي احمد نمي شد. كتري آب را جوش مي آورد و از آن به عنوان اتو استفاده مي کرد،‌ حتي لباس هاي من را نيز اتو مي كرد. مي گفتم «ما كه برق نداريم مجبوري خودت را به زحمت بياندازي؟» پاسخ مي داد «حتي اگر برق هم نباشد آدم بايد عقل خود را كار بيندازد.»

 

فقط يك بار به مسافرت رفتيم. جمعيت زيادي از دوستان و خانواده شهدا با ما همراه بودند، احمد در تمام مدت مسافرت به خانواده شهدا و فرزندان آنان رسيدگي و محبت مي کرد.

(راوي: همسر شهيد)

                                    

 

احمد بسيار مهربان بود. منزل ما در اهواز بود، هر وقت به مرخصي مي آمد حتماً به خانه ي من مي آمد و من و فرزندانم را مورد لطف قرار مي داد. شب ها حتماً براي اقامه نماز شب بيدار مي شد و سعي مي كرد آهسته نماز بخواند تا مزاحم خواب ديگران نباشد.  اكثر مواقع روزه داشت و لحظه ي شهادت هم روزه دار بود.

 

علاقه و مودت خاصي بين ايشان و شهيد احمد نژاد شاهرخ آبادي بود و هميشه با هم بودند. هنگام شهادت هر دو تا هم به اين فيض متعال نائل آمده بودند. آراستگي و نظم جزئي از زندگي احمد بود. در جبهه نيز حتي موقع استراحت رعايت حق و حقوق ديگران را مي نمود.                                     

 

  (راوي: عمه شهيد)

 

 

کد خبر 644703

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha