به گزارش خبرگزاری شبستان ،پایگاه خبری سوره مهر، درویش درباره این اثر گفت: این نثرها، نوشتههای من در دهه هشتاد در روزنامه همشهری، جام جم و مجلات دیگر بوده است. این مطالب در واقع لطیفگویی و حالتی است که لبخندی را برای مخاطب خلق میکند. در واقع خیلی از مطالب این استعداد را دارد که به ضرب المثل تبدیل شوند. همچنین من در این نوشتهها سعی کردم روزمرگی و مسایل سیاسی را از آن بگیرم.
وی ادامه داد: تلاش کردم عبارت کوتاهی که حکم تلنگر به مخاطب دارد و با لعاب طنز همراه است را در این مجموعه بیاورم. بسیاری کارهای من را با کاریکلماتور اشتباه میگیرند در صورتی که در کاریکلماتورکمتر پیام خاصی در آن دیده می شود.این اثر در اصل جدول حل نشدهایی که خود مخاطب باخلاقیت خود آنرا خلق میکند.
این پژوهشگر طنز افزود: من در یک زمان خاصی به این نتیجه رسیدم که طیل گویی و دراز نوشتن کار افرادی است که خیلی متخصص هستند، از طرفی مخاطب من بیشتر جوانهایی هستند که خیلی دنبال نگاه کپسولی و کوتاهخوندن هستند. خود من هم در اثر به دنبال باید و نبایدها نبودم در حقیقت میخواستم در عین تعمق تبسمی را هم از مخاطب بگیرم.
درویش درباره تاسی از بزرگان طنز مکتوب درباره نگارش کتاب اظهار داشت: نمیتوانم بگویم تاسی در نگارش مطالب نگرفتم اما اهتمام بر این بوده است که امضای و تابلوی خودم در مطالب باشد.
در قسمتی از مقدمه کتاب آمده است: «بیپرانتز عرض کنم، با یک طول موج داشتن مطلب با مخاطب و ارتباط صمیمی با شخصیت کلمات، میتوان خواننده را بدون اینکه نصیحت بشود و سرزنش بشنود، با نگاه خلاق به این پرسش رساند که چه نسبتی با خود دارد؟ و آیا افتخار آشنایی با خود را پیدا کرده است؟ پس نوشتار پیش رو«چیزی یادشان نمیدهد بلکه چیزی یادشان می آورد»، تا مخاطب بتواند خود را بهتر توضیح دهد...».
در قسمتی از جملات کتاب آمده است:
«حال خود را...«به حال خود» رها نکنیم...
«شکست» خوردم...«شکست» که مرا نخورده!
«قد» عمر کوتاه...و «قدر» آن بلند...
شاید «بازندهای» ...ولی «باز، زندهای»!
نظر شما