به گزارش خبرگزاری شبستان ، رمان شاهزاده و گدا نوشته مارك تواين يك رمان تاريخي است كه نابرابريهاي طبقاتي و سيستم قضايي ناعادلانه را در زمان سلسله تئودورهاي انگليس نشان ميدهد. اين داستاندر سال 1547 رخ داده است. توم كانتي كوچكترين پسر يك خانواده گدا است، بنابراين با آدمهايي كه جامعه آنها را پس زده، زندگي ميكند. او هميشه در فكر زندگي بهتر است و كشيش محلي هم او را تشويق ميكند و به او خواندن و نوشتن ياد ميدهد. يك روز که توم اطراف دروازههاي قصر پرسه ميزد، شاهزاده کمسالي را ميبيند. نگهبانان توم را ميزنند تا او را دور كنند. شاهزاده به آنها فرمان ميدهد كه از اين كار دست بردارند. بعد از توم دعوت ميكند كه به داخل قصر بيايد. اين دو شيفته تفاوتهاي سبك زندگي يكديگر و در عين حال شباهتهاي ظاهري كه به همديگر دارند، ميشوند. پسرها تصميم ميگيرند كه نقشهايشان را با هم عوض كنند...
گفتنی است :مارک تواین در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز ایالت میسوری آمریکا در روستای فلوریدا با کلبههای چوبی پراکنده به دنیا آمد. پدرش قاضی بخش و تاجری کوچک و اصالتاً اهل ویرجینیا بود که در کنتاکی درس حقوق خوانده و در همانجا به جین همپتون موخرمایی برخورده و با او ازدواج کرده بود. در ۱۲سالگی پدرش فوت کرد و سمیوئل مجبور شد در چاپخانههای محلی پادویی کند و بعد در روزنامهای که برادرش اوریون دایر کردهبود، ابتدا حروفچین و سپس چاپچی شد. صفحاتی از روزنامه به مقالات طنزآمیز اختصاص داشت که سمیوئل آنها را مینوشت و با امضای عجیبغریب چاپ میکرد. در ۱۸ سالگی به سنت لوئیس بزرگترین شهر ایالت میسوری رفت. سپس به نیویورک رفت و مدت کوتاهی در چاپخانههای کوچک کار کرد. در طی ۲–۳ سال به شهرهای مختلف میرفت و در آنجا حروفچینی میکرد. وی سفر نافرجامی به آمریکای جنوبی داشت. از ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۴ سوار بر کشتی بخار بر میسیسیپی سفر میکرد. در ۱۸۵۹ مجوز ناخدایی کشتی گرفت و در این حین با امضاهای مختلف برای مجلات مقالههای طنز مینوشت. در جنگ داخلی آمریکا نقش کوچکی را برعهده گرفت. در سال ۱۸۶۶ با آلتا کالیفرنیا برجستهترین روزنامه غرب قراردادی به این مضمون امضا کرد: خبرنگار سیار بدون محدودیت مکان و زمان و سمت که دور کره زمین میگردد و ضمن سفر گزارش مینویسد.
با اولیوه لنگدن دختر یکی از صاحبان صنایع ثروتمند نیویورک پس از مغازلات بسیار ازدواج کرد. در بیست سال بین ۱۸۷۵ و ۱۸۹۴ شادترین و ثروتمندترین نویسنده بود و بهترین کتابهایش را در این مدت نوشت. اما در نیمه دهه ۱۸۹۰ اندوه و تلخکامی روزافزونی نصیبش شد. دختر جوانش سوزی وقتی پدر و مادرش در خارج بودند مرد. خانم کلمنز که سالها بیمار بود از دنیا رفت و کوچکترین دخترش ناگهان در شب کریسمس فوت کرد. در ۱۹۰۶ انشای سرگذشتش را آغاز کرد. ۱۵ سال آخر عمرش را با نوشتن کتابهای جدّی و چند کتاب طنز گذراند. کلمنز نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات مینوشت بهعنوان ادای دِین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد.
این اثر به نوشته مارک تواین و ترجمه محمد قاضی با جلد شومیز و قطع رقعی در نوبت چاپ شانزدهم و باقیمت 100000 ریال توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
نظر شما