هیچ گاه مثل زمانه ما تفکر تا این اندازه مغلوب قدرت نبوده است

خبرگزاری شبستان: فلسفه همیشه می خواست آزاد باشد و همواره این پرسش مطرح بوده که آیا فلسفه با دانشگاهی شدن، آزادی اش را از دست می دهد؟؛ شاید وقت آن باشد که از ماهیت و چیستی قدرت پرسش کنیم، هیچ گاه مثل زمانه ما تفکر تا این اندازه مغلوب قدرت نبوده است.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: مراسم سومین دوره جایزه‌ دکتر رضا داوری‌اردکانی به همت موسسه فرهنگی شهر کتاب عصر سه شنبه، 27 تیرماه با حضور دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر شهرام پازوکی، دکتر سید حمید طالب زاده، دکتر شهین اعوانی، دکتر محمدرضا بهشتی، حجت الاسلام دعایی و تنی چند از دیگر اساتید و پژوهشگران حوزه فلسفه برگزار شد.

 

در این مراسم دکتر شهرام پازوکی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، طی سخنانی با اشاره به پایان نامه دکتر احمد رجبی که با موضوع «تناهی و طرح استعلایی هستی شناسی بنیادین در اندیشه هایدگر» نگارش شده بود، اظهار کرد:  چون پایان نامه ایشان در مورد هایدگر است در همان جلسات اولیه داوری این مساله مطرح شد که مبادا شبهه ای پیش بیاید که اعضای هیات داوری به این قایل باشند که پایان نامه های انتخابی حتما در مورد هایدگر باشد یا فلسفه قاره ای که از علاقه مندی های دکتر داوری است، حتی اگر هم چنین باشد این مسله ای نیست که تصمیم شخصیِ کسی بوده باشد.

 

وی در بخش دیگری از مباحث خود به روند شناخت، معرفی و نوشتن در مورد هایدگر در ایران اشاره کرد و افزود: تا زمانی که مرحوم فردید زنده بود کسی جرات نمی کرد زیاد در مورد هایدگر بنویسد، اولا حرمت استاد را نگاه می داشتند و از سوی دیگر گاهی وقت ها می ترسیدند که مبادا فردید ناراحت شود که چرا بدون پرسش از او، کسی در مورد هایدگر نوشته است. این بلا سر دکتر داوری هم آمد و زمانی که ایشان در آن زمان در مورد هایدگر نوشت مرحوم فردید اعتراض کرد و این جریان مطبوعاتی شد.

 

پازوکی ادامه داد: من نیز در سال 1373 بود که رساله خود را در مورد هایدگر ارایه کردم. این موضوع شخصی من بود که در رساله ام به آن پرداختم یعنی دنبال مساله شخصی خودم دربارهی مدرنیته و تفسیری که هایدگر از آن دارد، بودم. وقتی مساله خود در آن زمان را با مساله دکتر رجبی در رساله ای که نوشته است می بینم، درمی یابم که بسیار تفاوت دارد. آن زمان بضاعت ام همان بود که در رساله ام ارایه شد ولی باز کار تخصصی رساله دکتری به معنای متدوال و آکادمیک اش نبود اما رساله دکتر رجبی انصافا چنین است.

 

وی با بیان اینکه رجبی در نوشتن رساله خود به منابع دست اول رجوع کرده است، تصریح کرد: وجه ممیزه رساله رجبی آن است که برخلاف رساله های دیگر که معمولا کمتر به منابع نگاه می کنند، این رساله از این حیث جامع است.

 

پازوکی ادامه داد: نوشتن در مورد هایدگر فقط در حوزه فلسفه نیست، اگر در ایران رساله ها در مورد هایدگر زیاد است شاید یک علت این باشد که مساله تفکر هایدگر ساده نیست که تاریخ مصرف داشته باشد و از آن بگذریم. رساله رجبی کار تخصصی در موضوعی تخصصی از هایدگر است و به نظرم در میان رساله هایی که تاکنون نوشته شده از بهترین آثار است.

 

بنابر این گزارش، در ادامه این مراسم دکتر سید حمید طالب زاده طی سخنانی اظهار کرد:  این نشست برای بزرگداشت فلسفه و تحسین پژوهشگران جوانی است که در این مسیر قدم می گذارند. در اینجا می خواهم چند نکته را در مورد هر دو رساله بیان کنم.

 

وی ادامه داد: دکتر رجبی از دانشجویان ممتاز دانشگاه تهران در سال های اخیر هستند و منش علمی در ایشان نهادینه شده است، متین و موقر است. تسلط او به زبان آلمانی در این مسیر بسیار کمک حال بود. شاید یکی از افرادی که بیش از همه با آثار هادیگر آشنا شده است او باشد.

 

طالب زاده گفت: این رساله و موضوع اش بدیع  است، حتی به لحاظ بین المللی نیز موضوعی بدیع در مورد هایدگر محسوب می شود. در مورد تناهی از دیدگاه هایدگر بسیار محدود نوشته شده است، ارزش رساله او داخلی نیست بلکه بین المللی است. در این تحقیق اندیشه هوسرل مورد توجه بوده و اگر ارتباط هایدگر با هوسرل مدنظر قرار نگیرد وجه آکادمیک اندیشه هایدگر شناخته نمی شود.

 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: متاسفانه، در مورد هایدگر که نوشته می شود عموما جنبه ژورنالیستی دارد. دکتر رجبی در رساله خود به نحوی تناهی را پر و بال داده تا به منظور نهایی هایدگر و غلبه بر متافیزیک منتهی شود.

 

وی در ادامه در مورد رساله صبورا حاجی علی اورک پور، با عنوان «پدیدار شناسی عشق و بحران فرهنگ متجدد(مدرن) بر اساس آراء ماکس شلر»، اظهار کرد: به شلر در سال های اخیر اقبال شده است، او فیلسوفی است که چندان به او پرداخته نشده بود و حتی شارحان زیادی ندارد. شلر روحِ نیست انگاری دوره مدرن است. شلر به مفهوم عشق و پدیدارشناسی عشق پرداخته است و خانم اورک پور این مساله را دنبال کرده است.

 

 طالب زاده گفت: اورک پور در دوره کارشناسی فلسفه اسلامی خوانده و زمینه خوبی در این مورد داشت. او دانشنجوی ممتاز دوره خودش بود و با همت فراوان دو سال در ایالات متحده و با شرایطی دشوار به تحقیق پرداخت و با مهمترین شلرشناسان اروپا و آمریکا بحث و گفت وگو کرد. نکته سوم اینکه او از قلم و ادبیات روان برخوردار است و از شما چه پنهان که شاعر هم است!

 

وی با بیان اینکه رساله اورک پور بسیار وسیع است، افزود: او تمام مقدماتی که برای فهم مفهوم عشق به عنوان مفهوم محوری در اندیشه شلر است را به تفصیل درآورده و مقدمات وی از حیث تفصیل، مثل مقدمه ابن خلدون است. این تفصیل سبب شده است تا اندیشه شلر بسیار وضوح پیدا کند. از سوی دیگر اورک پور بیان بسیار خوبی در مورد شلر داشته است به گونه ای که امروز می توانیم بگوییم که در مورد شلر فکر کنیم. این رساله برای خانم اورک پور سکوی پرتاب است. رساله او تنها نوشته ای در مورد شلر نیست بلکه یک نظریه است که از دیدگاه های شلر استخراج شده است.

 

این گزارش می افزاید: در بخش دیگری از این مراسم دکتر محمدرضا بهشتی، استاد دانشگاه تهران نیز طی سخنانی در مورد رساله دکتر احمد رجبی گفت: در میان کسانی که روی آثار هایدگر کار می کنند، معدود کسانی هستند که آشنایی شان با هایدگر به اندازه دکتر رجبی باشد. البته آشنایی او به زبان آلمانی نیز بسیار کمک کننده بود.

 

وی ادامه داد: در این رساله کوشش شد تا نشان داده شود که هایدگر چه مسیری را طی می کند تا از بحث و زمان و زمان بندی خود را به تناهی برساند. رجبی با حوصله و تلاش خوبی موفق شد این مسیر را روشن کند.

 

علاوه بر این، در ادامه این مراسم دکتر علی اصغر مصلح، استاد دانشگاه نیز طی سخنانی اظهار کرد: آنچه که در معرفی دو رساله ممتاز اتفاق افتاد شاید پرسش هایی را در ذهن ایجاد کند و یکی از این پرسش ها در مورد نسبت فلسفه در روز و روزگار ما باشد.  اینکه فلسفه دانشگاهی در ایران چه جایگاهی دارد و چه نسبتی با زندگی ما داشته و از فلسفه چه انتظاری داریم و چه نقشی را ایفا می کند.

 

وی ادامه داد: فلسفه نسبتی با خطر دارد و فیلسوفان همیشه به مناطق خطر نزدیک می شوند، عالم ما عالم تعارضات است، یکی از این تعارضات خودِ فلسفه دانشگاهی است، فلسفه همیشه می خواست آزاد باشد و همواره این پرسش مطرح بوده که آیا فلسفه با دانشگاهی شدن، آزادی اش را از دست می دهد؟ اینکه فلسفه کجا باید باشد مورد پرسش است. در زمان ما که فلسفه نهادی در خدمت توسعه و قدرت است این پرسش به میان می آید که فلسفه در این نهاد چه نقشی دارد؟

 

مصلح تصریح کرد: در زمان ما علم به کارکرد، تنزل پیدا کرده است و فلسفه هم برای توجیه خود باید نقش اش را بیان کند. دو رساله ای که امروز تقدیر می شود از رساله هایی است که می توانست در بهترین دانشگاه های غرب دفاع شده باشند، از این رساله های خوب کم است.

 

وی تاکید کرد: تفکر فلسفی باید چنان قدرتی داشته باشد که شرایط تعارض را به تفکر در بیاورد. دکتر داوری سعی کرد در شرایط تعارض به مسالی که به اندیشه درنیامده است، بیاندیشد. از مسایلی که در فلسفه دانشگاهی وجود دارد آن است که فلسفه از ابتدا در جست وجوی حقیقت بوده اما امروز فلسفه در قالب دانشگاه مغلوب قدرت است.

 

این استاد دانشگاه ابراز کرد: در جامعه ما بیش از همه دکتر داوری به مساله توسعه اندیشید، به نظرم امروز باید به نقطه خطرناک تری نزدیک شویم و آن پرسش از قدرت است. شاید وقت آن باشد که از قدرت و ماهیت قدرت و چیستی قدرت پرسش کنیم. هیچ گاه مثل زمانه ما تفکر تا این اندازه مغلوب قدرت نبوده است.

 

مصلح  خاطرنشان کرد: فلسفه می تواند دانشگاهی باشد ولی در عین حال به کلان ترین مسایل روز و روزگار بپردازد.

کد خبر 642883

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha