به گزارش خبرنگار شبستان: نمایش «خواجه نظام الملک» به نویسندگی و کارگردانی شکرخدا گودرزی که از مرداد ماه در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر به اجرا رفته است، گرچه درامی به نظر تاریخی می آید که درباره یکی از تاثیر گذارترین مردان اندیشمند ایرانی در دربار آل سلجوق است، اما موضوع پرداخته شده در دل درام کاملا امروزی است و به دغدغه های جامعه ایرانی به شکل تاریخی پرداخته است، دیالوگ ها همه مربوط به این سالیان است و به شیوه ای کاملا حرفه ای در دل متن تاریخی گنجانده شده است، خواجه نظام وزیر دربار سه پادشاه سلجوقی طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه سلوجوقی بوده است که در این دوران توانسته اعتماد دربار را حفظ کند و در کنار سیاست و کاردانی ذاتی اش به بسط عدالت اجتماعی در جامعه کمک کند و خدمات بیشماری در کنار تاسیس مدارس نظامیه به جامعه ارایه دهد.
نمایش با مرگ آلب ارسلان سلجوقی آغاز می شود و به گونه ای دسایس پنهانی ارسلان خاتون همسر شاه برای انتخاب جانشین و از دور خارج کردن خواجه نظام الملک را بازگو می کند.
ملکشاه پس از به قدرت رسیدن همچنام از مریدان خواجه نظام است و یک تنه در مقابل تمامی مخالفت ها که بیشتر آنها از اندرونی و با سرکردگی ترکان خاتون است می ایستد، ترکان خاتون هر روز با راه انداختن دسیسه ای تازه علیه خواجه نظام می خواهد روابط و اعتماد پادشاه به خواجه را تیره و تار کند و در این راه با همراه کردن «جعفرک» با خود به اهداف شومش دست می یابد.
اصغر همت خیلی روان و خوب از پس نقش خواجه نظام بر آمده است، وی وزیری مقتدر و کاردان است که پادشاه به همه اوامر او اطاعت می کند و دربار به جز اندرونی همه با او موافقند و اندرونی با سرکردگی ترکان خاتون ( نسیم ادبی) علیه او، خواجه نظام که به دانشمندان و شاعران توجه زیادی دارد ارداتی نیز به خیام دارد به طوری که هر روز از جیران، زنی که دوست دارد می خواهد دوبیتی های خیام را برای وی بخواند و جیران با صدایی آرام برایش خیام زمزمه می کند در همین زمان به خاطر خیام دستور ساخت رصد خانه مراغه را از پادشاه می گیرد.
دسیسه های ترکان خاتون تا جایی پیش می رود که ملکشاه را در برابر خواجه نظام قرار می دهد و حکم عزل وی از وزارت را از وی می گیرد و سرانجام حسن کندری فرزند عمیدالملک کندری را وادار می کند که وی را به قتل برساند.
داستان به گونه ای روایی محکم آغاز می شود و هر چه به پایان نزدیک می شود وجه تراژیک آن بیشتر غالب می شود، آنچه در متن بیشتر بر آن تاکید شده ایران است، ایرانی که در هر دوره ای تحت ستمی بوده است ، خواجه نظام تمامی دغدغه اش حفظ تمامیت ارضی ایران و جلوگیری از پارپاره شدن آن بوده است.
طراحی صحنه و نور پردازی و لباس بازیگران با زمان خواجه نظام الملک تطابقی نزدیک دارد به طوری که مخاطب خود را با ان فضا مانوس می یابد و با فضا همذات پنداری می کند.
شکر خدا گودرزی در این نمایش تاریخی توانسته به جای همه آنانی که رنج دوران برده اند تا ایران خانه خوبان شود، از متن بهره گرفته است و نشانه این بهره گرفتن دیالوگ های قوی و نزدیک به ادبیات دوره مشروطه است که برای مخاطب امروز آشناست و مخاطب آن را خوب می فهمد، انگار با زبان خواجه نظام توانسته است رنج اندیشمندان و چهره های ماندگار ایران را از دل تاریخ بیرون بکشد و به جای همه آنها سخن بگوید و بگوید که تاریخ مدیون مردان بزرگ است، حتی اگر دیگر نباشند!
پایان پیام/
نظر شما