نثرهایی برگرفته از لهجه تهرانی‌های قدیم در«گچ پژ»

خبرگزاری شبستان:«گچ پژ» عصفوریه‌های محسن رضوانی است، که به نثرهای طنز انتقادی و اجتماعی اختصاص یافته است.

به گزارش  خبرگزاری شبستان  به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، رضوانی درباره کتاب گفت: این اثر حاصل یادداشت‌های پراکنده من بین سال‌های ۸۹ تا ۹۲ در وبلاگم است. پنج حکایت پایانی کتاب را نیز در دوران همکاری‌ام با نشریه سه‌نقطه کار کردم. تغییر لحن این پنج نوشته به علت این است که آن‌ها برای مجله با فضا و مخاطب متفاوت نوشته شده است.

 

این پژوهشگر طنز همچنین اظهار داشت: نوشته‌های کتابم، نظیره‌ای از عصر قاجار نیست. خیلی از واژه‌های این کتاب در هیچ یک از کتب قاجاری وجود ندارد بلکه این‌ها را از مردم اصیل تهران شنیده و پیدا کرده‌ام، درواقع نثرهای این اثر از مردم کوچه‌های تهران است. از نظر محتوا نیز دنبال نقد اجتماعی درباره پدیده‌های روز هم بوده‌ام.

 

رضوانی افزود: من در یک نمونه نوشتاری توقف نمی‌کنم و سراغ دیگر سبک‌ها نیز خواهم رفت. هرچند این فرمی که در کتاب دارم، شناخته نشده و می‌تواند برای مردم جذاب باشد.

 

رضوانی در یکی از بخش‌های کتاب تحت عنوان (هی روزگار) نوشته است:

 

 «سعیدِ رباب، نبش هزار تختخوابی، لیموناد و کمپوت می فروشد، صدایش می‌کنند: آقای دکتر.

 

حسینِ عمه، پای سینما فلور، بلیت پاره می‌کند، بهش می‌گویند: آرتیست.

 

پسر سِد خانوم، دو بار صحن امامزاده یحیی، مکبریِ نماز کرده، شده است: آشیخ.

 

آن وقت به ما که با قرض و قوله جان‌ کنده‌ایم، کار آفرینی کرده‌ایم، واحد زنبورداری زده‌ایم، می‌گویی :پسره‌ی پشه‌باز.

 

عیبی ندارد پدر جان! پیشانی نوشت ما از همان ابتدا شلغم بود».

 

«گچ پژ» عصفوریه‌های محسن رضوانی، در قطع رقعی و در شمارگان 2500نسخه توسط سوره مهر منتشر شده است.

کد خبر 642207

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha