اخلاق حرفه ای رمز پیشرفت غرب است نه بی حجابی/بایدهای  فرهنگی درباره حجاب

خبرگزاری شبستان: چنین نیست که حتی در کشورهایی با تفکر لیبرال، هر پوشش و هر روابطی بدون اشکال باشد بلکه محیط های هدفمند پوشش و روابط را طبق هدف خود طراحی می کنند. اما این مطلب معمولا در ذهن افراد به علت تبلیغات هدفمندی، خلط می شود.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: بیست ویکم تیرماه در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، «روز عفاف و حجاب» نامگذاری شده است، این عنوان پیش از هر چیز یادآور سرسختی و از جان گذشتگی زنان و مردانی است که برای تبلور فرهنگ اسلامی در مملکت وارد میدان شدند و مقابل فرمان کشف حجاب در دوره پهلوی اول ایستادگی کردند.

 

لذا دشمن که دید نمی تواند مستقیما حجاب را از زنان ایرانی بگیرد به جنگ نرم روی آورد تا در میدان فرهنگ، این ارزش و خصیصه زن ایرانی که حتی قبل از اسلام رایج بوده است را از او بگیرد. لذا می طلبد ما نیز با ابزاری که دشمن به کار گرفته یعنی فرهنگ با او به مبارزه بپردازیم. لذا به مناسبت فرا رسیدن روز عفاف و حجاب با دکتر زینب برخورداری، استاد دانشگاه تهران که در کارنامه خود سابقه علمی اش نگارش کتاب «عفاف گرایی در غرب» را دارد به گفت وگو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:

 

با توجه به آنکه اهل بیت(ع) تاکید دارند با عمل و رفتارمان دیگران را متوجه زیبایی های کلام و رفتار آن حضرات(ع) کنیم اما بعضی از ما در مساله حجاب دچار افراط گرایی شده و با بدحجاب ها رفتار مناسب نداریم! آیا می توان اینچنین به گسترش و رواج فرهنگ حجاب در جامعه امیدوار بود یا آنکه باید راهی دیگر پیمود؟ کار فرهنگی در این میدان چه بایدها و نبایدهایی را می طلبد؟

 

چون سوال را با حدیث زیبایی آغاز کردید، بنده هم به شما اقتدا می کنم. امام صادق(ع) می فرمایند: «کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا»؛ یعنی «زینت بخش ما باشید نه مایه شرمساری ما». متاسفانه، بعضاً برخی رفتارهایی که از سوی افرادی که ظواهر دینی را رعایت می کنند سر میزند که شایسته و اخلاقی نیست. این امر سبب می شود تمام شئونات آن فرد زیرسوال برود و نامطلوب جلوه کند، از جمله پوشش وی.

 

کار فرهنگی قطعا کاری تخصصی است و متخصصان امر را می طلبد؛ برای بسیاری از آموزش های فرهنگساز در سراسر جهان، روان شناسان و جامعه شناسان و متخصصان دیگر مدت ها بحث و گفتگو می کنند تا بالاترین بهره وری اتفاق افتد. اما متاسفانه در برخی موارد، که کم هم نیست، امور فرهنگی ما به دست غیرمتخصصان در این حوزه سپرده می شود که آسیب های خاص خود را به طور طبیعی به دنبال دارد.

 

به طور مثال، برای توجیه و اقناع یک نوجوان درباره نوع پوشش و آراستگی، معلمان و اساتید زبردست با قدرت ارتباط گیری بالا می توانند بیشترین تاثیر را داشته باشند. به هر حال بخواهیم یا نخواهیم آموزش های نامطلوب در فضای مجازی و از طریق رسانه های جمعی القاء می شوند و اتفاقا درباره روش القایشان در جهت تاثیرگذاری هرچه بیشتر، مطالعات گسترده صورت می گیرد. این ما هستیم که باید با اصلاح فرایندها و بررسی صحیح و علمی، روش های تعلیم و ترویج بهتر را بیابیم و به کار بندیم.

 

در جامعه امروز ایران، خانواده ها با مشکلات متعددی مواجه هستند. برخی اصلی ترین علت این مشکلات را مسائل اقتصادی می دانند در حالی که از سوی دیگر برخی معتقدند که این چالش ها به دلیل به قهقرا رفتن اخلاق در سطح جامعه و به ویژه در خانواده ها است. با این مقدمه، از نگاه شما چه قدر از مشکلات اخلاقی جامعه ناشی از نبود عفت و حجاب در میان برخی بانوان است؟

 

هر مشکلی به طور طبیعی پیامدهای خاص خودش را دارد. مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی هر دو، عواقب زیانبار خود را بر جامعه دارند. گاهی عواقب یکی، دیگری را تشدید می کند. گاهی پیامدهای مشترک برای هر دو قسم وجود دارد و گاهی نیز تبعات متفاوت هستند. پس نمی توان تمام مسائل جامعه و خانواده ها را بر دوش یک عامل انداخت. اما در مواردی با رفاه بالای مالی، مواجه با مشکلاتی هستیم که مساله اخلاق و فرهنگ را به طور جدی به پیش می کشد. در مواردی با وجودی که یک فرد در زندگی از رفاه مالی خوبی برخوردار است با مشکلاتی مواجه می شود یا گاهی به گونه ای رفتار می کند که به طور جدی مسایل اخلاقی و فرهنگی را به چالش می کشد یعنی هرچند نمی توان کتمان کرد که تنعم در زندگی مانع از بروز بسیاری از مشکلات است، اما مانع بروز بسیاری از چالش ها هم نیست.

 

اینکه چه مقدار از مشکلات جامعه فعلی به کمرنگ شدن عفاف و پوشش صحیح بانوان برمی گردد، مطلبی است که باید مورد بررسی آماری قرار گیرد. بدون شک عوارض ناشی از عدم رعایت عفاف که در بیشتر موارد پوشش نادرست زمینه ساز آن است، از مشکلاتی است که جامعه ما با آن درگیر است.

 

بسیاری از زنان و دختران جامعه، شاهد مثال از کشورهای غربی می آورند بر این مبنا که در غرب حجاب در میان زنان وجود ندارد و این نبود حجاب، لطمه ای به موفقیت آنها نزده است، بنابراین داشتن حجاب هیچ تاثیری در موفقیت و حضور اجتماعی زن در جامعه ندارد و زنان حتی بدون حجاب بیشتر موفق هستند. این نگرش را چگونه می توان تحلیل کرد؟ آیا واقعا چنین است؟ آیا عفاف در غرب جایگاهی ندارد یا این تنها توصیفی است که از سوی عده ای بیان شده است تا رویکرد انتخابی خود(نداشتن حجاب مناسب) را توجیه کنند ؟

 

بحث درباره پوشش سالم برای مردان و زنان است. سالم به این معناست که فرد به علت نوع پوششی که انتخاب کرده، آسیب نبیند. به عنوان مثال لباس غواصی باید به گونه ای باشد که غواص در فشار اعماق آب آسیب جسمی نبیند. لذا هیچ غواصی از پوشیدن لباس ویژه غواصی هرچند سنگین و پوشاننده به طور کامل و حتی گران قیمت، امتناع نمی کند و آن را نقض آزادی فردی خود نمی داند. این پوشش سالم برای غواص است. اما مقدماتی که مطرح فرمودید متاسفانه از مشهورات غلط بسیاری از جوامع است!

 

مشهورات توسط عموم پذیرفته شده و بر مبنای آنها استدلال هایی بیان می شود؛ غلط بودن این عبارت که «در غرب پوشش سالم اصلا مورد توجه نیست» و «عدم رعایت پوشش سالم هیچ مشکلی برای زنان کشورهای دیگر به وجود نیاورده است و نقشی در موفقیت آنها نداشته» از مشهورات غلط جامعه ما هستند که با یک جستجوی علمی از طریق موتورهای جستجو و دیدن مقالات علمی قابل ابطال اند.

 

کتاب «عفاف گرایی در غرب» پژوهشی است درباره جریان های عفاف گرا در کشورهای غربی به ویژه آمریکا. بسیاری از جنبش های کنونی احقاق حقوق زنان، به بحث پوشش سالم برای بانوان توجه دارند. که زن به اقتضای وجود طبیعی اش و وضعیت فعلی جوامع، در صورت نداشتن پوشش مناسب آسیب می بیند و داشتن این پوشش حق اوست. این مطلب به علت دخیل شدن تعاملات انسانی و عواطف جنسیتی و کم تجربه بودن به ویژه در نوجوانان و جوانان، به سرعتی که نداشتن لباس غواصی موجب متلاشی شدن غواص می شود، خود را نشان نمی دهد و جوامع به مرور زمان و با ابعاد وسیعتری به دردهای ناشی از این پوشش ناسالم مبتلا می شوند. امروزه گروه های زیادی که افراد بی دین و فمنیست ها نیز در ان به چشم می خورند بحث پوشش مناسب را به ویژه برای بانوان مطرح می کنند.

 

از دیگر اموری که در سطح جهان مورد توجه است کدهای پوشش(Dress Code) مناسب در محل کار است. برای بسیاری از محیط های مختلط کاری، فارغ از مباحث عقیدتی و دینی، باید لباس های ویژه مورد استفاده قرار بگیرد. در پژوهشی که در این باره داشتم، توجیه اجباری بودن کت دامن یا کت شلواری خاص برای شاغلین در محیط کاری، کاهش جاذبه های جنسی و صرف وقت کارمندان در وظایف محوله (و نه التذاذهای جنسی) از حقوق کارفرما برشمرده شده بود.

 

به عبارت دیگر فردی که در محیط کار به گونه ای لباس می پوشد که نظر همکاران به جاذبه های جنسیتی او معطوف می شود، حق کارفرما را ضایع کرده است. متاسفانه این مطلب در کشور ما در بیشتر موارد معکوس فهمیده می شود و اگر در محیط کاری درخواست پوششی خاص باشد تضییع حق کارمند تلقی می شود.

 

امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، تفکیک محیط های مختلط عمومی، جهت کاستن از آسیب و آزار بانوان مورد توجه قرارگرفته و این مطلب، مقدمه استدلالی را که «نداشتن پوشش سالم هیچ مشکلی ایجاد نمی کند» زیرسوال می برد.

 

گاهی افراد استدلال می کنند که خانمی با پوشش کامل و صحیح هم مورد تعرض قرار گرفته است یا برخی بانوان بدحجاب با مشکل مواجه نمی شوند... در پاسخ باید به دو نکته توجه شود، نخست آمار اکثری یک بحث. به عنوان مثال برخی افراد ممکن است در آلودگی هوا دچار مشکل نشوند ولی آیا می توان گفت آلودگی هوا مشکلی ایجاد نمی کند؟ دوم اینکه پوشش سالم یکی از مولفه های مهم امنیت بانوان است و نه همه آن. به عبارت دیگر اگر خانمی با پوشش خوب و بدون بدن نمایی در وضعیت ناامن جنگی قرار گیرد احتمال تعرض به او بسیار زیاد است. پس پوشش صحیح یکی از عوامل مهم امنیت بخشی است.

 

یعنی رابطه معنادار بین بدحجابی با بروز برخی ناهنجاری های اجتماعی وجود دارد؟

 

بله، در کشور ما نیز نسبت معناداری بین مزاحمت های اجتماعی برای بانوان به ویژه، و نداشتن پوشش سالم وجود دارد. در یک گفتمان بدون موضع گیری غیرمنصفانه معمولا بانوان به این امر اذعان دارند و بدیهی شمرده می شود.

 

اما ممکن است برخی حکم به عادی شدن بدحجابی کنند و علت وجود این معضل در کشور ما را رعایت پوشش بدانند که با برداشتن آن حل می شود. این مطلب نیز قابل پیگیری در جوامعی است که به نسبت، برهنه پوش هستند. میزان شکایت بانوان از تعرض اجتماعی(از سایتهای بین المللی حمایت از حقوق زنان می توان آمار به روز تعرض و خشونت عیه زنان را دید) مبطل فرضیه عادی شدن برهنگی زنان است. مگر اینکه بر اثر غلبه انحرافات جنسی نسبت طبیعی بین زن و مرد از بین برود. که این مطلب نیز تبعات خاص خود را دارد و مطلوب بودن آن به شدت در محافل و کنفرانس های بین المللی محل نزاع است.

 

نکته ای که به طور معمول در بحث مقایسه وضعیت ایران اسلامی با کشورهای غربی مورد غفلت واقع می شود خلط دو بحث است که به طور کل مجزا نیستند اما اقتضائات خاص خود را دارند: اخلاق جنسی و اخلاق حرفه ای. معمولا افراد در کشورهای در حال توسعه، با دیدن کشورهای پیشرفته و نظم اجتماعی و کاری آنها حکم به خوب و صحیح بودن برنامه ای دارند که آنها را به پیشرفت رسانده است. در اینجا بخاطر اینکه اول چیزی که دیده می شود ظاهر و پوشش است و البته نوع معرفی ای که آن کشورها در رسانه های جمعی از خود ارائه می دهند، حکم به تاثیر نوع پوشش و تعاملات جنسیتی در موفقیت جامعه می شود.

 

 این در حالی است که شکست نظام اخلاق جنسی لیبرالیستی سال هاست توسط بسیاری از مصلحان اجتماعی و جامعه شناسان آنها بیان شده است. اما علت پیشرفت را باید در اخلاق حرفه ای حاکم در این جوامع جستجو کرد که التزام به آن موجب پیشرفت است و متاسفانه نقص و عدم اطلاع از آن موجب بروز بحران و بی نظمی در جوامع. کدهای پوشش که پیشتر بیان شد از مولفه های اخلاقی بودن سازمان و رعایت حقوق کارفرما و همکاران است.

 

به عبارت دیگر، چنین نیست که حتی در کشورهایی با تفکر لیبرال، هر پوشش و هر روابطی بدون اشکال باشد بلکه محیط های هدفمند، پوشش و روابط را طبق هدف خود طراحی می کنند. اما این مطلب معمولا در ذهن افراد (البته به علت تبلیغات هدفمندی که در این زمینه می شود) خلط می شود و پیشرفتی را که حاصل از اخلاق حرفه ای است ناشی از اخلاق جنسی حاکم در غرب می دانند. نتیجه این خلط آن است که به جای اصلاح اخلاق حرفه ای، به تغییر اخلاق جنسی (که اتفاقا در کشور ما الگوهای ایرانی اسلامی بسیار متعالی و عفیفانه دارد) بر مبنای اخلاق جنسی لیبرالیستی دست می زنند و یا آن را آرمانی می دانند.

 

کد خبر 640914

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha