به گزارش خبرنگار شبستان، سیاوش تهمورث، کارگردان نمایش موفق سوگ سیاوش صبح امروز یکشنبه 13 شهریور در نشست خبری نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» که با حضور سیامک صفری، آناهیتا همتی، رحیم نوروزی و آرش عباسی در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، درباره انگیزه ساخت این نمایش و سفارش نوشتن آن به آرش عباسی گفت: چند ماه پیش چیزی برای من بغض ایجاد کرد و من این موضوع را برای آقای عباسی مطرح کردم که برایم نمایشنامه ای با این مضمون بنویسند و وی قبول کرد، طرح اولیه را نوشت منتها مطابق آن چیزی که می خواستم نبود و این طرح تا 6 بار نوشته شد و سرانجام در ششمین بار این نمایش یک ساعت و ده دقیقه ای حاصل شد، در نوشته های ایشان طرح شکل ظاهری من ممکن بود فراموش شود ولی تفکر فراموش نمی شد.
وی خاطرنشان کرد: اینکه این نمایش را بخرند و یا نخرند برای من مهم نیست برای من مهم است که هم نسلان من این نمایش را ببینند به خاطر اینکه دوست دارم نسل جوانی که می خواهد میراث دار باشد ببیند چه چیزی را برای آیندگان می گذارند.
تهمورث در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه شما به عنوان یک پیشکسوت تئاتر چگونه با یک جوان همکاری کردید و چرا به آرش عباسی اعتماد کردید، گفت: من جوی را به پرآبی نمی بینم/ به صافی آب می بینم. جوان بودن برای من مهم نیست، صادق بودن آن فرد برای من مهم است که آقای عباسی اینگونه بودند.
آرش عباسی ، نمایش نامه نویس در تکمیل صحبت های تهمورث گفت: چندی پیش با آقای تمورث گفتگویی داشتیم و براساس آن گفتگو شروع به نوشتن نمایشنامه کردم، نوشتن برای من به عنوان یک نمایشنامه نویس کار سختی نیست، ولی این کار سختی داشت، بارها میانه کار فکر کردم نامه ای بنویسم و به آقای تهمورث بگویم نمی توانم ادامه دهم، من سخت ترین نمایش نامه ای که نوشتنم را چهار 4 بار نوشتم اما این کار را شش بار نوشتم و الان راضی هستم که وقت و فرصت گذاشتم برای این کار و در کنار آقای تهمورث که خیلی سخت گیر هستند کار کرده ام.
وی درباره آماده بودن سالن اصلی پس از تعمیرات در ماه مبارک رمضان برای اجرای نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» گفت: اگر قرار باشد سالن اصلی تئاتر شهر تعمیر اساسی شود بیش از یکسال زمان می برد، برای اینکه تئاتر در این ساختمان اتفاق بیفتد باید خیلی چیزها عوض شود، فقط در و دیوار و رنگ زدن نمی شود، باید تمام تاسیسات عوض شود .
تهمورث درباره خط داستانی نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» اظهار داشت: ممکن است در مقطعی یک اندیشه برای تعداد زیاد از آدمها جذابیت نداشته باشد، این نمایش ماجرایی است که در یک مهمانی رخ می دهد و در آن شش دوست که زوج هستند حضور دارند آنها از زمان دانشگاه با یکدیگر دوست بوده اند و الان پس از مدتها دور هم جمع شده اند، آنچه در این مهمانی اتفاق می افتد اتفاقاتی است که در زندگی نسل ما افتاده است.
آنا هیتا همتی: بازیگر کارگردان سالاری هستم
در ادامه این نشست، آناهیتا همتی، بازیگر درباره حضورش در نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» گفت: آخرین تئاتری که کار کردم 4 سال پیش بود و چند بار به آقای تهمورث سفارش کردم که اگر کاری داشتند به من هم بدهند و ایشان هم با سفارش شهره سلطانی پذیرفتند که در این کار در کنار تیم حرفه ای سیامک سفری، رحیم نوروزی و ... حضور داشته باشم ،
وی تصریح کرد: اصولاً بازیگر کارگردان سالاری هستم، ترجیح می دهم چیزی را ارایه دهم که در ذهن کارگردان است، خیلی سال است که کار می کنم اما خیلی برایم مهم است که هر کارگردان از من چه می خواهد.
تهمورث در پاسخ به این سئوال که آیا استفاده شتابزده از ستارگان سینما و تلویزیون در تئاتر ضروری دارد و آیا این به تئاتر لطمه نمی زند، گفت: من اعتقادی دارم و بارها در صحبتهایی که با بازیگران تلویزیون و سینما کردم به خیلی ها برخورده است، خیلی از کارهای تلویزیون اگر ساخته نشود، برد بیشتری دارد، خیلی از اینها بازیگری نمی کنند و به معنی اخص کلمه لودگی می کنند و این غلط ترین چیزی است که مدیران اجازه می دهند، اتفاق بیفتد، همه بازیگران با استعداد هستند، اما راه را اشتباهی می روند، چون کارگردانی نمی شوند که به لودگی می افتند، انسان فی نفسه راحت طلب است و بازیگر هم آنچه که دم دست دارد را را ارایه می دهد.
وی با بیان اینکه بازیگر تلویزیون و سینما لازم دارد که تئاتر بازی کند، خاطر نشان کرد: باور کنید بعد 48 سال وقتی غرق نقشی می شوم لذت می برم، وقتی کسی می آید روی صحنه و بعد جلوی دوربین می رود، این یک چیزی دیگری است، من تفاوت دوربین و صحنه را در ک می کنم، تفاوت دوربین تلویزیون و سینما را هم می دانم، بازیگران بزرگ هر دوسال یکبار به صحنه می روند، زیرا به این تجربه صحنه لازمه دارند این فی البداهه سازی در لحظه را لازم دارند، در یک هزارم ثانیه ذهن باید تاثیر بگیرد و تاثیر بگذارد.
حضور بازیگران سینما و تلویزیون در تئاتر به نفع تئاتر نیست، به نفع بازیگر است
سیامک صفری، بازیگر نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» در ادامه صحبت های تهمورث نیز بیان داشت: اهمیت چندانی ندارد، این سوال همیشه وجود دارد که تئاتر نیاز به بازیگر بازیگر سینما دارد، به آن نخستین کار ندارم ، وقتی تئاتر از هنرمندی دعوت می کند که می مردم او را می شناسند، آن بخش تجارت تئاتر است که می خواهد تماشاگر جذب کند، ولی راههای بهتری برای جذابیت تئاتر هست، ولی به طور کلی منهای بخش تجارت قضیه ورود بازیگران تلویزیون و سینما به نفع تئاتر نیست، ولی به نفع بازیگران است، آنها باری را به تئاتر اضافه نمی کند، ولی به بازیگر چیزی اضافه می شود. از بابت جذب تماشاگر خوب است، ولی به نفع تئاتر نیست، بازیگر همین که بر صحنه راه برود کلی تجربه کسب می کند.
وی درباره نقش سیامک سفری در نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» گفت: این نمایش به گونه ای اشاره به مسایل نسل ما دارد و جذابیتش بدین خاطر است، همه چیز در کنار هم قرار دارد، هم عصبی هستند، هم عاشق، هم متنفر، نسل بلاتکلیفی که پاهایشان بر زمین نیست.
وی افزود: واقعیتی که در همه آدمهای این نمایش وجود دارد این است که آنها با وجودی که رنگ آمیزی متفاوتی دارند و شرایط روحی متفاوتی دارند، همه عاصی هستند، مخاطب وقتی با این کار روبرو می شود آن را می فهمد.
تهمورث درباره روی آوردن کارگردان های سینما به تئاتر گفت: متاسفانه ما با داشتن این همه سابقه تاریخی در دانش، خرد، عرفان و غیره ...کتابخانه را به عنوان دکور در خانه داریم، کتاب را به قد می خریم، حکایت ما در تئاتر هم هم این است، دوستان می آیند که پز تئاتر بدهند.
تهمورث در پاسخ به این سئوال که سابقه جذب مخاطب در آثار شما زیاد است، کارگردان موفقی در جذب مخاطب بوده اید آیا این نمایش نیز ویژگی جذب مخاطب را دارد، اظهار داشت: در مورد انتخاب نمایش تعداد تماشاگر ملاک نیست، به دلیل اینکه خیلی چیزها را به دست آوردیم و خیلی چیزها را در زمان از دست دادیم، اما آنچه که نظر من است ما باید با زمان خود زندگی کنیم (شاهنامه را در رادیو نقالی کردم) اما آن نقالی و کار شاهنامه ای همه رنگ و لعاب این مقطع تاریخی را داشتند، معتقدم اگر خیمه شب بازی می کنیم یا تعزیه و روحوضی باید بر معنای تفکر زمان خود کار کنیم، خیمه شب بازی 150 سال پیش به درد ما نمی خورد. برخی از هنرمندان ما به این توجه ندارند، الان مسایل اجتماعی ما چیز دیگری است.
وی درباره شیوه کارگردانی در این کار با سوگ سیاوش نیز گفت: من به عنوان یک فرد به عنوان کسی که فکر می کنم و کارگردانی می کنم، دیدگاهم یکی است ،دیدگاهم را از 45 سال پیش بسته ام، در نتیجه نوع و شکل نمایش فرق می کند، اگر در سوگ سیاوش حرفی زدم در نمایش «بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده ...!» آن نگاه را با شکلی وسیع تر می زنم. این نمایش هم در نوع بازی و میزانسن رئالیزترین و ملموس ترین است.
پایان پیام/
نظر شما