خبرگزاری شبستان// همدان
ابوریحان محمدبن احمد البیرونی ملقب به ابوریحان بیرونی، فیلسوف و جغرافیدان و فیزیکدان و ریاضیدان، بزرگ ایران در سوم ذیالحجه سال 362 هـجری قمری در روستای کوچکی به نام( بیرون) خوارزم قلمرو سامانیان متولد شد. او در 2 شهر کاث و جورجانیه زندگی و پرورش یافت و مطالعه و تحصیل علم را درحالی که خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود.
مذهب
درباره اینکه بیرونی به کدامیک از مذاهب اسلامی عقیده داشته است، ابهام وجود دارد. بسیاری از عبارت ها حاکی از گرایش عمیق او به تشیع است، گذشته از عبارتهای دعایی معمول که پیدرپی دربارهی حضرت علی (ع) و خاندان پیامبر (ص) به کاربرده است. این دلبستگی او بخصوص هنگام ذکر تفصیل واقعه و مراسم عاشورا و غدیر خم و واقعه مباهله آشکار میشود.
بیرونی از خداوند، بخصوص برای شیعیان زیدی طلب حفاظت میکند و با اشاره به چگونگی شهادت زیدبن علی، او را به عنوان امام نام میبرد، اما با این حال، در جدولی که برای ذکر حوادث تاریخ اسلام، به ترتیب زمانی از ابتدای هجرت تا روزگار خویش، تنظیم کرده از زمان رحلت حضرت محمد (ص) به بعد را با سه دوره خلافت، امارت، امامت مشخص میکند.
تحصیلات
تحصیلات او در خوارزم صورت گرفت، او از تربیت و تعلیم "ابونصر منصور بن علی بن عراقی"، ریاضیدان معروف زمان خود برخوردار بود. بیرونی مدت زیادی از عمر خویش را، به صورت متناوب در هند به سر برد. او در این مدت طولانی به مطالعه و بررسی در تاریخ، عقاید، رسوم و فلسفه مردم هند پرداخت. علمای هند در آغاز آشنایی با ابوریحان، به دیده شک در او می نگریستند و از مجالست و مصاحبت با او نمی پرداختند، بیرونی توانست شمه ای از تمدن اسلامی ایران را به علمای هند نشان بدهد.
فلسفه
بیرونی دقت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، امّا او در فلسفه پیرو، روش متعارف عهد خویش نبود؛ بلکه به باورهای ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه کرد.
نجوم
نوشتههایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آنها از گردش ِ زمین به دور ِ خودش نام برده میشود. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است، خورشید گرفتگی هشتم آوریل سال 1019میلادی در کوه های لغمان (افغانستان کنونی ) رصد و بررسی کرد و ماهگرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد.
نوآوریهای ابوریحان
ابوریحان تحقیقات تجربی و مطالعات علمی خود را که براساس اصول ریاضی استوار کرده است، مسائل بدیع و جدیدی را مطرح کرده است و در بعضی از قسمتها، اصول و قواعدی بنا نهاده است که تا آن زمان سابقه نداشت، ابوریحان قاعده بالا رفتن آبها را از فوارهها و چشمهها بیان کرده است، که چگونه چشمهها جوشان میشوند و چگونه ممکن است، آبها را از عمق چاهها و چشمهها به قلعهها و منارهها جاری کرد. او محیط زمین را به دست آورد و ماه و سال و ایام هفته را در نزد اقوام و ملل مختلف بیان کرد. ابوریحان در باب رؤیت و شعاع نور نظر و رأی "ابن هیثم" را پذیرفته است که شعاع نور از جسم مرئی به چشم میآید.
آثار
بیرونی که بر زبانهای یونانی، هندی و عربی هم چیره بود، کتب و رسالات بسیار که شمار آنها را بیش از 146 گزارش کردهاند که جمع سطور آنها بالغ بر 13 هزار است. مهمترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامهاست و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشتهاست.
بیرونی، همدوره بوعلی سینا بود که در اصفهان مینشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. بیرونی در جریان لشکرکشیهای محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز بخشی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و درباره اوضاع هند پژوهش کند که فراورده این پژوهش، کتاب «هندشناسی» اوست.
از دیگر آثار وی میتوان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است درباره گیاهان دارویی و با تصحیح دکتر عباس زریاب خویی منتشر شدهاست.
ترجمهها
بیرونی بر اثر سفرهای بسیار به هند به زبانهای هندی و همچنین سانسکریت چیره بود و کتابهای مختلفی را از هندی به عربی ترجمه کرد که عبارتند از: سیدهانتا، الموالید الصغیر، کلبیاره. او همچنین داستانهایی را از پارسی به عربی ترجمه کردهاست. از جمله این داستانها میتوان شادبهر(حدیث قسیم السرور)، عین الحیات، داستان اورمزدیار و مهریار و همچنین داستان سرخبت و خنگبت(حدیث صنمی البامیان) را نام برد.
وفات
مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بودهاست و برخی درگذشت او را در 22 آذر 427 خورشیدی (27 جمادیالثانی 440 قمری برابر 13 دسامبر 1048 میلادی) میدانند. فقیه ابوالحسن علی بن عیسی الولوالجی گوید: آنگاه که نفس در سینه او (ابوریحان) به شماره افتاده بود، بر بالین وی حاضر شدم در آن زمان از من پرسید: حساب جدات فاسده (یکی از علوم حساب) را که وقتی، مرا گفتن بازگوی که چگونه است؟ گفتم: اکنون چه جای این سؤال است، گفت ای مرد کدامیک از این دو امر بهتر است؟ این مسئله را بدانم و بمیرم یا نادانسته و جاهل درگذرم. و من آن مسئله را باز گفتم و فرا گرفت و از نزد وی بازگشتم. هنوز قسمتی از راه را نپیموده بودم که شیون از خانه وی برخاست. سرانجام ابوریحان در سال 440 ه.ق در شهر غزنین چشم از جهان فرو بست.
منبع: سایت تبیان، ویکی پدیا
شرح حال نابغه ایران ابوریحان صفحه 61
پایان پیام/
نظر شما