به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان آیت الله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید و مفسر ارجمند قرآن کریم در کتاب «امام مهدی علیه السلام، موعود موجود» در رابطه با آثار عام ظهور حضرت بقیة الله علیه السلام می نویسد:
1. احیای صراط نعمت داده شدگان
در سوره مبارکه حمد دعایی هست و ما هر روز چند بار از خدای سبحان می خواهیم که «اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ؛ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ» صراط مستقیم، همان راهی است که پویندگان آن نعمت داده شدگان اند و ما نیز از خدای والا خواستار طی همین راه هستیم.
سوره مبارکه نساء بارزترین مصادیق نعمت داده شدگان را چنین معرفی می کند: «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا؛ و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند البته با کسانی که خدا به آنها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند»(سوره نساء، آیه 69). هنگامی که مشخص شد که نعمت داده شدگان کیان اند، حقیقت صراط مستقیم نیز شناخته خواهد شد.
پیمودن طریق نعمت داده شدگان لوازمی دارد که برای پیوستن به صف آنها می باید آن لوازم نیز تحصیل شود که «پشتیبان مجرمان نبودن» یکی از آن هاست.
پوینده مسیر نعمت داده شدگان می داند که به پاسداشت نعمت های الهی نباید پشتوانه یا پشتیبان مجرمان باشد، آن گونه که کلیم الهی موسی علیه السلام که خود از نعمت داده شدگان بود، به خدای سبحان عرض می کند: «رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ؛ پروردگارا! به شکرانه نعمتى که به من دادى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود» (قصص آیه 17 )
آن گاه که وجود مبارک ولی عصر عجل الله تعالی فرجه ظهور کند تمام این راه ها احیاء می شود و در پرتو این نعمت بزرگ، پویندگان این طریق از این که به هر شکلی پشتیبان و پشتوانه مجرمان باشند، در امان خواهند بود، چرا که بر اثر این نعمت با تمام توان خود در جهت احیای حق قیام می کنند.
چنین کسانی به هیچ گونه پشتیبان مجرمان نخواهند بود، زیرا پشتیبانی از مجرمان تنها بدان معنی نیست که در صف آن ها حضور یافته و آنان را پشتیبانی کنند، بلکه سکوت و بی طرفی در جایی که نتیجه ای جز انکار یا تضعیف حق و قوت یافتن باطل ندارد، خود از مصادیق پشتیبانی از مجرمان است، همان طور که برخی محدثان از وجود گرامی حضرت خاتم الانبیاء صل الله علیه وآله نقل کرده اند: «ان الساکت عن الحق شیطان اخرس؛ آن که رواج باطل را در جامعه ای مشاهده کند و بتواند با بیان یا با قلم، حق را اظهار کند ولی نکند، شیطانی دهان بسته است که سخن نمی گوید.»
2. ظهور، نقطه عطف تاریخ
بی شک، ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه نه تنها آغاز دوران درخشان تاریخ بلکه نقطه عطف تاریخ بشر است، همان گونه که وجود مبارک امیرمومنان علی علیه السلام ظهور آن حضرت(عج) را با چنین ویژگی ای معرفی می کند: «یعطف الهوی علی الهدی، إذا عطفوا الهدی علی الهوی؛ و یعطف الرأی علی القرآن، إذا عطفوا القرآن علی الرأی.»
شاید اصطلاح «نقطه عطف» که امروزه بسیار به کار می رود، برگرفته از همین بیان نورانی باشد. اگر مسیر حرکت جوامع انسانی همچون خطی باشد که در مسیر خود ناگزیر رو به سویی دارد و به سمت غایت و مطلوبی در حرکت است و حوادث اساسی در تاریخ زندگی بشر را هم که هر از گاهی به وقوع می پیوندد، بسان نقاطی برجسته روی آن در نظر گیریم، خواهیم دید که برخی حوادث (صرف نظر از بار ارزشی آن ها) مسیر حرکت جامعه بشریت را تغییر داده و قافله انسانی را به سمت و سویی دیگر جهت بخشیده اند؛ گوئی این خط را به سمت قبله ای که خاص آنهاست خم کرده و از مسیر قبلی برگردانده اند. این گونه حوادث مهم و اثرگذار را «نقطه عطف» می نامند.
هر نقطه عطفی، جهتی و گستره ای خاص خود دارد. گاهی جهت و عطف این نقاط، باز گرداندن ِ مسیر جامعه انسانی از«عدل» به «ظلم» و «علم» به «جهل» است. چنین نقطه عطفی، جز به سقوط جامعه بشر نمی انجامد. کسانی که چنین نقاط عطفی در جوامع ایجاد می کنند، یا اساسا وحی را انکار می کنند و به کناری می نهند؛ یا آن را بر اندیشه خام خود عطف کرده و «باوری بی بنیان» را به نام دین به جامعه ارائه می دهند و مصداق کسانی می شوند که (یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ ؛ آنها که نوشته اى با دست خود مى نویسند، سپس مى گویند: «این، از طرف خداست.» اینان، هدایت را بر هوس و کلام خدای سبحان را بر رأی خود عطف می کنند و از آنجا که معطوف همواره تابع معطوف علیه و فرع بر اوست، رأی خویش را اصل پنداشته و کلام الهی را بر محور زعم خویش تأویل می کنند.
در برابر این گروه، انبیای الهی و امامان معصوم و برخی از شاگردان آنان نیز تاثیراتی عمیق و حیات بخش در تاریخ بشر داشته و جریان حرکت جوامع انسانی را از انحطاط و تیرگی به سوی نور و رستگاری معطوف کرده اند.
این نقاط درخشان تاریخ، گرچه در سمت و سو بخشیدن به جوامع انسانی به سوی قبله ای واحد هم داستان بوده اند، دامنه تأثیرشان در گوشه ای از زمین و زاویه ای از زمان متفاوت بوده است. ظهور وجود مبارک امام عصر عجل الله تعالی فرجه همان نقطه عطف جهان شمولی است که جریان جامعه بشر را در گستره ای به وسعت تمامی زمین و تمامیت زمان خود، به سوی هدایت و تعالی معطوف می دارد.
از آنجا که دو جنبه علم و عمل یا اندیشه و انگیزه، تامین کننده تمام فراز و فرودهای جوامع انسانی است، وجود مبارک امام عصر عجل الله تعالی فرجه در هر دو جنبه تاثیری شگرف می نهد و نقطه عطفی نهایی می آفریند: در بُعد اندیشه و علم، آن حضرت(عج) با اثاره عقول بشر، حس و خیال و وهم را تحت فرمانروایی عقل و عقل را نیز به خدمت وحی در می آورد و به نور کلام الهی هدایت می کند؛ بدین سان تمامی مجاری ادراکی جامعه را به حق معطوف می کند و به تعالی می رساند.
در بعد انگیزه یا عمل نیز گرایش ها و گریزها، جذب ها و دفع ها، شهوت ها و غضب ها را تحت اراده و اداره عقل عملی می برد و آن گاه عقل عملی را به رهبری وحی تکمیل می سازد و بدین سان هر کجراهه ای را بر راه مستقیم نور و هدایت منعطف می کند و بدین گونه جهانی ترین نقطه عطف عالم بشر را شکل می دهد؛ نقطه عطفی که هوای نفس را بر هدایت و آرای بشر را بر محور وحی برمی گرداند و سعادت جامعه بشر را تامین می کند.
نظر شما