به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، بیست و چهارمین قسمت از برنامه ماه عسل، با اجرای احسان علیخانی بر روی آنتن رفت.
میهمان برنامه ماه عسل حامد و مادرش هستند. این بخش از برنامه قصه حامد را روایت می کند. او دارای مدرک فوق لیسانس است و اکنون مشغول به فعالیت های مرتبط با رشته اش است.
حامد اینگونه قصه خود را روایت می کند و می گوید: از 17 سالگی کار برق کاری ساختمان می کردم. خیلی رفیق باز بودم. یک نفر پیدا کردم از دوستانم و او را وارد کار خودم کردم. در کنار خودم هم به او حقوق می دادم. گاهی این دوستم در خانه ما می ماند. یک روز که عینکش شکست و چشمانش ضعیف بود، به او گفتم شب را در منزل ما بماند فردا به شهریار برود. می خواستم برایش عینک بخرم. هنگامی که شب در خانه ما خوابید. شب متوجه شدم، با یک چاقو روی گردنم است. به او گفتم مرا داری می کشی. توجه نکرد. ضربه های مختلف به بدنم زد، از خودم دفاع می کردم. یک دفعه چاقو را به ران پایم زد و دیگر جان نداشتم. مادرم که متوجه ناله هایم شده بود به سمت ما امد هر چقدر گفت، دوستم بی خیال نمی شد. یک ضربه به کمر مادرم زد.
او ادامه می دهد: یک ماه در بیمارستان بودم. احساس شرمندگی می کردم. از برادرانم و مادرم خجالت می کشیدم. تصمیم گرفتم تا از پنجره بیمارستان خودم را به پایین بیندازم. چون خیلی شرمنده بود.
مادر حامد نیز می گوید: دوستش در دادگاه گفته بود. می دانستم آنان به عروسی می روند و در داخل خانه پول زیادی دارند. می خواستم پول ها را بردارم تا وضعیت خانواده ام را تغییر دهم.
احسان علیخانی میهمان بعدی برنامه اش را اینگونه توصیف می کند. میهمان برنامه کسی است در زندگی حامد نقش زیادی داشته و او را به زندگی بازگردانده است.
میهمان برنامه ماه عسل، سعید، روانشناس اجتماعی است و در اورژانس اجتماعی کار می کند. به او اعلام می کنند که فردی در حال خودکشی است.
او اینگونه روایت می کند؛ حامد در طبقه پنجم بود. پرسیدیم که نامش چیست. برادرش آمد و داستانش را برایم تعریف کرد. از همه خواستیم که محیط را خالی کند. خدا را شکر همه از محل رفتند. یک پایش آویزان و پایین ساختمان هم پُر از تیرآهن بود. اصلا هم نمیشد که تشک پهن کنیم.به او گفتم که صبر کن و به حرفم گوش کن. یک بار هم که شده زندگیت را برایم تعریف کن. از حامد می پرسیدم که چه چیزی برایت ناخوشایند شده است. تشنه بود. گفتم که آب برایش بیاورید. لیوان آب را که خورد، لیوان را به پایین پرت کرد و گفت ببین من هم کمتر از یک ثانیه پایین میرسم. بالاخره زندگیش را برایم تعریف کرد.اینگونه شد که او دیگر تصمیم به خودکشی نگرفت. سعید درباره ی اورژانس اجتماعی می گوید: مردم برای کودک آزاری، نداشتن امنیت در خانه می توانند با 123 تماس بگیرند تا همکاران ما آنان را یاری دهند.
علیخانی نیز تاکید می کند؛ فرهنگ ما به گونه ای است که خیلی زود به یکدیگر اعتماد می کنیم به تازگی جرم هایی شکل گرفته که از طریق همین رفاقت شکل می گیرد.
حامد نیز می گوید: نباید اعتماد کرد. تمام رمز های کارتم را این دوستم می دانست. او همچنین خودکشی خود را یک حماقت می داند و احساس شرمندگی دارد.
میهمان بعدی برنامه ماه عسل، فردی است که 50 روز زیر آوار زلزله بم مانده است و قصه خود را روایت می کند.
نظر شما