خبرگزاری شبستان: توانمندی قرآن در پاسخ گویی به سوالات مطرح در ذهن انسان از جمله حقایقی است که علاوه بر اذعان خداوند در مصحف شریف، ائمه معصوم (ع)، اولیاء و بزرگان نیز بر اعتقاد به آن تاکید داشتهاند. امری که امروز شاید با دیده تحیر یا افسانه به آن نگریسته شود چراکه متاسفانه همه ما بجای رجوع به قرآن در هنگام مواجه با مشکلات به هر طناب پوسیدهای چنگ میزنیم، غافل از آنکه خالق، مخلوق خویش را بدون نسخه درمانی رها نمیکند و برترین راه چارههای رفع آلام و رنجها را در کتاب فروفرستاده خود در اختیار او قرار داده است.
در این میان، شاید آنچه امروز بیش از هر چیز دیگری ما را در تمسک و بهره گیری از آموزههای قرآن دچار نقصان میکند ماندن در دایره شعارزدگی است چون در کلام همه ما خود را مقید به آداب و آموزههای وحی میدانیم اما عملمان چیزی دیگر را نشان میدهد و این به دلیل آن است که ما هنوز تفکر و عمل خود را قرآنی نکردهایم و هرچند خود را پیرو آیات نورانی آن میدانیم ولی هرگاه پای منافع به میان آید و یا بخواهیم کاری را مطابق امیال شخصی انجام دهیم التزام به این آموزهها را بر خود فرض نمیدانیم که شیوه تفکر، عمل و زندگی ما خود بهترین شاهد بر این مدعا است.
با اندک تامل در زندگی خود و اطرافیان به آسانی درمی یابیم که چقدر در مقایسه با آنچه قرآن به عنوان استراتژی زندگی برای ما ترسیم کرده است، راه را به خطا رفتهایم و چقدر با آن مدینه فاضلهای که رسول اکرم (ص) برای آن به رسالت مبعوث شده و جرعه جرعه از جام وحی نوشید فاصله داریم وقتی میگوییم اقتصاد اسلامی ولی برای داشتن زندگی مجللتر به سراغ ربا میرویم، هنگامی که معنویت را اصلی ترین بنیان خانواده میدانیم ولی سکههای طلا و ثروت را مبنای انتخاب همسر قرار میدهیم و هزاران خطا و اشتباه دیگر که حتی ناظران غیرمسلمان نیز با مشاهده آنها میتوانند دریابند که ما کجاییم و شان والای ترسیم شده انسان در قرآن کجا؟!
البته نمیتوان با عینک بدبینی به همه دستاوردها با دیده تردید نگریست آنچنان که در سایه انقلاب و ایجاد نظام اسلامی ما توانستهایم از آنچه در گذشته بودیم فاصله گرفته و خود را هرچند اندک اما به مسیر قرآن و مفاهیم غنی آن نزدیک کنیم.
این امر به ویزه در فعالیت نهادهای عمومی، مردمی و دولتی قرآن به خوبی مشهود است چراکه به همت این فعالیتها امروز شاهد آنیم که اقشار مختلف سنی و طبقاتی از شور و شوق حضور در فعالیتهای قرآنی برخوردار هستند و حتی در محیطهایی همچون نمایشگاه بین المللی قرآنکه تنها انتظار حضور مخاطب خاص میرود با چهرههایی مواجه میشویم که اگر در محیطی غیر از این نمایشگاه با آنها برخورد کنیم هرگز باورمان نمیشود که این افراد نیز علاقهمند به بهرهمندی از قرآن و معارف ناب آن باشند.
اما با همه اقدامات و تلاشهای انجام شده نمیتوان از شکافهای موجود میان آنچه به عنوان هنجار و ارزش در جامعه وجود دارد با آنچه که در قرآن به عنوان آموزه مورد تاکید است چشم پوشید بلکه باید با واقع نگری و پذیرش آنچه که هست نه آنچه باید باشد، بتوانیم مسیر را برای هرچه بیشتر شدن به مقصد کمال و سعادت انسان هموار کنیم.
در این میان میتوان به فعالیت نهادها و چهرههای قرآنی در تحقق اهداف امیدوار بود، از این رو استفاده از نظرات کارشناسانه شخصیتهایی که تکفل مسئولیتهای کلان قرآنی را عهده دار هستند ضروری مینماید که تلاش شده در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی، قائم مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس مرکز هماهنگی، توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی کشور این مهم به بحث گذاشته شود.
آنچه در ذیل میآید مشروح این گفتوگوی تفصیلی است:
همسو با اعتقاد به فرازمانی و فرامکانی بودن قرآن و توانایی پاسخ دهی به سوالات انسان در هر عصر و شرایط، امروز پاسخ کدامیک از نیازهای جوامع انسانی را برای رهایی از مشکلاتی که با دست به گریبان است، میتوان از کتاب وحی دریافت کرد؟
ابتدا باید فرازمانی و فرامکانی بودن قرآن به عنوان پیشفرض توانمندی آیات الهی در پاسخگویی به نیازهای انسان اثبات شود، البته در روایات متعدد از ائمه معصوم (ع) به ویژه امام هشتم (ع) نو به نو شدن قرآن متناسب با نیازهای انسان مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است و توصیه میشود که برای پاسخگویی به نیازها متناسب با هر عصر و زمان قرآن را مورد استنتاخ قرار داده و از آن حرف بکشیم. در این میان قرآن نیز خود را "تبیان لکل شی" معرفی کرده و میگوید: "هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در مصحف شریف باشد" و این خود ناظر بر فرازمانی و فرامکانی بودن آیات الهی و ضرورت رجوع به قرآن را در هر عصر و زمان و فارغ از مکان برای پاسخگویی به نیازها و سؤالات مطرح شده در ذهن آدمی اثبات میکند.
امروز نیز همه جوامع بشری برای رسیدن به سعادت و قرب الهی میتوانند پاسخ نیازهای خود را از قرآن دریافت کنند و در سایه عمل به آن به سعادت دنیوی و اخروی برسند. در این میان باید توجه داشت که شکاف زندگی بشر در دنیای امروز بزرگ شده و رجوع به قرآن برای پر کردن آن تنها راه نجات است به ویژه برای مبارزه با استکبار، شناخت دشمن، استحکام نظام خانواده، مبارزه با فقر و فحشاء، تحقق عدالت اجتماعی به عنوان آرزویی دیرینه، بازیابی عزت مسلمانان و شناخت نفاق و منافق از طریق مراجعه به آیات وحی.
علاوه بر این وارد کردن آموزههای قرآن به زندگی روزمره، اصلاح مناسبات فردی، اجتماعی و سیاسی بر اساس آن، استخراج راهکارهای رشد اقتصادی و ورود آیات الهی به عرصههای مختلف فرهنگی و هنری نیز باید مدنظر قرار داده شود. باید توجه داشت قرآن اساسا برای مدیریت انسان و مدیریت روابط انسانی نازل شده است، بنابراین اگر بتوان کتاب وحی را در این دو عرصه به کار گرفت میتوان انسان خدامحور به عنوان نقطه عطف تحولات را تربیت و ارتباط او با خدا، همنوعان و طبیعت را مدیریت کرد. بنابراین، ما باید برای کشف حقایق آن تلاش و حرکت کنیم. اما متأسفانه امروز بسیاری از آموزههای قرآن در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی همچون نظامات وحیانی در علوم انسانی آن کشف نشده و یا مورد غفلت قرار گرفته است. البته تلاش هایی صورت گرفته اما برای پاسخ گویی جامعه به نیازهای انسان باید دامنه آن را گسترش دهیم.
با توجه به آنکه هنوز در برداشت بسیاری از نظامهای قرآنی ما دچار نقصان هستیم برای هموار کردن مسیر تحقق اهداف در میان طیف وسیع فعالیتهای قرآنی که انواع مختلفی را شامل میشود، انجام کدامیک از اولیوت بیشتری برخوردار بوده و میتواند تاثیر بیشتری برجای بگذارد؟
باید توجه داشت اولویتدارترین کارها فعالیتی است که در نهایت به تبلور قرآن در عمل منتج شود. این نسخه شفابخش برای نگاه کردن، قرائت و حفظ نازل نشده بلکه عمل به آموزههای آن هدف اصلی نزول است، بنابراین هر فعالیتی که ما را به عمل به قرآن نزدیک و زمینه عمل به آموزههای آن را فراهم کند، در مقایسه با سایر فعالیتها از اولویت بالاتری برخوردار است. رهبر معظم انقلاب تدبر را قله مرتفع فعالیتهای قرآنی معرفی کردهاند که با انجام مقدماتی همچون حفظ که زمینه انس بیشتر را با آیات الهی فراهم میکند فتح آن ممکن میشود، بنابراین در یک حرکت طولی منطقی باید تلاش شود فعالیتهای قرآنی آحاد جامعه را به نورانیت وحی نزدیک کند، به ویژه از طریق حفظ البته نه با شیوههایی که ضدتبلیغ باشد بلکه به طرق متنوع و کاربرد شیوههای جذاب همچون حفظ موضوعی چراکه منجر به تدبر در آیات و درپی آن توجیه روحی آدمی میشود و او را به مسیر عمل هدایت میکند چراکه غایت تمامی فعالیتهای قرآنی عمل به مضامین نورانی آن است. از این رو رهبری در دیدار اخیر خود با قاریان و فعالان قرآنی بر حفظ مصحف شریف به عنوان راهکار ارتباط دایمی با آن تأکید کردند چرا که این مهم ما را به سمت عمل به قرآن سوق میدهد البته در این میان استفاده از دیگر روشها نیز کارساز است اما باید توجه شود هر فعالیتی باید از مسیر انس حرکت کرده و با عبور از مدخل تدبر به غایتالغایات ما را برساند. از این رو مرکز هماهنگی، توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی نیز متناسب با تأکید رهبر معظم انقلاب در پی ایجاد زمینههای لازم برای توسعه کمی و کیفی حفظ در سطح کشور از رطیق تدوین برنامه جامع است؛ اما در این میان نباید از حوزههای تبلیغی ترویجی همچون پیوند هنر و کلام الهی غفلت کرد، چرا که جنبههای هنری قرآن میتواند قالبی باشد برای جذب حداکثری مخاطبان، هرچه بیشتر از ابزارهای هنری برای ارائئه معارف قرآنی استفاده شود مخاطبان بیشتری را میتوان جذب کرد و این ابزار جذاب و خواستنی در رهنمونسازی انسان به تدبر و عمل به قرآن بسیار مؤثر است، تجارب گذشته این مهم را تأیید میکند، آنچنان که پخش مجموعه مریم مقدس (س) تأثیری شگرف در جامعه برجای گذاشت و برداشتهای جدیدی را به همراه داشت. باید به ابعاد اثرگذار هنر در الگوسازی برای عمل و رفتار توجه شود، اگر محتوای سینما به عنوان هنر جهان ساز با قرآن تامین شود در نزدیک سازی انسان به خدا بیشترین تاثیرات را به دنبال خواهد داشت.
متاسفانه بعضا دیده میشود میان آموزههای قرآن و آنچه به عنوان فرهنگ عمومی در جامعه جریان دارد شکافی جدی بروز کرده که این امر در مواردی همچون گرایش مردم به تجمل گرایی و مصرف گرایی و یا ترویج بدحجابی بیشتر پدیدار است، به نظر شما نهادهای قرآنی برای رفع این تقیصه و هدایت جامعه به مسیر صحیح چه رسالتی را عهده دار هستند؟
نخستین اقدام این نهادها و موسسات باید نیازسنجی فعالیتهای مغفول و مانده بر زمین است. ما باید مشکلات اصلی جامعه و مصائب را شناخته و پس از آن با هدفگذاری و سیاستگذاری روشن و صحیح برای پر کردن خلأها اقدام کنیم. در این میان باید توجه داشت خلاءها و نیازهای انسان با هیچ فرمولی قابل حل نیست یا اگر ممکن باشد از اتقان و استحکام لازم برخوردار نیست، از این رو باید خود انسان به تأثیرگذاری فرمولهای قرآن احساس نیاز کرده و برای حل مشکلات خود به آنها رجوع کند، تا زمانی که مردم نسبت به قرآن و راه حلهای آن احساس نیزا نکنند به شراغش نمیروند و این واقعیتی غیرقابل کتمان است، مردم تا چیزی برایشان به عنوان نیاز مطرح نباشد به سوی آن نمیروند از این رو نهادهای قرآنی در گام نخست باید این احساس نیاز را در عموم مردم جامعه نهادینه کنند.
انسانها با دو عنصر اندیشه و انگیزه زندگی میکنند که قرآن با اتقان و استحکام خود اندیشهها را سیراب و بارور کرده و از طریق ایجاد زیباییهای خود انگیزه لازم را برای حرکت انسانها به سمت خود به وجود میآورد. نهادهای قرآنی باید در یک سلسله عملیاتهای فعالیت آموزشی و پژوهشی زمینه اتقان و استحکام قرآنی را برای مردم تبیین و تحلیل کنند تا اندیشه مردم استوار شود و از طرفی باید بکوشند تا با نشان دادن جلوههای زیبای وحی، انگیزه لازم را در آنها برای ورود به این عرصه مقدس ایجاد کند. باید توجه داشت تا چیزی دلربا و خواستنی نباشد انسان به سمت آن حرکت نمیکند، از این رو باید جمال و ابعاد هنری قرآن به مردم شناسانده شود، بنابراین مؤسسات و نهادهای قرآنی باید در کنار پرداخت به اموری همچون حفظ، قرائت، مفاهیم و تدبر به عنوان ابزار اتقان اندیشه که برای ساخت معرفت قرآنی ضروری است، از طریق انجام فعالیتهای هنری مبتنی بر قرآن انگیزه لازم را نیز در جامعه ایجاد کنند، چرا که قرآن از دو طریق در انسانها نفوذ میکند نخست با معارف خود در عقلها و پس از آن با هنرهای خود در قلبها.
در نگاهی آسیبشناسانه به فعالیتهای قرآنی و دستاوردهای این عرصه، امروز چه خطراتی نهادهای قرآنی را تهدید میکند؟
باید فعالیتهای قرآنی در عرصههای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی ترویجی پاسخگوی نیازهای روز مردم باشند تا در نهایت انسان را به مسیر سعادت رهنمون شوند که این حلقه مفقوده نهادهای قرآنی کشور است بدین معنا که تاکنون علوم قرآنی متعددی به جامعه عرضه شده اما نه به شیوهای مناسب و قابل پیوند با زندگی مردم تا بتواند به نیازهای آنها پاسخ دهد چراکه بنابر نص صریح قرآن ورود آیات الهی به زندگی بشر مصادف است با رسیدم او به حیات طیبه؛ بنابراین اصلیترین غفلت صورت گرفته عدم وارد کردن قرآن به زندگی است.
برای این مهم ما میکوشیم تا به سوی زندگی قرآنی حرکت کنیم. ما باید در نخستین گام از سادهانگاری و فعالیتهای سطحی و محدود خارج شویم، اگرچه اینها خوب و اثرگذارند اما در کنار آنها باید هدف اصلی شناسایی شود، چرا که ممکن است شخصی بیسواد تنها با شنیدن مفاهیم نورانی وحی و تدبر و تعمق در آنها به هدایت راستین دست یافته باشد و این مفاهیم را در زندگی خود پیاده کند اما استادی که عمری را به مطالعه و تعلیم و تعلم پرداخته اما به دلیل عمیق نشدن باورهای قرآنی در وجودش و بیتوجهی به عمل و رفتار قرآنی از خیل سعادتمندان جا مانده باشد.
بنابراین، بزرگترین آسیب آن است که نتوانیم آموزههای قرآن را به شیوهای مطرح کنیم که مردم از آن در زندگی و عمل خود بهره بگیرند، اما در این میان با ایجاد بسترهای انس با قرآن میتوان تا حدودی مسیر تحقق اهداف را به ویژه با ابزار هنر و جاذبههای آنکه انسان را به حیات طیبه رهنمون میکند، هموار کرد. از این رو با هدفمندسازی فعالیتهای مرسوم قرآنی برای رسیدن به غایات کلان در کنار توجه کافی به توسعه دانش، ارزش و بینش مبتنی بر قرآن به موازات یکدیگر میتوان منش وحیانی را در جامعه ایجاد کرد. ما نباید درپی توسعه فعالیتهای قرآنی باشیم بلکه توسعه فرهنگ قرآنی باید هدف غایی ما باشد و این مهم نیازمند عملیاتی سهجانبه در یک فرآیند واحد است، یعنی معرفتافزایی، ایمانافزایی و عملافزایی که در نهایت توسعه فرهنگ قرآنی را محقق کند.
آیا ورود دولت به عرصه فعالیتهای قرآنی علی رغم وابستگیهای مالی بخش مردمی به آن میتواند آسیب زا بوده و خلل در مسیر توسعه فعالیتها و فرهنگ قرآنی ایجاد کند؟
بهترین سازوکار انجام بجا و صحیح فعالیتها توسط نهادهای مختلف عمومی، مردمی و دولتی است. باید توجه داشت دولت در فعالیتهای قرآنی نقش سیاستگذار، حمایت، راهبری کلان و فرهنگسازی را بر عهده دارد که خوشبختانه در این راستا خوب عمل کرده و پس از تصویب منشور توسعه فرهنگ قرآنی و تشکیل شورای تخصصی آن با حضور چند وزیر و مسئولان دستگاههای کلان فرهنگی کشور در این مسیر با سرعت پیش میرود. علاوه بر این با وجود فضای جامع رسانهای و تبلیغات انجام شده درباره قرآن در کنار اهتمام دولتهای نهم و دهم بسیار اثرگذار است و میتواند ما را در رسیدن به مقصد نهایی همراهی کند.
باید بدانیم حضور دولت به عنوان حامی در فعالیتهای قرآنی مشکلزا نیست اما دولت نباید وارد حوزه اجراییات شود و باید با حمایتهای کلان مادی، برنامهای و راهبردی همراه با اطلاعرسانی صحیح و سریع بستر تحقق اهداف را برای نهادهای قرآنی فراهم کند. هرچه مردم بیشتر وارد فعالیتهای قرآنی شوند از طرقی همچون توسعه جلسات، موسسات و هیئات قرآنی ما در رسیدن به نتیجه با توفیق بیشتری همراه خواهیم بود چراکه مردم برای دین و قرآن آمادگی سرمایه گذاری مادی و معنوی را دارند و این مهم در مورد حوزههای علمیه به خوبی مشهود است چرا که در طول تاریخ تشیع حوزههای علمیه با حمایت مردم زنده مانده و به فعالیت خود ادامه دادهاند، از این رو به نظر میرسد ورود دولت به فعالیتهای قرآنی در همین اندازه کفایت میکند. خوشبختانه منشور توسعه فرهنگ قرآنی و شورای تخصصی آن نیز نقشه راه را ترسیم کرده و با تصویب بودجه نیم درصدی سال جاری نیز میتوان به حرکت رو به جلو در مسیر دستیابی به اهداف ترسیم شده امیدوار بود. اما در این میان باید هم دستگاههای مختلف کار خود را درست و به موقع انجام دهند و هم بستر حضور مردم در صحنه به موازات فعالیتهای دولت فراهم شود و آنچه نیز از شواهد امر به نظر میآید این است که دولت از حضور مردم در عرصه فعالیتهای قرآنی به شدت استقبال میکند، اما در کنار استقبال باید با تسهیل سازوکارها همچون اعطای مجوز به مؤسسات قرآنی انگیزه لازم را در آنها ایجاد کند.
آیا نواقص و معایبی که در فعالیت های قرآنی وجود دارد و بعضا در مسیر تحقق اهداف موانعی را ایجاد می کند تنها به کمبود بودجه های قرآنی بازمی گردد؟
بودجه به اندازه خود در رشد و توسعه فعالیتهای قرآنی مؤثر است البته در مقایسه با حجم و سطح فعالیتهای قرآنی بودجههای تخصیص یافته بسیار کم است اما اگر همین بودجه نیم درصدی را با برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح به طور بهینه و همراه با نظارت دقیق جذب کنیم میتوان چهره فعالیتهای قرآنی را تغییر داد، اما این همه ماجرا نیست چراکه بودجه یکی از ارکان حرکت جامع قرآنی است و رشد و توسعه فعالیتهای قرآنی در کنار تخصیص بودجه نیازمند نیروی انسانی کارآمد است، به عنوان مثال اگر معلمان آموزش و پرورش به فنون آموزش صحیح قرآن مجهز بودند وضعیت سواد قرآنی در کشور اینگونه نبود، از این بودجه به اندازه خود در رشد و توسعه فعالیتهای قرآنی مؤثر است البته در مقایسه با حجم و سطح فعالیتهای قرآنی بودجههای تخصیص یافته بسیار کم است اما اگر همین بودجه نیم درصدی را با برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح به طور بهینه و همراه با نظارت دقیق جذب کنیم میتوان چهره فعالیتهای قرآنی را تغییر داد، اما این همه ماجرا نیست چراکه بودجه یکی از ارکان حرکت جامع قرآنی است و رشد و توسعه فعالیتهای قرآنی در کنار تخصیص بودجه نیازمند نیروی انسانی کارآمد است، به عنوان مثال اگر معلمان آموزش و پرورش به فنون آموزش صحیح قرآن مجهز بودند وضعیت سواد قرآنی در کشور اینگونه نبود، از این رو باید دورههای تخصصی برای تربیت کادر انسانی برگزار شود. اگر توسعه نیروی انسانی با رویکرد قرآنی مورد توجه قرار بگیرد و بتوان مفسران، مؤلفان کتب کودک و نوجوان و هنرمند قرآنی را تربیت کرد آنگاه میتوان به تغییر شرایط امیدوار بود، ما باید بدانیم در عرصه تربیت نیروی انسانی چقدر کادرسازی شده است؟ چقدر هنرمند قرآنی و نویسنده قرآنی تربیت کردهایم؟ چقدر نویسنه و فیلمساز قرآنی تربیت کردهایم؟ از این رو برای حرکت جامع نیروی انسانی همراه با خواست و اراده سازمانهای مربوطه باید برنامهریزیهای کلان را انجام دهند. بعد دیگر در توسعه فعالیتهای قرآنی تولید منابع آموزشی، فراوردههای فکری و اندیشه برای حرکت است که تقریبا وضعیت ما در این مورد مطلوب است، بنابراین میتوان گفت علاوه بر بودجه و حمایتهای دولتی، نیروی انسانی و منابع آموزشی نیز برای حرکت رو به جلو و تحقق اهداف از ضرورتی انکارناپذیر برخوردارند تا بتوان جشن بیسوادی قرآنی را در کشور حداقل در حد تجوید مقدماتی برگزار کرد.
میزان توفیق نهادها و فعالان قرآنی در وارد کردن آموزههای قرآن به متن زندگی مردم همسو با تاکید رهبر معظم انقلاب چه قدر بوده است؟
این امر نسبی است، اما میتوان گفت بزرگترین عمل به قرآن تأسیس حکومت اسلامی و اداره حوزههای مختلف قضایی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن با اتکاء به آموزههای وحی است البته نقاط ضعف جدی همچون وجود ربا در سیستم اقتصادی را نمیتوان کتمان کرد، اما خوشبختانه میتوان گفت آموزههای قرآن در بسیاری از حوزهها وارد شده و خوشبختانه اثرات مثبتی را ایجاد کرده است اما اینکه بتوان ادعا کرد همه قرآن به زندگی ما وارد شده است نیازمند اثبات جامعیت در ارتقای هنر، سواد، آموزش عمومی قرآنی و ایجاد سازوکارهای متنوع است، امروز الگوهای مناسباتی در میان تمامی اقشار باید رنگ و بوی قرآنی داشته باشد البته با تلاش مردمی و دولتی.
پایان پیام/
نظر شما