به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، در کانال تلگرامی بی نهایت (@bayenatt110) براساس بیانات و کتب مرحوم استاد علی صفایی حائری آمده است:
ما هنگامى كه به مرگ، به بن بست، به نقص در اموال و انفس مى رسيم، رنج می بريم و اگر نشكنيم، صبورى مى كنيم، اما بهره بر نمی داريم و نمی آموزيم. ما از شكستن ليوان محبوب غصه مى خوريم كه شكست و درس نمى گيريم كه شكستنى بود، نمی شد بر آن تكيه كرد و به آن دل بست.
تو با شناخت ارزش خودت و با مقايسه محرّك ها و مؤثرهايى كه تو را هميشه راه می اندازند و شاد و يا رنجور مى كنند، با قدر و ارزش خودت، در برابر كشش ها و حالت هاى طبيعى خودت مى ايستى و حساب مى كنى، كه چرا خودت را براى اين هايى كه براى تو بوده اند، فدا كرده اى. و چرا از صبح تا شام، به خاطر آدم هايى مثل خودت و يا دنيايى پايين تر از خودت، دويده اى. انسان با مقايسه محرّك ها با خودش، از بند آنها آزاد مى شود و بت هايش را مى شكند.
خودشناسى؛ يعنى اينكه تو با اين استعداد و امكان، چرا به خاطر دنياى بى جان و يا آدم ها و فرعون ها و طاغوت هايى كه مثل تو هستند، سوخته اى و ساخته اى. تو خودت را با تأثيرى كه از هر چيز احساس مى كنى، اندازه بگير و مقايسه كن، كه اين چيز، ارزش اين تأثير را داشته و يا جهل و غفلت تو، او را بزرگ كرده است.
اين گونه آدمى خودش را مى شناسد و در اين رابطه اندازه هايش مشخص می شود و مى تواند محرك هاى ديگر را كنار بگذارد و از سيطره غير حق آزاد شود.
خودشناسى با هدايت ها همراه است و خودسازى به شكر و بهره بردارى نياز دارد. چه شكر در كنترل محرك ها و نظارت بر انگيزه ها و چه شكر در نظارت بر حركت ها و كارهايى كه مى توان در هر لحظه انجام داد.
البته كنترل حركتها و نظارت بر كارها از دو جهت عملى مى شود؛
انطباق با سنتها و حدود،
و انطباق با اهميتها.
پس از اين هدايت، شكر و نظارت، مرحله بلاء و ابتلاء است و اگر آدمى در اين گرفتارى ها به عجز هم برسد و ناتوان هم بماند، مهم نيست كه اضطرار خودش مركب راهوارى است و آدمى را به اعتصام مى رساند و كسى كه به اين مرحله رسيد «وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» به راستى به نزديك ترين راه تا مقصد رسيده است.
نظر شما