به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، این کتاب در 5 جلد با عناوین ذیل نگاشته شدهاست:«علی و حقوق بشر» که شامل 256 صفحه مروری بر اوضاع سرزمین حجاز، و خاندان وی، معرفی ویژگیهای عبادی، اخلاقی و رفتاری و علمی و نهایتاً بررسی عهدنامه مالک اشترمی شود.
جلد دوم این کتاب با عنوان «علی و انقلاب فرانسه»شامل 256 صفحه که در آن ضمن بررسی ریشهها و علل و تاریخ انقلاب فرانسه، دیدگاهها و مبانی امام علی نیز بررسی و با یکدیگر مقایسه شدهاست و نهایتاً نتیجه گیری شدهاست که دیدگاههای وی در بر گیرنده مبانی چهارگانه انقلاب فرانسهاست.
عنوان جلد سوم این مجموعه«علی و سقراط» است که شامل 239 صفحه که ظاهراً 77 صفحه ادامه مجلد دوم بوده که برای تناسب حجم در جلد سوم ارائه شدهاست. نویسنده دیدگاههای سقراط و علی را ارائه کردهاست.
«علی و دوران زندگانی اش»عنوان جلد چهارم از این مجموعه می باشد . این جلد شامل 254 صفحه که به بررسی و معرفی دو تیره اموی و هاشمی که هر دو از قریش هستند پرداخته شده و ضمن ارائه رویدادهای دوران عثمان و قتل او به رویسدادهای دوران خلافت علی پرداخته و سپس به بیان روزهای آخر زندگانی وی میپردازد.
پنجمین جلد از این مجموعه با عنوان«علی و قومیت عربی» است که شامل 270 صفحه در بر گیرنده دیدگاههای آثار ابوالعلا معری، جبران خلیل جبران و میخائیل نعیمه، بخشی پیرامون دیدگاههای مستشرقان منصف و غیر منصف پیرامون علی و سپس در قسمتی با عنوان «آنچه در باره این کتاب گفته شدهاست» دیدگاهها و تقدیرها از این کتاب ارائه شدهاست.
نویسنده این کتاب 50 سال پس از انتشار کتاب میگوید:« که در این روزگار نیاز به امام علی(ع) و باورها و مواضع و نقش انسانی و بزرگ و عظیم او و امثال او، از بزرگان حقیقت و توجه به انسان بیش از نیاز هر زمان و دوران دیگری به علی(ع) و امثال اوست. این موضوع را هر انسانی که وجدان بیدار و درک درستی داشته باشد و به امور خواص و عوام به نیکی نظر کند درمییابد، فرق نمیکند که این فرد به جهت عقاید و عاداتش از کدام گروه از انسانها باشد و از کدام ملیت باشد و در کجا زندگی کند.»
همچنین جرج جرداق درباره راز عدم نوشتن درباره شخصیت دیگری غیر از علی چنین می گوید:«عده ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است نه اصلا اینطور نبود بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم....انقلاب علی علیه السلام انقلاب انسانی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله های زیادی بود. موظف شدم که جبهه علی را که خالص ترین جبهه ها است، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد.»
گفتنی است:یک جلد از کتاب را سید صدرالدین بلاغی ترجمه کرد ولی به چاپ نرسید، ترجمه دیگری نیز ابوالحسن شعرانی ارائه و چاپ شد. اما کامل ترین ترجمه توسط سید هادی خسروشاهی منتشر شده است.
نظر شما