به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، دوازدهمین قسمت از برنامه ماه عسل با اجرای احسان علیخانی بر روی آنتن رفت. این برنامه با یادی از شهیدان حوادث تروریستی تهران آغاز شد.
بانویی جوان و با حجاب کامل چادر روی صندلی مقابل احسان علیخانی می نشیند. اهل نجف آباد اصفهان است. رشته تحصیلش حقوق است و در دانشگاه علوم قضایی تحصیل کرده است.
او در این باره می گوید:وقتی وارد این رشته شدم نمی دانستم که عالم حقوق و قضاوت به این اندازه سخت و دشوار است. شاید اگر به گذشته بازگردم، درباره ی این رشته تامل بیشتری می کنم.
موحد ادامه می دهد: هنگامی که وارد دانشگاه علوم قضایی شدم دیگر می دانستم که از آن به بعد باید به قضاوت فکر کنم. در کشور بیش از 800 قاضی زن داریم که سمت های مختلفی همانند مشاور قضایی خانواده اجرای احکام و قاضی تحقیق دارند.شهر کوچکی داریم. به همین دلیل، اگر دادستان نباشد تمام کارهای دادستان را انجام می دهیم.
این قاضی تصریح می کند؛ حکم ها فقط قصاص نیستند، مردم تنها حکم زندان و قصاص را می دانند، رای صادر شد که دختری به جای زندان رفتن باید دو جزء قرآن را حفظ کند. زندان جای مناسبی برای آن شخص نیستو هر هفته به نزدم می آمد و جزء قرآن را می خواند، ما می خواهیم آن شخص تنبیه شود و بداند که اشتباه کرده است. وقتی پرونده ای نزد ما باشد، می توانیم برایش تصمیم بگیریم.پسری نیز خانواده اش را بسیار اذیت می کرد، حکم دادم تا دست پدر را ببوسد. پسر غرورش را زیر پایش گذاشت و بوسید از آن هنگام روابط این پسر با خانواده اش نیز خوب شد. هنگامی این حکم ها را می دهیم، پرونده را معلق نگه می داریم تا نتیجه آنا را ببینم.
احسان علیخانی خطاب به قاضی موحد می گوید: پرونده ای به دست شما می رسد که کلی جرم و کلی آدم درگیر آن هستند. موضوع اصلی آن هم یک قتل است. موضوع اصلی برنامه ام هم همین پرونده است که امیدواریم در پایان برنامه اتفاق خوبی بیفتند.
قاضی موحود اینگونه این پرونده را روایت می کند: قتل بین دوستان صمیمی رخ می دهد، اتفاقی پیش پا افتاده و خنده دار بینشان رخ می دهد. یک طرف ماجرا کشته می شود. دوستی آنان به اندازه ای صمیمی بود که این قتل نمی توان گفت عمدی بوده است. حدود 5 سال از این ماجرا می گذرد و قاتل به زندان می رود. خانواده مقتول شرایطی برای خانواده قاتل میگذارند تا رضایت بدهند. این وسط کوتاهی هایی از جانب اقوام و بزرگان رخ می دهد. حتی چند بار خانواده مقتول شرایطش را کم میکنند. به نظر من قصد بر قصاص نداشته اند و روزی که همه منتظر ببخشش بودند و با دست گل پای چوبه دار آمده بودند خانواده مقتول نمی بخشد و حکم قصاص اجرای می شود.
او ادامه می دهد: روستای خرمان از توابع تیران، است و مردم باصفایی دارد. سه سال و نیم پیش قصاص اجرا می شود. از آن هنگامی صمیمیت از میان این دو طایفه می رود. به گونه ای که مراسم مذهبی عاشورا و تاسوعا را هم دیگر بایکدیگر برگزار نمی کنند. این روستا دوهزار نفر آدم دارد. پس از این قتل بین دو طایفه دعواهایی پیش می آید و 100 پرونده شکل می گیرد. ماشینی آتش می گیرد. عروسی چند سال حق دیدن خانواده اش را ندارد. بچه ها در مدرسه باهم دعوا می کنند.
سیف الدین یکی از اهالی روستا است که در برنامه ماه عسل حضور پیدا می کند و می گوید: در سال های قبل همبستگی و نزدیکی بسیاری بین این دو طایفه بود. بعد از مشکلاتی که به وجود آمد مردم و روستاهای اطراف هم نگران شدند. وقتی هیات عزاداری یک روستا یکی شوند و حدود 700 زنجیرزن می شوند، شکوه بسیاری به وجود می آید اما در این چند سال اخیر این اتفاق دیگر نیفتاد.
قاضی موحد نیز بیان می کند: اگر امروز این رضایت های آخر گرفته شود، می توانیم از دادگاه تجدید نظر استان بخواهیم که مجازات های کنونی را تعلیق کند. رضایت هایی از 96 نفر گرفته شده است و الان چهار رضایت لازم است که اگر رضایتشان اینجا گرفته شود ماجرا تمام می شود.
4 نماینده از روستا در برنامه ماه عسل حضور می یابند و رضایت از آنان گرفته می شود، یکی از شاکیان می گوید: اگر مشابه ما مسئله ای دارند مانند ما عمل نکنند، با صلح و آرامش پیش بروند. هزینه هایی که ما تا کنون برای این کینه ها داده ایم بسیار زیاد بوده است و می توانستیم برای روستا یک مدرسه بسازیم.
قاضی موحد نیز در پایان تاکید می کند: حکم های بسیاری برای افراد روستا مانند زندان و تبعید صادر شده است.این امضا های رضایت که داده شد، از دادگاه تجدید نظر استان می خواهم که لطف کنند و احکامی که صادر می کنند تعلیقی باشد.
نظر شما