خبرگزاری شبستان – مازندران
پنج شنبه ها که فرا می رسد، دیدن کسانی که دستشان از این دنیا کوتاه است به یاد می آید تا با خواندن فاتحه، خاطراتی از آنها در اذهان زنده شود.
شاید نیز بستگان این در خاک آرمیده، خیال خود را از بابت مرده ها راحت می کنند و با پخش حلوا و ... به نوعی خویش را در دیدگان دیگران، خوب جلوه می دهند.
برخی افراد نیز که سال های متمادی از یکدیگر در زمات حیات خبری نمی گرفتند هنگام جای گرفتن فرد در آرامگاه ابدیش به یاد او می افتند اما دیگر افسوس، ثمری ندارد.
تمام انسان ها از خاک آفریده شده اند و بی شک زود یا دیر به خاک بر می گردند اما در نوع رفتن، تفاوت وجود دارد چرا که عده ای با اطلاع قبلی نظیر بیماری و افرادی ناگهانی نظیر تصادف از این جهان رخت بر می بندند و در این میان، تفاوت بین افراد غنی و فقیر وجود ندارد.
برخی افراد با مشاهده آرامگاه به یاد رفتن و ابدی نبودن خود می افتند اما بعضی با دیدن این صحنه و بر سر قبر به یاد تمام چیزها جز جاودانگی خدا، هستند گویی که هیچگاه از این دنیا نمی روند.
برخی افراد نیز تمام بلاها و دردسرهای فراوانی را برای اطرافیان ایجاد می کنند و می گویند که راه توبه باز است اما غافل از اینکه مُردن حتی از یک پلک بر هم زدن، نزدیک تر است و بسیاری از آرمیدگان در خاک حتی فرصت گفتن یک کلمه را نیز به دست نمی آورند.
به دفعات متعدد این بیت را شنیده ایم که «تو خوبی می کن و در دجله انداز .... که ایزد در بیابانت دهد باز» اما متاسفانه این بیت ها و ضرب المثل ها، شنیده می شود اما هیچگونه تاملی در آنها صورت نمی گیرد.
دنیا را آنقدر بزرگ، تصور می کنیم و به این فکر نیستیم که احوالات بد و ناخوشی هایی که اتفاق می افتد به طور یقین بازخورد اعمال خودمان باشد و همه را به گردن دیگران می اندازیم و از بازخورد اعمال خود بر دیگران که از آن به «حق الناس» یاد می شود، چشم می پوشیم.
پنج شنبه ای چون امروز که فرا می رسد به یاد مسافرت و ... هستیم و عده ای نیز به فکر زیارت اهل قبور تا به وظیفه خود در برابر در خاک آرمیده، عمل کنیم.
اما باید نه فقط پنج شنبه بلکه تمام روزها، به یاد خود باشیم و به خویشتن و بازبینی عملکرد خود، رجوع کنیم که هدفی والاتر از خواندن فاتحه در زیارت اهل قبور، نهفته است.
یادداشت: معصومه علیزاده
نظر شما