امپریالیسم اقتصادی به چه نظامی گفته می شود؟

به گزارش خبرگزاری شبستان، باید به بررسی کاپیتالیسم دولت آمریکا و اقتصادش بازگردیم. اقتصاد جنگ همیشگی اش.بازیابی صنعت، اصل است تا اشتغال زایی و توانایی تولید به راه انداخته شود امری که برای ملت آمریکا هیچ وقت محقق نشد.

براساس سناریوی فعلی، به خصوص در زمینه بحران اقتصادی، شکست در مرزهای افغانستان دولت آمریکا نیازمند برنامه ای هدفمند برای راضی کردن مردم این کشور و متحدان اروپایی اش است.

در حالیکه آمریکا با شکست های پی در پی افغانستان و پاکستان مواجه است سیاستمداران کاخ سفید بیش از هر زمان دیگری مورد انتقاد قرار گرفته اند.سیل عظیمی از اهالی کاخ سفید نیز از سیاست آمریکایی و امپریالیسم جهانی خسته اند.

در حال حاضر هوشیاری مردم اروپا که برخی رهبرانشان از سالها پیش در رابطه با آمریکا سابقه دیرینه ای دارند بسیار رشد یافته است و نگرش مردم آمریکا چیزی جدا از مردم اروپا نیست.

بدهی اقتصادی، دولت آمریکا از نفرت جهانی در رنج است توقعات آمریکا در راهبری تمام دنیا از طریق راهکارهای نظامی اقتصاد امپریالیست جهان را اینگونه بیمار کرده است.

براساس موسسه تحقیقاتی صلح بین المللی استکهلم، آمریکا مخارج و هزینه های نظامی خود را تا 81 درصد از سال 2001 افزایش داده است و 43 درصد از هزینه های نظامی جهان را تامین می کند.

براساس آمار این موسسه چهار کشور اول تامین کننده هزینه های نظامی به ترتیب آمریکا با 698 میلیارد دلار، چین 119 میلیارد دلار، انگلیس 59 میلیارد و فرانسه با صرف 59 میلیارد دلار است و همین امر دلیل نگرانی جدی آمریکایی در مورد اموالشان است که در راه افغانستان و عراق و غرب آسیا خرج شود.

خانواده سربازهایی که جان فرزندانشان را در راه جنگ عراق و افغانستان فدا کرده اند اکنون از آمریکا می خواهند که به بازگشت ساکهای بدون صاحب فرزندانشان از جنگ ها پایان دهند.

این مردم هرگز در جریان درآمدهای نفتی و گازی شرکت های نئومحافظه کار که از سوی سیا، پنتاگون و صاحبان کارخانه های اسلحه سازی حمایت می شوند نیستند.

بسیاری از آمریکایی ها برآورد کرده اند که اگر جنگ های خارجی در حمایت از اقتصاد آمریکاست پس چرا این ابرقدرت جهانی با بدترین بحران اقتصادی در طول تاریخ دست و پنجه نرم می کند.

در کنار آمریکایی ها، نسل جدید اروپا دو نگرش درباره سیاست جهانی آمریکا و تزلزل نقش اروپا دارند نخست اینکه این سیاست آمریکا می تواند او را به کشوری مستعمری تبدیل کند در حالیکه بسیاری دیگر اعتقاد دارند امریکا با حفظ خاک خود بدون به استعمار رفتن به خوردن منابع طبیعی اروپا و سایر کشورها مشغول می شود.

آمریکا به چیزی غیر از بهره کشی نظامی تحت عنوان ناتو بسنده نکرده است تا به تمایلات و خواسته های خود همزمان با سرکوبی دولت های اروپایی برسد.

برخی کشورهای اتحادیه اروپا لهستان، دانمارک، آلمان و ایتالیا ارزو می کنند هر چه زودتر نیروهای خود را از افغانستان خارج کنند.براساس گزارش گاردین که در مارس 2011 منتشر شد وزارت دفاع آمریکا عدم رضایت صددرصد خود را از این امتناع اعلام کرده است.

باید خاطرنشان کرد: که بسیاری از کشورهای اروپایی فدراسیون مستقلی از روسیه و خاورمیانه دارند و تعهدی در تامین نیازها و حل بحرانهایشان ندارند بنابراین کشورهای خارومیانه هشیارند که چشم کشورهای اروپایی به چشم منابع طبیعی و ثروت های منطقه است و نه چیز دیگر.

جالب است بدانیم، دولت های اروپایی با اتحاد با آمریکا در نظر دارند جنگ نرمی علیه روسیه در منطقه به راه بیندازند تا در برابر قوای نظامی روسیه پیشاپیش در امنیت باشند در این باره آمریکا بهترین ضدموشکها را به کشورهای اروپا تحویل داده است.

برخلاف اروپا، آمریکا در سیاستهایش میان امپریالیسم و تبعیض نژادی توازن برقرار کرده است.در آسیا چین به عنوان یکی از قطب های مطرح اقتصادی و نظامی تهدید دیگری محسوب می شود که اتحاد کودکانه اروپا و آمریکا این روزها متوجه او شده است.

آمریکا در هر گوشه جهان جویای یافتن متحدان نظامی است تا از حمله احتمالی هر یک از کشورها پیشگیری کند.کشوری که می خواهد به زور قدرت و نه با اتکاء به سیاست های راهبری کشوری خود را در جهان ثابت و حفظ کند.

به گزارش اپینیون میکر، از سوی دیگر آمریکا تلاش می کند با تقویت نظامی برخی کشورها همچون هند و پاکستان منافع خود را تامین کند.

در مجموع آمریکا بار دیگر با وجود شرایط و موقعیت اسفناک اقتصادی ای که دارد باید به جایگاه خود در جهان باز بنگرد.

آمریکا باید به خاطر بیاورد که بزرگترین کشور بدهکار جهان است و به وضع اتحادیه جماهیر شوروی در سال 1990 دچار شده است و هیچ کشوری نمی تواند به حفظ قدرت وی کمک کند.

موسسه رتبه‌بندی "مودیز" درباره وضعیت مالی در آمریکا هشدار داده و اعلام کرده است آمریکا بزرگترین کشور مقروض جهان است. ریسک بازپرداخت اعتبارات در آمریکا افزایش یافته و در صورت عدم توافق در کنگره این کشور، دولت دچار ورشکستگی خواهد شد.

پس از بروز بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸ که از امریکا شروع شده و تقریبا به تمام جهان سرایت کرد نه تنها در این سال ها وضع اقتصاد آمریکا بهتر نشده بلکه باعث سقوط دولت ها و در نهایت خبرها حاکی از ورشکستگی دولت آمریکا می باشد.

بر اساس گزارش های موجود حجم بدی‌های های خارجی آمریکا در حالی به این رقم هنگفت رسیده است که بنا بر اعلام صندوق بین المللی پول، تولید ناخالص داخلی این کشور در سال میلادی گذشته بر اساس هر دو شاخص 'اسمی' و 'قیمت مصرف کننده' ۱۴ تریلیون و ۶۲۴ میلیارد دلار بوده است.

تعداد بانک‌های ورشکسته آمریکا در سال ۲۰۱۰ به ۱۵۷ مورد با ۹۲ میلیارد دلار دارائی رسید. در سال ۲۰۰۹ نیز بیش از ۱۴۰بانک با ۱۶۹ میلیارد دلار دارائی در آمریکا ورشکست شده بودند. ورشکستگی بانک‌های آمریکا در سال ۲۰۰۹ بیش از ۳۶ میلیارد دلار زیان به موسسه بیمه پس‎اندازهای آمریکا وارد کرد. ورشکستگی بانک‌های آمریکا در سال ۲۰۱۰ نیز ۲۱ میلیارد دلار به این موسسه زیان وارد کرده است.در سال ۲۰۰۸ نیز ۲۵ بانک و در سال ۲۰۰۷ تنها سه بانک در آمریکا ورشکست شده بودند.
اقتصادی که به واسطه هزینه های سنگین جنگی نابود شد آیا زمان نرسیده است که سیاستمداران آمریکایی قصه ابرقدرت های سقوط کرده را حداقل یکبار مرور کنند؟

گقتنی است، امپریالیسم به نظامی گفته می‌شود که به دلیل مقاصد اقتصادی و یا سیاسی می‌خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمین‌ها و ملتها و اقوام دیگر را زیر سلطه خود درآورد.سیاستی که مرام وی بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهای دیگر است.
رژیمی که بر اثر از میان رفتن خرده‌سرمایه‌داری داخلی و پدید آمدن تراست‌ها و کارتل‌ها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و برای به‌دست آوردن مستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند.

پایان پیام/