خبرگزاری شبستان: هنر عرصه تعهد است و به هر میزان که یک شاخه هنری در میان مردم و فرهنگ عامه نفوذ و مقبولیت بالایی داشته باشد رسالت هنرمندان نیز ظریفتر و حساستر میشود بنابراین نمیتوان به سادگی پذیرفت که بازیگری که مرزهای تعهد را با بازی در فیلمهای جهتدار هالیوودی و غربی شکسته دوباره در فضای داخل به نقشآفرینی بپردازد.
این روزها پرسشی مهم و اساسی در رسانهها مطرح میشود که چطور میتوان پذیرفت بازیگری نقش اول فلان سریال تلویزیونی که ایفاگر زندگی یک زن یا دختر محجبه فعال در عرصه اجتماعی است و توانسته مخاطبان را با همذاتپنداری به سمت نقشی که ایفا کرده بکشاند به یکباره عکسهایش در فضای مجازی یا رسانهها ظاهر میشود و پی میبریم که زندگی شخصی و اعتقادات او فرسنگها با آنچه در یک فیلم بازی کرده فاصله دارد.
در واقع رسانهها به این سؤال مهم میپردازند که این شکاف موجود میان زندگی و ظاهر پوشش یک بازیگر در زندگی واقعیاش با زندگی و ظاهر همان بازیگر در فیلم میتواند تردیدهای جدی در ذهن مخاطبان ایجاد کند.
البته گاه ممکن است گفته میشود چنین انتظاراتی از یک بازیگر غیرواقعی است. ممکن است گفته شود شما که خود به زبان میگویید بازیگر بنابراین چه انتظاری دارید که یک بازیگر به تمام و کمال متعهد به عناصر بازی خود در یک فیلم یا سریال بماند و همان عناصر را به فضای زندگی واقعیاش بکشاند.
ممکن است گفته شود بازیگر نقشها را مثل لباسهایی بر تن میکند و از تن درمیآورد، با هر نقشی مثل یک لباس یک ماهه یا چند ماهه رفتار میکند و نمیتواند یک لباس را برای تمام عمر بر تن کند. امکان دارد بگویند بازیگر به چیزی جز دستورات کارگردان و دیالوگهایی که فیلمنامهنویس برای او در نظر گرفته متعهد نیست.
اگرچه شاید در نظرگاه اول بسیاری از اظهارات بالا به نظر منطقی برسد اما پرسش این است که آیا وجود و رفتار و منش بازیگرها با متغیرها گره خورده است؟ آیا یک بازیگر خارج از نقشی که در فیلمنامه برای او نوشته شده، پذیرای نقش واقعی خود در جامعه، فرهنگ و باورهایش نیست؟
کارگردان هنرمند متعهد خدا است نه غرب
مسلما انتظار ما از بازیگری که در یک فرهنگ و گفتمان دینی زندگی میکند این است که برحسب وظایف و درکی که دارد متعهد به جایگاه و نقشی که در زندگی فرهنگی- اجتماعیاش پذیرفته، باشد به واقع کارگردان اصلی و حقیقی یک هنرمند متعهد، خدا و آموزههای دینی است و پیش از آنکه یک فیلمنامهنویس و کارگردان عناصر یک نقش را برای بازیگر تحلیل و عینی کرده باشند یک هنرمند متعهد در بطن یک گفتمان و اندیشه دینی میآموزد که نقش اصلی خود را به عنوان یک انسان موحد و مطلوب در جامعه اسلامی ایفا کند.
اما خبرهای جانبدارانهای که چند صباحی است در فضای رسانهها در ارتباط با بازگشت یک بازیگر ایرانی که سالها است در خارج از کشور در فیلمهای غربی به ایفای نقش میپردازد –آن هم با همان وضع ظاهر و محتوایی که فیلمنامهنویسها و کارگردانهای غربی در نظر گرفتهاند- مطرح میشود، نشاندهنده آن است که متأسفانه برخی از رسانههای ما هنوز به بلوغ لازم در اینباره نرسیدهاند.
اولا این رسانهها و هواداران آنها توجه نمیکنند که بازی یک بازیگر ایرانی در فیلمهای غربی –همان غربی که از مهمترین ارکان و مهرههای نظام سلطه محسوب میشود و سالها است با وضع تحریمهای غیرانسانی و تحمیل مصایب بسیار کوشیده حرکت مبتنی بر آرمانهای اسلامی ملت و نظام ایران را متوقف کند- نمیتواند خارج از همان قواعد و اسلوبی باشد که پیشتر در ذهن تهیهکنندگان، کارگردانها و فیلمنامهنویسهای غربی جان گرفته است.
به بیان دیگر قاب و چارچوب بازی یک بازیگر اگر بخواهد در یک اندیشه غیردینی و سکولار شکل بگیرد بازیگر نیز به تکهای از این پازل تبدیل خواهد شد و نمیتواند فراتر از آن عمل کند. از سوی دیگر نمیتوان پذیرفت که این بازیگر بدون اشراف و آگاهی نسبت به کاری که انجام میداده در فیلمهای هالیوودی ظاهر شده است.
این بازیگر میدانسته که غربیها بسیار زیرکتر از آن هستند که یک بازیگر شرقی را جز در قالب منافع و ذهنیت جهتدار خود از فرهنگهای دیگر تعریف کنند. این بازیگر میدانسته که بازی در یک فیلم هالیوودی یا غربی چه تبعاتی برای او در پی دارد؟ اما با همه این آگاهیها بیتوجه به آرمانها و اصول پذیرفته که به مهرهای از یک فیلم غرب تبدیل شود.
بازیگری که به آرمانهای انقلاب، نظام و مردم پشت کرده باشند بهتر است دلتنگیهایش را هم به سمت کسانی روانه کند که او را در این مسیر راه بردهاند، وگرنه چگونه میتوان پذیرفت کسی که تا دیروز ایفاگر نقش در فیلمهای هالیوودی بوده امروز تظاهر خود را به شکل علنی به متن آثار ایرانی بکشاند؟
پایان پیام/
نظر شما