از خدمت در عرشه تا نوشتن بر صفحه
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، فیروز زنوزی جلالی ظهر دیروز دارفانی را وداع گفت. زنوزی جلالی نویسندهای که اگر چه در نیروی دریایی خدمت کرده بود اما همواره با نوشتن در عرصههای داستاننویسی، نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نویسی از خود آثار قابل توجهی را به یادگار گذاشته است
محسن مؤمنی شریف، رئیس حوزه هنری، در مراسمی که به منظور پاسداشت زنوزی جلالی در سال گذشته برگزار شد، درباره ویژگی کاری او اینچنین گفته بود: «زنوزی برای سرگرمی رمان نمی نویسد. داستان برای او مجالی است برای اندیشهورزی و طرح سوال. گفتگو و دیالوگ در اثر او جایگاه خوبی دارد و میتوان وی را از معدود نویسندگان فارسی زبان دانست که فارسی را خوب مینویسد و نثری پخته و سخته دارد و آثارش نیز همگی آکنده از مسائل فلسفی است. آقای زنوزنی در نوشتن رمان واژهها را حکاکی میکند. من در رمانی مانند مخلوق بود که دیدم او نویسندهای مرگ آگاه است و در کنار نوشتن و با وجود کاهنده بودن کارهایی مانند داوری و نقد، با بزرگواری به آنها نیز پرداخته است.
در این گزارش به بررسی سه اثر فیروز زنوزی جلالی که در سوره مهر منتشر شده است خواهیم پرداخت.
«توپ پاشنه، سمت، ساعت دو»
«توپ پاشنه، سمت، ساعت دو»، «سکان، سمت میانهی اروند» و «خرمشهر خرمشهر» مجموعهای سه اپیزودی در قالب داستان و درباره فعالیتهای نیروی دریایی در دوران جنگ تحمیلی است. اپیزودهای اول و دوم پیش از این توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاند.
«توپ پاشنه، سمت، ساعت دو» عنوان اپیزود اول از رمان سه اپیزودی زنوزی جلالی با موضوع جنگ دریایی خرمشهر در روزهای آغازین جنگ تحمیلی است.«توپ پاشنه، سمت، ساعت دو» کتاب دلدادگی است. روایت عاشقانهای روی موجهای اروند. نثری استوار، شاعرانه و موزون که از روزهای آغازین جنگ بر آبهای خلیج فارس حکایت میکند. قصه با گفتگوهای درونی حبیب مسلمی، مهناوی یکم توپخانه ناوی بر روی اروند با دخترعمهاش نبات آغاز میشود؛ روایتی ناب و عاشقانه که همگی در خیال حبیب شکل میگیرد و ما را میبرد به آن سوی آب، به خرمشهر و جفره و زندگی مردمانش. توصیفهای نویسنده از رابطه حبیب و نبات را شاید بتوان یکی از زیباترین نمونههای تغزلی در ادبیات دفاع مقدس به حساب آورد؛ آغازی که در آن هیچ نشانهای از جنگ نیست و هرچه هست سادگی، عاشقانگی و معصومیت است. بیش از نیمی از داستان به توصیف زندگی حبیب و عشق او به نبات میپردازد. بخشی که از جزئیات و آداب و رسوم زندگی مردم جنوب غافل نمیشود و تنها به روایتی کلی و خاطرهگونه از زندگی قهرمان بسنده نمیکند.
«سکان، سمت میانهی اروند»
«سکان، سمت میانهی اروند» اثری است که نویسنده سعی کرده تا در وهله اول جایخالی واحدهای شناور نیروهای نظامی در ادبیات دفاع مقدس پُر کند. در این داستان که در فضای خوزستان رخ میدهد اصطلاحات جنوبی و نیز اصطلاحات دریایی زیاد دیده میشود که برخی از آنها نیاز به توضیح دارد. با اینکه نویسنده کتاب، آن را با هدف ادای دین به پرسنل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نوشته است اما فضای کتاب صرفاً نظامی نبوده و زندگی غیر نظامی آنها و لحظات دراماتیک زندگیشان به تصویر کشیده شده که این موضوع کمک زیادی به جذابتر شدن داستان کرده است. در واقع نویسنده خیال پردازی داستانی خود را در لحظاتی از زندگی کادر نیروی دریایی که خارج از فضای نظامی است بسط داده است.
ماجرای داستان از ذهن ناواستوار قلیل، شخصیت محوری قصه، روایت میشود. او مسئول نظم و انضباط روی عرشه ناو است و باید همه چیز را تحت کنترل داشته باشد. ماجرای داستان از حرکت یک ناو جنگی ایرانی از سمت آبهای آزاد (دریای جنوب) به طرف آبراه اروند شروع میشود و قصهای است شکل گرفته از جزئیات ملموس و گره افکنیهای هوشمندانه. ذهن ناواستوار قلیل پر از فکر و خیالهای دور و ناشناخته است. برای همین پناه میبرد به گذشته. به خاطره بمبگذاری خرمشهر، و بعد نگرانی برای پسرکوچکش میآید و این فکرها مدام ذهنش را درگیر میکنند. اما در میانه طوفان جنگ دغدغههایی دیگر هم رخ مینماید؛ دغدغههایی که از دلبستگی به زندگی آغاز میشود و با تصمیمی بزرگ به پایان میرسد.
لازم به ذکر است که فیروز زنوزی جلالی که در عرشه نیروی دریایی سالها خدمت کرده بود از سالهای گذشته از نبود آثار ادبی درباره نیروی دریایی شکوه کرده بود. وی در این باره گفته بود: جای نیروی دریایی وجنگ روی آب درادبیات وسینمای این حوزه خالی است. شاید دلیل آن نبودن یا کم بودن نویسندگان وهنرمندان آشنا به نیروی دریایی وخصوصیات آن است. نیروی دریایی درجنگ هشت ساله ما کارهای بزرگی انجام داد. ما با وجود 2800 کیلومترمرزآبی با نیروی دریایی بیگانه ایم واین همیشه دغدغه من بوده است.
مجموعه داستان «قصه 83»
«دل آدم سیب است » مجموعه داستان قصه 83از نویسندگانی چون: محمد رضابایرامی ، راضیه تجار ، احمد دهقان ،فیروز زنوزی جلالی ، سید محمد سادات اخوی، یوسف علیخانی ،مجید قیصری ، محمد علی گودینی ، سید یاسر هشترودی است که به کوشش فیروز زنوزی جلالی گردآوری شده است.
داستان های کوتاه ، "آتش به اختیار" نوشته محمد رضا بایرامی ،" این یادگاری من است" نوشته راضیه تجار ،" بازگشت " نوشته احمد دهقان ،"شرلی" نوشته فیروز زنوزی جلالی ،"دل آدم سیب است "نوشته سید محمد سادات اخوی ،"سیامرگ و میر" نوشته یوسف علیخانی ،"سیب کال" نوشته مجید قیصری ، "کهکشان" نوشته محمد علی گودینی و "گنگ" نوشته سید یاسر هشترودی است، که به کوشش فیروز زنوزی جلالی و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است .
زنوزی جلالی در بخشی ازمقدمه این کتاب آورده است : نویسنده هوشمند جهان امروز ،اکنون بابرخورداری از شم روانشناسانه و آگاهی از خلق و خوی انسان های پیرامون و تنگ حوصلگی های مردمان هم روزگارش ، همواره در پی تجربه های تازه و نگرش های نو آیینی است تارضایت خاطرمخاطب رابیش از پیش،فراهم آورد . اما اینکه او در دستیابی به این مهم تاچه اندازه موفق بوده است مسئله دیگری است.
لازم به ذکر است که آثاری دیگری چون «مثنوی کوچه»، «درختی در برزخ»، «مخلوق»، «روزی که خورشید سوخت» و «برج 110» حاصل تلاش سالهای حیات او در حوزه ادبیات است.
نظر شما