به گزارش خبرگزاری شبستان، آیت الله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید در کتاب گرانسنگ «امام مهدی علیه السلام؛ موجود موعود» می نویسد:
ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه آروزی هر منتظر مشتاق و افتخار والای هر صاحب معرفتی است؛ اما این کالای ثمین به اقتضای قدر والای خود در کنار اولیای بی ادعایی که از خورشید آن کسب نور کرده اند، همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را وسیله نیل به اهداف ِروا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مومنان مشتاق اما ساده دلی شده اند که دائما تشنه رسیدن خبری یا رویت اثری از جان جانان عالم اند.
هر منتظر متعقلی، ضروری است با شناخت راه های اصیل ارتباط با ولی عصرعلیه السلام از سویی و معرفت مدعیان ارتباط از سویی دیگر، خویش و جامعه را از در افتادن به وادی «وهم» و«خرافه» که مورث گمراهی است، رهایی بخشد.
دو واژه (بابیت) و (سفارت) درباره کسانی به کار می رود که مدعی رابطه با امام عصر علیه السلام بوده وادعا می کنند که از امام علیه السلام دستورهایی به آنها رسیده است؛ یعنی به امام معصوم علیه السلام دسترسی یافته و آموزه هایی را از آن حضرت(عج) گرفته اند که در این صورت آن آموزه ها برای او و آنانی که این سخنان را از وی - که واسطه میان امام علیه السلام و دیگران شده است- می شنوند، حجت شرعی و دستوری الهی است، این معنی حقیقی چنین ادعایی است گرچه مدعیان ارتباط با حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه به آن تصریح نکنند.
گفتنی است نیل به زیارت وجود مبارک صاحب الامرعلیه السلام که از آن به ملاقات تعبیر می شود، غیر از ادعای (بابیت یا سفارت) از سوی آن حضرت(عج) است. بی شک ملاقات و زیارت آن حضرت امری محال نیست، همان گونه که برخی از انسان های صالح در عصر غیبت به این سعادت رسیده اند و نیز بهره برداری از هدایت باطنی آن حضرت(عج) نیز امری مسلمّ و مقبول است که همواره شایستگان از آن مستفیذ گشته اند، چرا که امامان معصوم علیه السلام مجاری فیض خدای سبحان اند و ذات اقدس الهی فیض لایق هر مستفیضی را به واسطه خلفای خود به آن ها اعطا می کند.
میان این دو معنی از بهره مندی و ارتباط با امام معصوم و ادعای بابیت و سفارت، فاصله عمیقی است که بر اهل بصیرت پوشیده نیست. ارشاد و هدایت باطنی امام زمان علیه السلام درباره شیخ مفید و تصحیح فتوای ایشان نمونه ای از این افاضه هاست؛ اما نباید از نظر دور داشت که میان چنین ملاقاتی یا چنان هدایتی با ادعای بابیت و سفارت از آن جناب، تفاوتی به بلندای آسمان و زمین است.
بر اساس حکم عقل و برآیند دستورهای نقل، تکذیب مدعیان سفارت و تلقی حکم یا پیام از سوی آن امام، وظیفه دوستان و منتظران واقعی آن است، چرا که با گشوده شدن بابی و پذیرفتن ادعای آنان فضایی ساخته خواهد شد تا هر روز بلکه هر لحظه، کسی با چنین داعیه ای دیگران را به خویش و پیام ادعایی خود بخواند و چه بسا که در این میان، مدعی تغییر یا تبدیل یا جعل احکام اسلامی گردند، که خود هرج و مرج می آفریند.
بر این اساس نه تنها تکذیب چنین کسانی واجب است بلکه هر گونه عملی که به تقویت آنان انجامد به بداهت عقل و بر اساس معاونت بر اثم، حرام خواهد بود.
در عصرغیبت کبرای ولی عصرعلیه السلام برای رهایی از بی سروسامانی و نجات از بلاتکلیفی از سوی ائمه هدی علیهم السلام امت اسلامی به اطاعت از فقیه جامع شرایط مأمور و موظف گردیده است تا در فروع دین، یا کارشناسی شده یا با استناد به نظر کارشناس امین و عادلی که توانایی استباط احکام شرعی از ادله عقلی و نقلی را دارد زندگی کرده و اعمال فردی و اجتماع خویش را انجام دهند.
نظر شما