به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمانشاه، امیر سرتیپ خلبان شهید «محسن درخشان» یکی از شهدای شاخص تیزپروازان ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در عین شجاعت و شهادت مظلومانه اش آن گونه که باید به معرفی او پرداخته نشده است.
سی و هفت سال پیش در چنین روزهایی سنندج در محاصره اشرار و جدائی طلبان بود و مردم در آماج گلوله های اشرار به خاک و خون کشیده می شدند. ضرورت امدادرسانی به گرفتاران در این حلقه محاصره و خارج کردن مجروحان و زنان و کودکان در این شرایط بیش از هر مسئله دیگری احساس می شود.
تیزپروازان هوانیروز کرمانشاه دوشادوش دیگر همرزمانشان در نیروی زمینی ارتش با درک صحیح از شرایط حساس و وضعیت اسف بار کردستان، در لبیک به ندای بنیانگذار کبیر انقلاب وارد عرصه کار و زار شده اند.
پرنده های آهنین باید به نجات آسیب دیدگان بشتابند. مردان میدان نبرد در روزهای سخت محک می خورند و امروز یکی از روزهای سرنوشت ساز برای خلبانان محسن درخشان جوزی و احمد پیشگاه هادیان است که باید راه را برای بالگردهای ترابری باز کنند.
بالگرد کبرائی چرخ زنان در آسمان شهر ظاهر می شود و طوفان راکت و گلوله هایش سینه مهاجمان را می شکافد و آنها را به عقب می راند. دیگر بالگردهای ترابری هوانیروز در پناه این بالگرد پی در پی فرود می آیند و مجروحان و زنان و کودکان را از باشگاه افسران به منطقه امن تخلیه می کنند. در آخرین پرواز بالگرد کبری که خلبانانش محسن درخشان و احمد پیشگاه هادیان بودند هدف اصابت گلوله قرار می گیرند.
خلبان هادیان چاره ای جز فرود اضطراری در اطراف شهر ندارد. هر دو خلبان از بالگرد مشتعل خارج می شوند و هر یک به سویی می روند. خلبان هادیان نجات می یابد اما خلبان درخشان بوسیله اشرار اسیر می شود. او را ایستاده تا گردن در خاک فرود می کنند و با مالیدن عسل به سر و صورت رهایش می کنند.
فردا که برای نتیجه شکنجه به سراغش می آیند هنوز اندک رمقی در سر و صورت متلاشی شده از هجوم حشرات در چهره اش وجود داشته که با گلوله ای او را خلاص و به شهادت می رسانند.
بعد از شهید نماز هوانیروز(خلبان حسن قاسمی) خلبان محسن درخشان در میان نظامیان به شهید ایستاده معروف می شود. خلبان درخشان از تیز پروازان جنگنده هوانیروز بود که پس از انقلاب و چهارماه قبل از جنگ ایران و عراق درست ۳۷ سال پیش در همین روز سوم اردیبهشت ۱۳۵۹ به شهادت رسید.
شهید درخشان در سال ۱۳۳۴ در قصرشیرین به دنیا آمد. خانواده اش زمانی که محسن چهار سال داشت به محله وکیل آقا در کرمانشاه مهاجرت کردند.
دوره متوسطه را در هنرستان صنعتى کرمانشاه پشت سر گذاشت و با دیپلم ماشین‌افزار به استخدام هوانیروز درآمد. وی پس از طى مراحل نظامى، زبان انگلیسى و پرواز در سال ۵۶ موفق به گرفتن گواهینامه خلبانى شد و با تخصص پرواز با جنگنده کبری به جمع عقابان تیزپرواز هوانیروز اصفهان پیوست.
شهید محسن درخشان به همراه شهید کشورى، شیرودى، سهیلیان و شمشادیان بارها به کردستان سفر کرد، حماسه‌هاى او و دیگر عقابان آهنین بال هوانیروز مانند افسانه پهلوانان در کردستان زبانزد مردم و نیروهاى جبهه بود.
پیکر مطهر این شهید سرافراز که در راه امدادرسانی به مردم شربت شهادت را نوشید در تکیه شهدای باغ فردوس کرمانشاه یادآور شهامت و شجاعت و مظلومیت تیزپروازان هوانیروز است.
نظر شما