تصحیح ، ویرایش و گزارش دیوان«منوچهری دامغانی» با مقدمه سعید شیری

خبرگزاری شبستان:دیوان منوچهری دامغانی با مقدمه،تصحیح، ویرایش و گزارش سعید شیری را موسسه انتشارات نگاه چاپ و در نمایشگاه کتاب عرضه می کند.

 به گزارش خبرگزاری شبستان، از ویژگی های این تصحیح این اثر عبارت اند از:

    اعمال حدود 370 تصحيح تازه در واژگان، عبارات و بيت‌هاى مخدوش و تحريف‌شده و بازيابى صورت درست‌تر هريك.

    بازيابى نام و نشان درست شاعر و نگاهى تازه به زندگى، دانسته‌ها و روزگار او با استناد به صورت درست بيت‌ها.

    شناسايى و معرفى شمارى از ممدوحان و مرتبطان تاكنون ناشناس‌مانده منوچهرى.

    بازشناسى و معرفى دقيق‌تر اعلام ديوان.

    برداشت‌ها و تفسيرهاى تازه از بسيارى واژگان، عبارات و بيت‌هاى ديوان.

    روشنگرى درباره پاره‌اى از برداشت‌هاى نادرستِ متّكى بر بيت‌هاى مخدوش در باب زندگى شاعر.

درفهرست مطالب این اثر آمده است:مطلع سروده‌ها به ترتیب الفبا ،مقدمه ،زندگى منوچهرى ، شعر منوچهرى،قصیده‌ها، قطعه‌ها، غزل‌واره‌ها ، مسمّط‌ها، رباعى‌ها، تعلیقات عام ،تعلیقاتِ نام‌هاى کسان، آیات و عبارات قرآنى، فهرست تصحیحات و مراجع و کتاب‌هاى مورد استفاده و اشاره.

 در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم:

«در مورد شعر منوچهرى عامل اوّل یعنى تغییرات عمدى ناشى از عوامل اعتقادى، نقش چندانى ندارد. اما عامل دوم یعنى نقص الفباى موجود و ناآشنایى کاتبان با پاره‌اى از واژگان کم‌کاربرد و همچنین نحو ویژه منوچهرى و جرح و تعدیل‌هایى که او به ضرورت در پاره‌اى واژگان فارسى و عربى ایجاد کرده است، از عمده‌ترین علّت‌هاى دگرگون نوشته شدن واژه‌ها و عبارات در شعر اوست. این مشکل را نبود نسخ کهن از دیوان او دوچندان کرده است. متأسفانه قدمت هیچ‌یک از نسخه‌موجود بیشتر از حدود ۴۰۰ سال نیست، یعنى کهن‌ترین آن‌ها نیز حدود شش قرن با روزگار منوچهرى فاصله زمانى دارند. طبیعتاً در این فاصله زمانى با توجه به عواملى که گفته شد، دگرگونى‌هایى که در شعر او راه یافته بسیاراست. همین موضوع سبب شده است که هیچ یک از نسخه‌هاى موجود قابلیت و اعتبار آن را نداشته باشد تا به عنوان نسخه اصل، مبناى تصحیح واقع شود و مصحّح ضبط متفاوت از هر واژه را در حاشیه بیاورد.»

 در بخش دیگری از مقدمه این اثر می خوانیم:

«نکاتى دیگر نیز هست که شاید باز گفتن آن‌ها لازم نباشد، اما از گفتن این یکى ناگزیرم که گاه براى دست‌یابى به صورت و معناى درست بیت، واژه، یا عبارتى چه بسا ساعت‌ها و روزها ذهن خود را درگیر کرده‌ام و به هر جایى سرک کشیده‌ام و جستجو کرده‌ام تا سرانجام به درست یا غلط راه با جایى برده‌ام؛ درست مانند کاوشگرى حریص و مشتاق در خرابه‌اى باستانى، با گمانه زنى به کندوکاو در این جا و آن جاى شعر منوچهرى و سنت شعر فارسى پرداخته ام، با حساسیت و دقّت و ذره ذره قشر و غبار تحریف و تصحیف را از روى واژگان و مفاهیم کنار زده ام، قطعات شکسته بسته و پراکنده را دوباره کنارهم گذاشته‌ام تا بلکه سرانجام بیت یا مصراعى را همچون سفالینه‌اى کهن بازیابى کنم و به خیال خود، شکل و صورت درست و اولیه آن را پیش چشم بگذارم. در تمام این مدت همواره با این پرسش روبرو بوده‌ام که آیا حاصل کار ارزش این همه صرف وقت و مایه گذاشتن از عمر عزیز این «سفر یگانه فرصت» را دارد؟ آیا این همه تلاش براى پیداکردن صورت احتمالاً درست‌تر بیتى که هزار سال پیش شاعرى در مدح صاحب قدرتى سروده است تا در مقابل صله‌اى از او بستاند، کارى ابلهانه نیست؟ بازگویىِ کامل آنچه مرا همچنان به ادامه کار وامى داشت، فرصتى فراخ‌تر از این مى‌خواهد؛ در این جا تنها به ذکر این نکته بسنده مى‌کنم که گستره شعر منوچهرى منحصر به این‌گونه ابیات نیست و بازیابى حتى یک بیت از شعر ارجمند او که جان‌مایه‌اش طبیعت‌ستایى و عشق به مظاهر هستى است ارزشى بیش از این نیز دارد.»

 منوچهری دامغانی را بنیان گذار مسمط در شعر پارسی دانسته اند.مُسَمَّط به نوعی از قصیده یا اشعاری گفته می‌شود که شاعر بنای آن را بر چند مصراع هم‌قافیه بنهد و مصراع آخر را بر قافیه‌ای دیگر قرار دهد.

هر بخش از مسمط را یک رشته می‌گویند. قافیهٔ رشته‌ها متفاوت است و در هر رشته، همهٔ مصراع‌ها بجز مصراع آخر هم‌قافیه است. در مسمط، مصراع آخرِ هر رشته را بند می‌گویند. بندها هم‌قافیه و حلقهٔ اتصال همهٔ رشته‌ها به یکدیگر است.

 ناصرخسرو، شیخ بهایی، قاآنی ، ملک‌الشعرای بهار و مریم جعفری آذرمانی از دیگر شاعرانی هستند که در این قالب شعر سروده‌اند.

 مشهورترین مسمط منوچهری دامغانی با این ابیات آغاز می شود.

خیزید و خز آرید که هنگام خزانست

باد خنک از جانب خوارزم وزانست

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست

گویی به مثل پیرهن رنگ‌رزانست

دهقان به تعجب سر انگشت گزانست

کاندر چمن و باغ ، نه گل ماند و نه گلنار

طاووس بهاری را، دنبال بکندند

پرش ببریدند و به کنجی بفکندند

خسته به میان باغ به زاریش پسندند

با او ننشینند و نگویند و نخندند

وین پر نگارینش بر او باز نبندند

تا بگذرد آذر مه و آید (سپس) آذار

شبگیر نبینی که خجسته به چه دردست

کرده دو رخان زرد و برو پرچین کردست

دل غالیه فامست و رخش چون گل زردست

گوییکه شب دوش می و غالیه خوردست

بویش همه بوی سمن و مشک ببردست

نگش همه رنگ دو رخ عاشق بیمار

بنگر به ترنج ای عجبی‌دار که چونست

پستانی سختست و درازست و نگونست

زردست و سپیدست و سپیدیش فزونست

زردیش برونست و سپیدیش درونست

 

چون سیم درونست و چو دینار برونست

آکنده بدان سیم درون لؤلؤ شهوار

 

نارنج چو دو کفهٔ سیمین ترازو

هردو ز زر سرخ طلی کرده برونسو

آکنده به کافور و گلاب خوش و لؤلؤ

وانگاه یکی زرگر زیرک‌دل جادو

 

با راز به هم باز نهاده لب هر دو

رویش به سر سوزن بر آژده هموار

 

آبی چو یکی جوژک از خایه بجسته

چون جوژگکان از تن او موی برسته

مادرش بجسته سرش از تن بگسسته

نیکو و باندام جراحتش ببسته

 

یک پایک او را ز بن اندر بشکسته

وآویخته او را به دگر پای نگونسار

 

دیوان منوچهری دامغانی با مقدمه،تصحیح، ویرایش و گزارش سعید شیری را موسسه انتشارات نگاه چاپ و در نمایشگاه کتاب عرضه می کند.

کد خبر 623285

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha