سیاست واشنگتن در جهان، مبتنی بر قانون جنگل

خبرگزاری شبستان:سیاست آمریکا به ویژه سیاست منفعت طلبی آن، زبانی غیر از منافع نمی شناسد، در سیاست های آمریکا هیچ اصلی مغایر با منافع آن وجود ندارد و این امر به وضوح در مواضع دوگانه امریکا نسبت به جهان اسلام و غرب به طور یکسان قابل مشاهده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، « البحرين اليوم» در مقاله ای به قلم «محمد ناس» نوشت: صحبت از منافع همچنان سنگ بنای هر نوع سخن از روابط آمریکا با کشورهای دیگر را تشکیل می دهد و تکرار عبارت «منافع» در گفتمان عمومی و در اظهارات رسانه ای مقامات آمریکایی در دولت های مختلف کاخ سفید بیانگر این موضوع است که غالبا با دو عنصر تهدید و ارعاب به ویژه در خطاب به دشمنان متحدان خود همراه است.

«باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در یک سخنرانی گفت: «آمریکا آماده استفاده از تمام قوای خود به ویژه قدرت نظامی برای تضمین منافع اساسی خود در منطقه است» همچنین افزود: «ما به هر گونه اقدام تهاجمی علیه متحدان و شرکای خود پاسخ خواهیم داد همان گونه که در جنگ خلیج نیز چنین عمل کردیم».

بنابراین مبالغه نیست اگر بگوئیم منفعت طلبی آمریکا تفاوت زیادی با منطق جنگل و توحش ندارد. گاهی منفعت طلبی، عقل آمریکا را به سمت ارتکاب جنایت های احمقانه و تجاوزهای بی حد و حصر سوق می دهد. چه بسا در این زمینه به کشتار جمعی یک ملت، و یا نابودی مادی و معنوی یک دولت متوسل شود. خوشبختانه تاریخ گواه این مدعاست و بمباران «ناکازاکی» و «هیروشیما» مصداق عینی آن است.  

گذشته با حال حاضر تفاوتی نداشته و چه بسا وجود منطق «جنگل» در عقل سیاسی آمریکا، آینده را نیز دور از وقایع حال و گذشته قرار ندهد. چهره کریه آمریکا در تمام مواضع آن نسبت به بحرین، عراق، یمن و عراق و ... کاملا آشکار است.    

این عاقلانه است که تحلیل گران، تمایز زیادی بین دولت «ترامپ» و دولت های پیشین او قائل نشوند، زیرا همان مؤسسه ای که طرح داعش را ارائه داد، تا امروز پابرجاست و سفارت های آمریکا در انحاء جهان عربی و اسلامی یکی از خطرناک ترین مراکز فساد و فاسد کردن در سال های گذشته بوده اند به گونه ای که سهم زیادی در به خدمت گرفتن رژیم های دیکتاتوری این مناطق در راستای خدمت به منافع آمریکا داشته و عقاید و ایدئولوژی هایی متضاد با  فرهنگ عرب و اسلامی را از طریق جنگ نرم منتشر کرده اند.

در این زمینه،  بحرین نیز از کشورهای دیگر جدا نبوده و سفارت آمریکا در «منامه» به مثابه یک مقر عملیاتی در منطقه خاور میانه عمل کرده است.

از آنجا که منافع آمریکا مقتضی همراهی با فضای انقلابی در برخی کشورهای عربی بود، دولت امریکا در پی اصلاح گفتمان رسانه ای خود برآمد که پس از حمایت از دو رژیم «زین العابدین بن علی» در تونس و «حسنی مبارک» در مصر؛ به سرعت مسیر خود را تغییر داد و اظهارات و مواضعی به ظاهر حمایتگرانه از خواسته های تظاهرات کنندگان در تونس و قاهره را از خود بروز داد

اما موضع آمریکا در قبال انقلاب با توجه به اینکه می دانیم در حمایت و یا فشار حقیقی بر رژیم آل خلیفه مصر نبود، بحرین متفاوت بود اما نمودار این موضع پس از روی کار آمدن «ترامپ» دچار انحناء شد به گونه ای که واشنگتن به تبعیت از اتهامات آل خلیفه علیه دو تن از مبارزین بحرینی، آنها را در لیست تروریسم قرار داد.

بدون شک دلایلی وجود دارد که واشنگتن را مقید به حفظ و ابقای آل خلیفه می کند، زیرا مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا منامه است و همین امر جایگاه بحرین را در سیاست های استراتژی امریکا در منطقه بسیار مهم می گرداند و بر این اساس است که واشنگتن با هر گونه تغییر اصولی در نظام سیاسی موجود در بحرین مخالفت شدید می کند.

علاوه بر این،عربستان نیز در تعیین نوع رابطه آمریکا با رژیم آل خلیفه تأثیر بسیاری دارد. آل سعود نگرانی های خود را از رشد قدرت شیعه در بحرین و تبدیل آن به روزنه ای سیاسی در عربستان ابراز می کنند و به همین دلیل خود را بیش از پیش در دامن آمریکا جای می دهند. سعودی ها به خوبی می دانند که عنصر «منافع» تعیین کننده نوع رفتار آمریکا است.

در کنار تمام موارد مذکور، سیاست استراتژی آمریکا مدام نگران گسترش نفوذ ایران به ویژه در بحرین همسایه عربستان است و به تبع، منفعت حاصل از تضعیف نقش منطقه ای ایران، عاملی مشترک بین آمریکا و عربستان و آل خلیفه است.

با توجه به این نکات، آمریکا در مقابل تغییرات ریشه ای در برخی کشورهای عربی موضع گیری نکرده است اما موافق دستاوردهای کنونی بحرین به ویژه ترکیب مخالفت سیاسی با صبغه دینی نیست. بنا بر این باید گفت عنصر منافع، تعیین کننده خط مشی سیاسی آمریکا در کل جهان به ویژه جهان عربی و اسلامی است.

 

 

کد خبر 622872

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha