به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رضوان؛ تکریم و بزرگداشت خانواده معظم شهدا درکنار پاسداشت آرمان های اصیل انقلاب اسلامی همچون( ايثار، جهاد، شهادت و مقاومت)، ثبت وضبط خاطرات ارزشمندشهدا از زبان خانواده معظمش به منظورآشنایی شهروندان با سیره رفتاری، شهداء و همچنین بازنشر این خاطرات ارزشمند از اهداف برگزاری ویژه برنامه هفتگی"به تماشای سرو"است.
در گفت و گو با پدر شهید عنوان شد :
فرزندم را فدای امام (ره) و انقلاب کردم
نوروز امسال پدر در فراغ فرزند شهیدش و همچنین همسرش صبوری می کند. او در مورد فرزند شهیدش می گوید: «امام خمینی(ره) همشهری ما بودند و ما ارادت خاصی به ایشان داشتیم. خلیل سومین فرزند من بود. او در دوران مدرسه وارد بسیج شد. از همان زمان من و مادرش را راضی کرد که به جبهه برود. خلیل در شلمچه وعملیات آزادسازی خرمشهر شهید شد. همیشه می گفت دوست دارم به آرزویم که" شهادت" است، برسم. من هم به او گفتم جان و مالم فدای امام(ره) و طرفداران انقلاب است. خلیل عاشق شهادت بود. او همیشه می گفت نکند در خواب غفلت بمانم.»
پدر شهید در مورد فوت همسرش می گوید: «11 سال است که همسرم به رحمت خدا رفته است. او همسری نمونه و با عفاف وحجاب بود. تا زمانی که زنده بود برای من واقعا یک همدم واقعی بود.»
پدر برایمان از آرزویش در این روز های پایانی سال می گوید: «آرزویم این است که خیلی زودتر به خلیل برسم. یک بار خلیل به خوابم آمد و قبر مادرش را به من نشان داد و گفت " آقا هرچه زودتر بیا که به ما برسی". هرچند وقت یکبار به خوابم می آید و می گوید پدر جان چرا نمی آیی؟»
در گفت و گو با برادرشهید عنوان شد:
مادرم خواب شهادتش را دیده بود
قاسم مه آبادی ، برادر شهید در ادامه گفتگو می گوید: « حدود سه سال پیش، پدرم تصادف بدی کرد و خداوند او را دوباره به ما داد. چند ماه طول کشید تا سلامتی کاملش را به دست بیاورد.»
او درمورد برادر شهیدش می گوید:« وقتی خلیل شهید شد من 11 ساله بودم و خاطراتی از او به یاد دارم. یادم هست یکبار با خلیل در مسجد بودیم و پدرمان هم بعد از ما آمد. همان روز سر نماز مغرب و عشاء بود که برای رفتنش به جبهه پدر را راضی کرد.»
او به خصوصیات اخلاقی شهید اشاره می کند ومی گوید: «یکی از خصوصیات بارز برادرم احترام و تکریم خاصی بود که برای پدر و مادر قائل بود و هیچ وقت روی حرفشان حرفی نمی زد. حتی یکبار به یاد دارم خلیل درمدرسه امتحان مهمی داشت و پدرم نمی دانست وکاری را به او سپرده بود. وقتی مادرم فهمید گفت خلیل چرا نگفتی امتحان داری ؟ خلیل هم گفت پدر از من کاری خواسته بود و من باید انجام می دادم. خلیل برای رضایت گرفتن از مادرم پاهایش را وحتی کفش هایش را بوسید و، می گفت مادر تورا به خدا از صمیم قلبت راضی باش که من به جبهه می روم. البته مادرم هم خلیل را خیلی زیاد دوست داشت و می گفت نمی توانم از تو بگذرم.»
برادر شهید در باره خوابی که مادرش برای شهادت خلیل دیده بود می گوید: «یک شب مادرم مرحومم خواب بود یک دفعه از خواب بیدار شد و فریاد زد و گفت "خلیل را در خواب دیدم که شهید شده است". فردا آن روز پدرم به اهواز رفت تا خبری از خلیلبرایمان بیاورد. ولی پیکر شهید در تهران بود. به همین دلیل پدرم روز تشییع پیکر مطهر خلیل تهران نبود. مراسم تشییع پیکر شهیدخ بسیار با شکوه برگزار شد وتمام اهالی محله مان آمده بودند.»
گفتنی است؛ شهید خلیل مه آبادی متولد 28 اسفند ماه 1342 دوران نوجوانی به عنوان دانش آموز بسیجی به جبهه های نبر حق علیه باطل رفت و در دوازدهم اردیبهشت ماه 1361 در خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل می شود و پیکرپاک این شهید والامقام دوران دفاع مقدس در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شده است.
علاقمندان برای بهره مندی از سایر برنامه های فرهنگسرای رضوان می توانند به نشانی: بهشت زهرا (س) ، ورودی گلزار مطهرشهدا، مقابل جایگاه تاریخی جلوس امام خمینی (ره) مراجعه کنند یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن: 55202218 تماس گرفته یا از سایتRezvan.farhangsara.ir بازدیدکنند.
نظر شما