«سال گرگ» ، رمانی در مورد مجاهدین خلق

خبرگزاری شبستان: چاپ دوم کتاب «سال گرگ» نوشته «جواد افهمی» که رمانی نیمه داستانی است توسط انتشارات «شهرستان ادب» روانه بازار کتاب شد.

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، جمعیت عصبانی و ترسیده به داخل سالن هجوم می برد و به طرف راه پله های سالن عریض راهی می شود. صدای فریاد و جیغ کسانی که زیر دست و پا افتاده اند، فضای سالن را پر می کند. دانشجوی سیه چرده بالای پله ها ایستاده و بالا آمدن دانشجوها را نظاره می کند. درهای اتاق دایم باز و بسته می شود. گاردی ها به سالن طبقه همکف هجوم می آورند. دانشجوی صاحب دیلم بالای پله چهارم ایستاده است. دیلم توی دستش است. بالا می برد و با قدرت پایین می آورد. مامور پیش گام ناله ای از سر درد می کشد و به سوی پله ها فرو می غلتد. مهاجم دوم را با گلویی که حواله شکمش می کند، عقب می راند و بلافاصله چند پله به طرف بالا می گریزد و همان بالا می ماند.

 

کتاب " سال گرگ " نوشته جواد افهمی مشتمل بر 240 صفحه و 50 فصل توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. جواد افهمی در مورد این اثر خود در ابتدای کتاب نوشته است: سال گرگ داستان من است؛ داستانی که از صافی ذهن من نویسنده گذشته است. هرگونه شباهت شخصیت های داستانی من و اعمال و کردارشان با شخصیت های تاریخی و اعمال و کردارشان، حتم بدانید که تصادفی بوده و من جوابگوی این شباهت های تصادفی نخواهم بود. اگر هم جایی اذعان داشته ام که برای خاطر تالیف این رمان، 20 جلد و شاید هم بیشتر کتاب تاریخی خوانده ام، باز،حتم، به این خاطر بوده که افق پرواز از ذهن رویاپردازم را تا آن دوردست ها ارتقا بدهم؛ همین و بس!

 

" سال گرگ " روایت سال 54 است که جواد افهمی آن را سال گرگ نامیده است. این کتاب، رمانی نیمه مستند نیمه داستانی است که شخصیت اصلی آن یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق است.

 

در بخشی از کتاب " سال گرگ " می خوانیم: شهرام از مریم دور می شود. این بار سروان محسنی است که جای شهرام را نزدیک مریم پر می کند. مریم سعی می کند، نگاهش را از سروان بدزدد. دارد با انگشت های دستش بازی می کند؛ انگشت های دستی که انگار موقعیت قرار گرفتن در کنار بدن لاغر صاحب شان را از دست داده اند. انگشت هایی که دچار سردرگمی شده اند. تا به خود بیاید سروان نزدیکش ایستاده و نگاهش را به صورت نگران دختر دوخته است. مکث می کند. شهرام آن دورها به کاری مشغول است. از همان دور می گوید: «سروان! زود باش! وقت نداریم، باید راه بیفتیم.»

 

در قسمتی از این کتاب آمده است: مجید برمی گردد و دست روی شانه حسین می گذارد. می گوید:«نگران نباش! طوری نمیشه. ما فقط حرف می زنیم. اتمام حجت ها قبلا شده، برو به کارت برس، خیلی کار داریم، خیلی خیلی حسین! کلی از برنامه عقبیم. باید بچه ها رو جمع کنیم. باید سروسامانی بهشون بدیم. باید از این سردرگمی درشون بیاریم. یکی باید باشه که بهشون امیدواری بده. آینده از آن ماست حسین! مطمئن باش!» برمی گردد و لحظاتی بعد در خم کوچه باریک بازار نیمه تاریک گم می شود. صدای فریاد مرد بستنی فروش از آن دورها شنیده می شود. حسین به جای خالی دوست همرزش خیره مانده است.

 

گفتنی است، کتاب " سال گرگ " نوشته جواد افهمی مشتمل بر 50 فصل و 440 صفحه برای دومین بار در شمارگان 11000 نسخه به قمیت 22000 تومان توسط انتشارات شهرستان ادب چاپ و روانه بازار کتاب شده است.

کد خبر 616521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha