به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: با فرا رسیدن آخرین سه شنبه سال که در میان ما ایرانی ها به «چهارشنبه سوری» معروف است، بازار آتش روشن کردن ها و انداختن ترقه و نارنجک های دست ساز در کوچه و معابر به نام زنده نگاه داشتن آیین های کهن ایرانی! داغ می شود و کار تا جایی بالا می گیرد که اگر در گذشته های دور آیینی هم وجود داشته با این وسایل آتش زا و خطرناک، وجهه خود را از دست می دهد و این شب بیشتر تداعی کننده خاطرات تلخ برای بسیاری از هموطنان می شود.
از این رو، بر آن شدیم تا فلسفه چهارشنبه سوری و خرافات و بسیاری از ضمائمی که امروز به نام فرهنگ این مراسم پایانی سال مطرح می شود را بررسی کنیم. برای این منظور با حجت الاسلام علی مصلح، مدیر گروه رشته زرتشت و تاریخ باستان مدرسه سطوح عالی حوزوی خاتم النبیین(ص) به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
فلسفه چهارشنبه سوری و رسومات آن چیست، چه قدر خرافات در این رسم که آن را به ایران باستان منتسب می کنند نفوذ کرده است؟
نباید اینگونه تصور کرد که تمام سنن و آداب امروزی چهارشنبه سوری بازمانده از دوران باستان است چراکه این خیالی باطل است .
در ایران باستان واحد زمان، ماه و روز بود و هر روز ماه به نام ایزدی خاص خوانده می شد. تقسیم هفتگی زمان در هزارهی دوم پیش از میلاد در بین النهرین متداول شد و سـپس یهود و مصریان و بعدها ایـرانیان از گاهشماری آن دیار برگرفتند. آنچه در ایران باستان متداول بود، سال و ماه و روز بود و روزهای ماه را به چهار گروه خدایان بزرگ و کوچک تقسیم میکردند که متأسفانه نمودار شرک بود؛ گروه اول شامل نام امشاسپندان؛ گروه دوم نام ایزدان و خدایان نیروهای طبیعی، مثل آذر، آب، خور، ماه، تیر (به استثنای گوش که آن هم با ماه بـیرابطه نـیست)؛ گـروه سوم و چهارم نام ایزدانی که بیشتر نیروبخش قوای روحانی و معنوی انساناند (که در میان آنها نیز استثناء وجـود دارد مـثل آسمان و زمین).
رفتار شرک آلود اهالی باستان به نامگذاری ماه و روز با اسامی خدایان ختم نمی شد بلکه جشن های ماهیانه نمودار دیگری از شرک آنها بود، چه اینکه به هنگام تطابق نام ماه با نام روز جشن آن ایزد، آیین پرستش خاص وی برگزار می شد که یشت های اوستایی و خرده اوستا یادآور روزگار مشرکانه مجوسیت ایرانی است. برای مثال روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت جشن اردیبهشتگان و نیایش و ستایش ایزد «اشه وهیشتا» بود و یا روز خرداد از ماه خرداد، روز جشن و نثار و ستایش ایزد «هئورتات» و به همین منوال تا پایان سال جشن های دوازده گانه ماهانه برگزار می شد.
واژه جشن نیز برگرفته از ریشه «یز» به معنای ستایش، نیایش و عبادت بوده و شادی اهالی باستان در این جشن ها در پرتو رضایتمندی و عبادت خدایان خیر بوده است. پیروان زرتشت غیر از این جشن های ماهیانه، جشن های شش گانه سالیانه نیز با عنوان کلی «گاهنبار» برگزار می کردند و جدای از آن جشن های متفرقه ای همچون نوروز که البته مربوط به ایزدان نبود و اساسا جشن دینی و مجوسی به شمار نمی رفت، برگزار می شد، ولی در هیچ کدام از اینها جشنی با عنوان «چهارشنبه سوری» نمی توان یافت.
اما با در نظر داشتن سنت های موجود در چهارشنبه سوری، منسوب کردن این جشن به جشن ها یا یادآوری های باستانی و حتی اسلامی ممکن می شود. برای روشن کردن آتش در چهارشنبه سوری که اهم سنت های این روز است، وجوه مختلفی بر شمردند که برخی از آنها عباتند از: نخست آنکه آتش افروزی شب های آخر سال بر پشت بام ها از سنت های جشن فروهر ها است، یعنی آخرین جشن گاهنبار که آن را «هَمَس فَسمیدیم» (Hamas Pathmaidyam) می نامیدند و از پنج روز آخر اسفند آغاز می شد. اهالی باستان باور داشتند که در آخرین شب های سال، فروهرها که بخشی از روان مردگان آنان است به خانه هایشان باز می گردند و لذا آتش می افروختند تا ارواح مردگان خانه های خویش را بیابند و در کنار آتش، میوه و غذای تازه برای آن مرده فراهم می آوردند. برگزاری این جشن پس از اسلام در بین ایرانیان منسوخ شد ولی برخی از سنت های نیک آن همچون حضور بر سر مزار گذشتگان و از دنیارفتگان در آخرین پنجشنبه سال و یا لحظه تحویل سال شاید یادگاری از آن باشد.
وجه دیگری که می توان برای سنت چهارشنبه سوری برشمرد، جشن بازگشت ایزد رپیتون است که به گمان ساده انگارانه باستانی، این ایزد گرمابخش نیمروزی است که در سرمای زمستان با حضور دیو سرما، زیر خاک پنهان می شود و مأموریت گرم نگاه داشتن ریشه درختان را داشته و در این فصل آتشی برایش می افروزند و او را می خوانند تا از زیر خاک برون آید و گرمابخشی خویش را در گاه نیمروز برقرار گرداند.
دیگر اینکه پس از شهادت امام حسین (ع) مختار به خونخواهی حضرت سیدالشهداء(ع) قیام کرد و برای اعلان زمان قیام به یارانش با آتش روی بـامها خـبر داد. چـون با این خبر قیام آغاز شد و به پیروزی رسید ایـن رسم از آن زمان به جای مانده است و مردم هر سال به یاد آن پیروزی، جشن میگیرند. البته تاریخ طبری دستور مختار را آتش افکنی در نیزار می داند و نه بر پشت بام ها. همچنین برخی پژوهشگران وجه برگزاری چهارشنبه سوری را شادی ایرانی با آتش افروزی در شب قتل متوکل عباسی می دانند.
اما وجه دیگری که برای چهارشنبه سوری ذکر می کنند، سالروز اثبات بی گناهی سیاوش است. در داستان سیاوش که افسانه ای ساخته شده بر اساس داستان سامی و حقیقت پاکدامنی حضرت یوسف (ع) در مقابل زلیخا است، نقل شده که سیاوش برای اثبات بی گناهیش همچون باورداشت ایرانی بایستی آزمایش «ور» که از آزمایش های اشونی و راستی آزمایی است بایستی انجام دهد. آزمایش «ور»، آزمایش آتش است که به گونه های متعدد، همچون ریختن سرب گداخته شده بر سینه متهم و یا رد شدن از میان آتش برگزار می شد و «ایزد اشه» که خدای راستی هست اگر متهم دروغ گوید او را سزا می دهد. در افسانه سیاوش وی برای اثبات پاکدامنی و بی گناهی از میان آتش عبور و بی گناهی خود را اثبات کرد و به گمان برخی جشن چهارشنبه سوری یادگاری از وی است.
همچنین برخی افسانه سیاوش را به گـونهای دیگر میپرورانند و چنین میگویند که سیاوش در ایام پایانی سال که برابر با روز چهارشنبه بود بـه دسـتور افراسیاب، پادشـاه تـوران کـشته شد و ایرانیان باستان برای سوگواری و یادمانی از وی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش مـیگذشتند.
از سوی دیگر برخی نیز علت آتش افروزی آخر سال را، نظافت خانه و کاشانه می دانند و آنچه را موجبات آلودگی بوده و یا کهنه و فرسوده بوده در آخرین چهار شنبه سال جمع می کردند و همه را خوراک آتش می کردند.
منشأ برگزاری این جشنِ آتش هر چه که بوده، در روزگاران اسلامی سنن شرک آلود آن محو شده و آنچه از آن به جا ماند یا بر آن افزوده شد، تنها آتش افروزی نبود بلکه رسومی چون قاشق زنی ، کوزه شکنی، فال گوش، آش ابودرداء، آجیل هفت مغز از آن جمله بود. بیشتر مراسمات محلّی در چهارشنبه سوری با نذر کردن و نذری دادن عجین بود و یکی دیگر از سنت های حسنه منسوب به چهارشنبه آخر سال خانه تکانی و نظافت و تزیین کاشانه بود . واژه «سور» نیز که پسوند چهارشنبه شده نباید بی وجه باشد و در ادبیات فارسی به معنای مهمانی است که یادآور مهمانی دادن و مهمانی گرفتن در این ایام است. هر چند که سور به معنای سرخ نیز آمده است و یکی از معانی چهارشنبه سوری «چهار شنبه سرخ» که در این وجه مراد از سرخ آتش است، می باشد ولی وجه دیگری نیز برای آن برشمرده اند و آن اینکه این شب، شب شادی و شادمانی است که بخشی از آن مراسم را تشکیل می داده است.
آیا چهارشنبه سوری خرافه ای است که به نام رسم، وارد فرهنگ ایران شده است؟
همه آنچه در باب منشأ چهارشنبه سوری بیان شد، به عنوان محتملات بوده و حقیقت امر بر ما پوشیده است؛ اما هر چه که باشد، برخلاف ایرانیان مسلمان که مظاهر شرک و اعمال جاهلانه را در نخستین روزگاران مواجهه با این سنت از چهارشنبه سوری زدودند و سنت های حسنه را جایگزین آن کردند، امروزه چهارشنبه سوری از مظاهر جاهلیت مدرن و با تضییع حقوق شهروندی، ایجاد رعب و وحشت در بدنه اجتماع و هرج و مرج آفرینی و انواع هنجار شکنی همراه شده است.
جایگیری این سنت که امروزه بلاشک بدل به یک سنت سیئه شده است در میانه سنن اصیل ایرانی، اصالت فرهنگی و فرزانگی ایرانیان را مخدوش می کند و لذا بر همگان است که جهت حفظ و صیانت از هویت ایرانی و پاسداشت فرهنگ و سنن ایرانی – اسلامی آنچه با مبانی عقلانی و آرمان های اسلامی همخوانی ندارد را از این هویت اصیل مبرا کنند و جایی برای تشکیک تاریخ در فرهنگ ایرانیان قرن بیست و یکم باز نگذارند.
نظر شما