خبرگزاری شبستان-کرمان
زندگینامه علما همچون کتاب اخلاق...
« مراجعه به تراجم علمای سلف، بهمنزله مراجعه به کتابهای معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و میخواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند که چه کارها میکردند.
آقایی میگفت: «یکی از اساتید ما اهل برهان و استدلال بود، بهگونهایکه هیچ مطلبی را بدون برهان قبول نداشت» ـ بهطوریکه یکی از شاگردانش درباره او فرمود: «این مطلب را از ایشان یاد گرفتیم که همهجا باید چشممان را باز کنیم. اگر برهانی باشد، قبول کنیم، وگرنه خیر و هیچ مطلبی را از کسی بدون برهان نپذیریم» ـ همان استاد، با اینکه برهانی بود، احوال علمای سابق را بدون پرداختن به استدلال و برهان ذکر میکرد. (مرحوم آیت الله بهجت(ره))
در سال 1308 درشهر راور متولد شد و از همان کودکی به یادگیری قرآن علاقه وافر داشت. در سال 1314 در حالی که هنوز به سن قانونی نرسیده بود پا به مدرسه گذاشت اما با فوت پدر در سال 1319 از تحصیل بازماند وبرای اداره زندگی، مادر و سه خواهر صغیر خود مجبور به کار نجاری، گل مالی و بنائی شد.
اما گم شده ای داشت و برای پیدا کردن آن، که آشنایی با معارف دینی بود تلاش می کرد.در سال 1326در خرابه منزلی کتاب جامع المقدسات و یک قرآن مترجم کهنه و پاره پاره را پیدا کرد و دلش می خواست جامع المقدمات را بفهمد لذا خواندن آن را نزد مرحوم حجت الاسلام حاج آقای حقیقی که آن سالها در راور می زیست شروع کرد و در سال 1332 به حوزه علمیه اصفهان رفت و پس از 2 سال به مقصد اصلی خود یعنی قم هجرت کردو نزد اساتیدی همچون آیات عظام بروجردی ، گلپایگانی و امام خمینی(ره) دروس سطح عالی حوزه را آغاز کرد.
در سال 1346 از طرف آیت الله گلپایگانی به سرپل ذهاب در کرمانشاه رفت و پس از اقامت یکساله عازم سنقر کلیایی در همان استان شد ولی آرام نداشت و هرگاه محلی را برای خدمت مناسب نمی دید از آنجا هجرت می کرد. به همین جهت در سال 1348 به تهران رفت ودر مسجد نوروزی واقع در خیابان فدائیان اسلام به عنوان امام جماعت مشغول به کار شد وبا درخواست شهید مطهری، روزها به حسینیه ارشاد رفته و مسئول فرهنگی وتنظیم کتابخانه آنجاشد.
اما مردم راور که با یک خلاء مذهبی روبرو شده بودند از ایشان خواستند که به راور آمده و به همین جهت در سال 1349 تهران را رها کرد و به راور آمد و همین حرکت آغاز تحولی بزرگ در فرهنگ راورشد. همگام با نهضت امام خمینی (ره) چهره ای انقلابی از روحانیون را به راور دعوت می کرد و راور را به کانونی برای مبارزه با رژیم شاه تبدیل کرده بود.
در ابتدای سال 1357 به کرمان آمد اما ارتباطش در مدیریت امور فرهنگی و سیاسی راور ادامه داشت و سرانجام جوان 17 ساله اش به نام حسن در جریان یک نمایشنامه انقلابی در هفتم محرم سال 57 مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به کرمان در سحرگاه عاشورا به شهادت رسید که این شهادت نیز فضای عاشورای آن سال کرمان را دگرگون کرد و به حرکت انقلاب و نهضت امام سرعت بخشید.
در مراسم تظاهرات مردم در کرمان، راور و راین حضور داشت و پیشگام بود و با حرارتی بالا بصیرت افزایی می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از هر گونه همکاری و تلاش در روند انقلاب و خدمت رسانی به مردم دریغ نمی کردچه آن زمان که در جهاد سازندگی بود و چه زمانی که در دادگستری، اوقاف، هلال احمر، شورای شهر و بنیاد مستضعفان و سازمان تبلیغات اسلامی حضور داشت.
در سال 1368 پس از انتصاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مد ظله العالی) به رهبری، جزو اولین کسانی بود که این انتصاب را به ایشان تبریک گفت و اعتقاد داشت بهترین گزینه است اما عمر وی کوتاه بود و نتوانست در سایه رهبری ایشان به عنوان یاری وفا دار و بصیر خدمت گذار باشد؛ سرانجام در 17 شهریور ماه 1368به هنگام مراجعت از مشهد مقدس دریک سانحه رانندگی به همراه همسرش بتول باهنر(خواهر شهید باهنر) به دیار باقی شتافت.
یکی از کارهای خیّر و ماندگار این واقف گرانقدر طی زمان حیاتش در بحث روند و احیاء موقوفات استان است که ساخت 19 واحد ساختمانی جهت استفاده زوج های جوان نیازمند و احیاء، باز پس گیری و ثبت اراضی موقوفه مدرسه محمودیه کرمان ازدست متصرفین بخشی از کارهای ماندگار این نیکوکار است.
اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمان در راستای تببین نقش علما در موضوع وقف و بررسی موقوفات روحانیون برجسته استان، نخستین همایش بزرگداشت عالمان واقف را با محوریت پرداختن به شخصیت حجت الاسلام والمسلمین شیخ احمد توکلی زاده کرمانی، چهارشنبه شب(18 اسفند) برگزار کرد و مراسم در تالاربرق کرمان برگزار کرد که حضور انبوه جمعیت از خواص و عوام در آن مشهود بود و حقیقتاً مردم و مسئولین برای این مراسم سنگ تمام گذاشتند.
بدون شک نیت پاک این عالم وارسته در جذب دلهایی که پاها را برای آمدن به مراسم بزرگداشتش مصمم کرد، بی تأثیر نیست؛ به ویژه آنکه فرزندش-حجت الاسلام علی توکلی-نیز در لابلای سخنان خود به این موضوع اشاره می کند که هنگام تدوین کتاب زندگی پدر(با عنوان «روحانی بصیر»)همراهی روح ایشان را در همه مراحل کار احساس می کردم.
شاید مهجوریت زدایی از چهره این عالم، مهمترین دستاورد این همایش است؛ قبل از برگزاری همایش تصور هم نمی کردم که این روحانی فقید شرح زندگانی «احمدبن اسحاق قمی» را آن هم در سالهای 46 و 47 و در منطقه سرپل ذهاب نوشته باشد که به گفته فرزندش، این اقدام، تحول فرهنگی برای منطقه به حساب می آمد.
آنقدر به وقف اهتمام داشت که چون می دانست عده ای از شهروندان توان ساختن یا داشتن مسکن را ندارند با کمک خیرین تعداد 19 منزل در شهر کرمان احداث و آن را جهت استفاده مردم محروم وقف کرد که هم اکنون به عنوان موقوفه توکلی در اداره کل اوقاف استان ثبت است.
پسرش می گوید: سیاست او عین دیانتش بود و دنبال کار سیاسی که شهرت کاذب اجتماعی پیدا کند؛ نبود. روزی گفته بود« حالا دیگر بدم نمی آید که عزرائیل بیاید چون هر کار باید انجام می دادم تا حالا انجام دادم» که این حاکی از مراقبت او از نفس و آمادگی برای مرگ در هر لحظه بود.
در زلزله زرند در سال 56 برای تجهیز و تدفین امواتی که در زلزله جان باختند، از راور به زرند آمد که رادیو بی بی سی اعلام کرد یک روحانی بدون تشریفات و با کمک مردم جنازه ها را دفن می کند؛ در زلزله های شهداد و گلباف، اولین کسی که به منطقه رسید و از 10 شب تا 12 ظهرِ روز بعد با کمک چند نفر 600 جنازه را تیمم(بدل از غسل) داد و دفن کردند؛ در منطقه سیرچ به دلیل زلزله، کوچه ها را تعریض کرد که مردم مشکل نداشته باشند.
حجت الاسلام والمسلمین سیدیحیی جعفری، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان هم درباره شخصیت مرحوم توکلی گفت: اهل کار و تلاش بود و می گفت اهل کار خیلی در کشور نیست. هر کار بر زمین مانده را انجام می داد و انسان جامعی بود. هم برای خدمت به خلق خدا اهمیت قائل بود و هم سایر کارها. امروز نظیر شیخ را در کرمان سراغ ندارم که خصوصیات ایشان را دارا باشد.
وی افزود: مرحوم شیخ احمد توکلی می گفت تا وقتی در خود کرمان منبری داریم نباید از جاهای دیگر دعوت کنیم؛ او یک مجاهد، مبارز، متقی و مبتکر بود که بخشی از برنامه های او ذاتی بود.
علوی از دوستان مرحوم شیخ احمد توکلی هم می گوید: او در مواجهه با عمل خلاف از هر کسی که سر می زد با صراحت لهجه برخورد می کرد و در این زمینه، شهره عام و خاص بود زیرا حقیقت را فدای مصلحت نمی کرد و گلزارشهدای کرمان از ابتکارات او بود؛ زیرا ابتدا یک حالت صخره مانندی بود که ایشان پس از شهادت فرزندش با یک دستگاه بلدوزر آنجا را سامان داد.
این مجال ضیق تر از آن است که بتوان به ابعاد بیشتری از زندگی این روحانی بصیر، متواضع، انقلابی و... سخن گفت. این مقدار آشنایی که به برکت برگزاری این همایش از مرحوم توکلی پیدا کردم مرا یاد جمله ای از مرحوم صفایی حائری می اندازد که « وقتی انسان نقش خویش را یافت، نقش و هدف او شغل او را تعیین می کند. اگر در جایی استخدام شود او آنجا را برای خود استخدام کرده نه اینکه در آنجا استخدام شده باشد؛ یعنی از طرحی برخوردار است که در آن طرح، نقش خود را می شناسد و برای رسیدن به چنین نقشی می داند باید کجا فعالیت خود را شروع کند، نه اینکه چون فلان جا باز است برود تا ببیند چه می شود و «چو فردا شود فکر فردا کند»
کتاب «روحانی بصیر» نوشته حجت الاسلام والمسلمین علی توکلی، رئیس کل سابق دادگستری استان درباره زندگی پدر به ابعاد بیشتری پرداخته که نشر فانوس کرمان برای نخستین بار آن را اخیراً چاپ کرده و اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمان در چاپ آن همکاری داشته است.
بر اساس گزارش شبستان، مراسم باشکوه بزرگداشت شخصیت عالم واقف- مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ احمد توکلی زاده کرمانی- همراه با تجلیل از خانواده این روحانی فقید و با حضور نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان، مدیرکل سازمان تبلیغات، صداوسیما، مدیرحوزه های علمیه، فرمانده نیروی انتظامی، دبیرجمعیت دفاع از فلسطین استان، ائمه جمعه، اداره کل ارشاد، شهردار، خانواده معظم شهدا، اصحاب رسانه و دیگر اقشار مردم برگزار و در پایان با ضیافت شام همراه بود.
طاهره بادامچی
نظر شما