خبرگزازی شبستان : در بلندترین خیابان پایتخت و خاورمیانه قرار دارد، در مابین شلوغ ترین مکان های تهران، چهارراه ولیعصر و میدان ولیعصر، اما شلوغی این مکان ها باعث پررونقی این مجتمع تجاری نشده است.
هنگامی که می خواهم وارد مجتمع نور شوم، بنری با مضمون استقبال از استقرار کسبه های پلاسکو را در این مجتمع می بینم.
ساعت 13 را نشان می دهد، درست ساعتی که وقت نهار است. این مجتمع آنقدر خلوت است که رستوران شیک آن را هم به تعطیلی کشانده است. نبود مشتری موجب شده است تا غذا ها در محل کوچیکی که کنار رستوران است سرو شود.
حادثه تلخ پلاسکو در روز 30 دی ماه سال جاری رخ داد، حادثه ای که خسارت های میلیاردی را به کسبه هایش وارد کرد. کسبه هایی که در آستانه نوروز مغازه های خود را با تمام اجناس به آتش و آوار سپردند.
پس از آتش سوزی و فروریختن پلاسکو، مسئولان کشوری مجتمع نور را به عنوان محل استقرار کسبه ها ی پلاسکو با ارایه تسهیلاتی همچون معاف شدن از پرداخت 4 ماه کرایه در نظر گرفتند.
طبقه اول این مجتمع تجاری خلوت است، تعدادی از مرد ها نیز از طبقات بالایی این مجتمع نظاره گر خلوتی طبقات پایین هستند. مغازه ها بیشتر لوازم کامپیوتری می فروشند، تک و توک مغازه هایی نیز وجود دارند که پوشاک می فروشند.
در طبقه دوم نیز همانند طبقه اول، مغازه های لوازم کامپیوتری، مجسمه سازی، فروش لوازم تزیینی و تعداد زیادی مغازه خالی را می توان دید.
وقتی به طبقات بالاتر می روم، به نظر می آید طبقه اول خیلی شلوغتر از مابقی طبقات بوده است.
طبقه دوم به دنبال مغازه هایی که به کسبه های پلاسکو تحویل داده اند، هستم. از شکل و شمایل برخی از مغازه ها مشخص است، برای کسبه های پلاسکو نیست. ازآقایی که مشغول بازی کردن با موبایل خود است می پرسم، کسبه های پلاسکو کجا هستند ؟ در جوابم پاسخ می دهد، طبقات بالایی برای پلاسکویی هاست.
به طبقه سوم و چهارم می روم، اکثر مغازه ها خالی هستند، در بسیاری از آنان کارگرها مشغول رنگ کردن دیوار و نصب دکور هستند.
نازضایتی کسبه های پلاسکو از مغازه های مجتمع نور
نزد مرد میانسالی که در جلوی یک مغازه خالی ایستاده و متوجه تعجب من از مغازه های خالی شده است، می روم، بدون مقدمه می گویم شما از کسبه های پلاسکو هستید؟ گویا او هم منتظر همین پرسش باشد با یک بله جواب می دهد و تا متوجه می شود خبرنگارم خود شروع به صحبت کردن می کند.
این فروشنده می گوید: در پلاسکو تولید کننده پوشاک بودم، در بهترین جا همکف پلاسکو مغازه داشتم. اکنون طبقه سوم به ما مغازه داده اند، سه هفته اس که به اینجا آمده ایم خودمان مغازه مان را گم می کنیم، چه برسد مردم بخواهند پیدا کنند.
وی ادامه می دهد: دو تا مغازه در پلاسکو با کلی جنس داشتم که تمامی آن را در حادثه آتش سوزی از دست دادم. گیج و مبهوت هستیم. هنوز دکوراسیون مغازه هامون آماده نیست. 4 کارگر داشتم، همه آنان بیکارشده اند، امید داریم به ما کمک کنند تا مغازه هایمان رونق بگیرند.
این تولید کننده بیان می کند: امید دارم دکور مغازه ام را بچینم و بعد عید مشتری های خود را پیدا کنم چراکه اکثر مشتری های ما برج 11 خرید های خود را کرده اند.
چند آقای جوانتر در مغازه کناری این کسبه پلاسکو ایستاده بودند که متوجه مصاحبه ام با همکارشان می شوند، خود نزدیک می آیند از مشکلاتشان می گویند؛ محمد 4 شعبه فروش پوشاک در طبقه هم کف پلاسکو داشته است. او نیز نسبت به مکانی که به آنان داده اند شکایت دارد.
این فروشنده با بیان اینکه مجتمع نور هیج مشتری ندارد می گوید: خیلی ها این مجتمع را نمی شناسند، باید نمایشگاه های بهاره را در این مجتمع برپا می کردند تا هم کاسبی ما رونق می گرفت و مردم با این مکان آشنا می شدند.
وی ادامه می دهد: مکان مغازه ما در این مجتمع اصلا خوب نیست، کاش حداقل از مغازه های همکف به ما و همکارانمان می دادند.
محمد با صراحت می گوید: به ما گفته اند این مغازه ها استاندارد هستند اکنون که دکور مغازه را می زنیم، دیوارهای آن در حال فرو ریختن هستند در حالی که پلاسکو با آن قدمت اینچنین نبود.
او تاکید دارد که 15 نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم با آنان کار می کردند که اکثر آن ها بیکار شده اند.
در ادامه صحبت های محمد، همکارش می گوید: به ما وعده ارایه تسهیلات داده اند، در حالی که به بانک مراجعه می کنیم، می گویند، هنوز هیچ اعتبار و دستوری از بانک مرکزی به ما نداده اند. مسئولان حداقل با ارایه تسهیلات به ما کمک کنند.
به طبقه سوم می روم، در مغازه ای نیز کارگر ها مشغول رنگ و زدن دکور هستند. به سراغ آنان می روم و می گویم از کسبه پلاسکو هستید آنان با سر تایید می کنند و فردی را که بر روی نیمکت نشسته برای مصاحبه گرفتن معرفی می کنند.
ابوالفضل نیز از مکان مغازه خود ناراضی است و می گوید: طلا داده ایم، مفرغ گرفته ایم. مسئولین می گویند به ما مغازه داده اند تا جایگاه خود به خطر نیفتد. این جایی که به ما داده اند، چهار دیواری است و اسم آن را مغازه گذاشته اند.
وی ادامه میدهد: همین الان 15 میلیون تومان هزینه دکور کرده ام، دیوارهای آن گچی است تا می خواهیم قفسه بزنیم می ریزد.
این عمده فروش پوشاک بیان کرد: هیچ امکاناتی در این مغازه ها نیست. من و همه همکارانم دیگر انگیزه فروش نداریم. هر مغازه ای در پلاسکو یک میلیارد تومان سرمایه در گردش بستانکار و بدهکار داشت.
وی تاکید کرد: اگر مغازه ها رونق پیدا کند ما کاسب هستیم، می توانیم درآمد زایی کنیم و حتی کرایه های خود را هم بدهیم اما متاسفانه این مجتمع رونقی از لحاظ مشتری ندارد و امیدمان به بعد عید است.
یک نقطه مشترک در کسبه پلاسکو وجود دارد و آن ساخته شدن دوباره ی پلاسکو است. آنان امید دارند تا دو سال دیگر مغازه های خود را تحویل بگیرند.
معصومه بدخشان
نظر شما