به گزارش خبرنگار شبستان، احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی عصر دیروز در نشست نقد و بررسی رمان " شاه بی شین " که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: شاه بی شین روایت داستانی شخصیت محور و از نوع زندگینامه ای است لذا محوریت نه با مسئله داستانی که با حضور شخصیت بوده است. شخص داستانی در طول زندگی یعنی از آغاز تولد تا پایان مرگ روایت می شود. این شکل از روایت اقتضائات و اهدافی را در گونه ادبی خود دنبال می کند.
شاکری با طرح این سوال که شاه بی شین شخص تاریخی است یا برساخته نویسنده،تصریح کرد: برخی شواهد برون متنی از جمله تصویر روی جلد کتاب " شاه بی شین " نشان می دهد با شاه به عنوان شخصیت تاریخی مواجه هستیم، شاهی که زمانی در راس سلطنت تاریخ ایران بوده است و در زمانی از کشور رانده شده و از دنیا رفته است. دقیقا چالشی که روایت شاه بی شین با آن مواجه است، حل همین تناقض است. بدیهی است آنچه در وهله نخست در ذهن تداعی می شود محمدرضا شاه پهلوی است حتی مخاطبان دقیقا با این فرض که زندگی شاه را می خواند به این روایت علاقه مند است، بنابراین کاربرد داستان برای مخاطب و هدف گذاری تاریخی را نمی توان از ماهیت این روایت جدا کرد. شاه بی شین که اتفاقا همین شخصیت را محور روایت خود قرار داده تلاش دارد از شخصیت تاریخی شخصیتی داستانی بسازد یعنی جنبه های نامکشوف شخصیت شاه را که در تاریخ بدان پرداخته نمی شود، در روایت داستانی خود برجسته سازی نماید. این شکل دهنده نوعی تضاد است زیرا در صورتی که این جنبه های غیرتاریخی در تاریخ موجود بوده باشند دیگر نیازی به داستانی شدن ندارند و در صورتی که در تاریخ ثبت و ضبط نشده باشند، دیگر تاریخی نیستند. به تعبیری نویسنده عملا از شاه تاریخی فاصله گرفته است و تصویر مخیل خود از شاه را ارایه داده است.
این نویسنده اظهار داشت: پرسش دیگر آن است که چرا زاویه دیدهای مطرود و درونی انتخاب شده است، زاویه دیدهایی که به شاه و اطرافیانش اختصاص دارد. در تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس انتخاب زاویه دید دشمن در روایت بدان سبب صورت می گیرد که دشمن به صورت بی واسطه و در عمیق ترین شکل روایی اش تجربه و نمایش داده می شود. این گونه به نظر می رسد که زاویه دیدهای بیرونی قضاوت گر هستند و با واسطه و زاویه دید جبهه خودی عملا جانبدارانه به دشمن نگاه می کنند.
این نویسنده و منتقد ادبی ادامه داد: زاویه دید دشمن می تواند بدون واسطه راوی دانای کل و بدون جانبداری از جبهه حق دشمن را روایت کند. این تلقی ناشی از چند پیش فرض مبنایی بود. همان قدر که می تواند روایت انقلاب اسلامی از دید جوانی مبارز که اساسا تاکنون به کاخ شاه راهی نداشته است، خام و جانبدارانه باشد و شاه در آن دقیق و منصفانه روایت نشده باشد، به همان میزان زمانی که روایت بر عهده شاه و اطرافیانش می افتد نیز آنها از نگاه خود وقایق را روایت می کنند. بنابراین نمی توان برای پاسخ به یک افراط به تفریط روی آورد و ادعای بی طرفی در این نوع روایت که شاه را محور قرار داده و به عنوان راوی انتخاب کرده است، همان قدر که مبارزان راوی باشند مسئله ساز خواهد بود.
وی با بیان اینکه شاه بی شین بیش از هر چیز بر واقع بیرونی گاه شمارانه زندگی شاه تمرکز کرده است، عنوان کرد: با وجود اینکه موقعیت شاهی که بر روی تخت بیمارستان در قاهره افتاده و در بستر مرگ قرار دارد زمینه مناسبی را برای درون نگری فراهم می آورد اما نویسنده نتوانسته با ظرفیت های بالقوه این موقعیت را بالفعل کند. در حقیقت کنش و عمل در موقعیت حال داستانی یعنی زمانی که شاه در بستر بیماری افتاده است، فقیر است. به نظر می رسد طراحی چنین موقعیتی از شاه نیز بیشتر یافته داستانی است تا حاکی از واقعیت تاریخی شاه.
شاکری خاطرنشان کرد: انحصار روایت بر شاه و منظرگاه او و غفلت عامدانه و عالمانه از مردم یا سوی اصلی انقلاب اسلامی موجب شده است، ماهیت انقلاب اسلامی یعنی آرمان ها و ارزش های آن در کار مطرح نشود. به راحتی می توان این پادشاه را در راس هر کشوری قرار داد. محمدرضا شبیه هر پادشاهی است که شکم چران، زن باره و ظالم است اما انقلاب اسلامی ایران شبیه هر انقلابی نیست. روایت شاه بی شین تا بدان جا از انقلاب غفلت کرده است که می توان اساسا آن را با هر انقلابی عوض کرد. در حقیقت این شاه هم مغضوب جریان های کمونیستی است، هم مغضوب جریان های دینی و هم مغضوب هر کس دیگری. رکن اصلی انقلاب اسلامی یعنی اسلامیت، آرمان های ارزشمند و بلند آن در کتاب شاه بی شین نمایش داده نشده است. در حقیقت باید گفت این رمان در بهترین حالت رمان شاه است نه رمان انقلاب اسلامی.
وی با بیان اینکه شاه بی شین برای مطالعه به جوانان قابل توصیه نیست، گفت: نوعی رکاکت اخلاقی در توصیف انحرافات جنسی شاه در کتاب دیده می شود. با نگاهی جنسی اشارات و کنایات جنسی متعددی چه در روایت نویسنده و چه در نگاه شاه دیده می شود .به نظر می رسد ممیزی ارشاد در این مورد گشاده دستی به خرج داده است.
این منتقد ادبی تصریح کرد: شاه بی شین همانطور که خود بارها تاکید می کند، داستانی تراژیک است، تراژدی شاهی است که جبر تاریخی و شرایط او را از موقعیت بالای اجتماعی به زیر کشیده است بدون آنکه واقعا مستحق آن باشد. نویسنده تاکید ویژه ای بر تراژیک بودن این داستان دارد و در واقع نیز همان طور که تراژدی ترس و شفقت را در مخاطب خود برمی انگیزد، این داستان نیز شفقت مخاطب را نسبت به شاه در پی دارد.
شاکری با بیان اینکه شاه بی شین در دایره محدودی به روایت برهه عظیم انقلاب اسلامی می پردازد، عنوان کرد: در حقیقت شاه محوریت یافته و مردم و جامعه فراموش شده اند. تصویری که در کتاب ارایه می شود تصویر مردی است که چندان از وقایع آگاه نیست و حقیقت جامعه به نحو مشهودی بر او مشخص نیست به همین ترتیب مخاطب نیز اساسا چیزی از جامعه یعنی مردمی که تحت سلطه شاه قرار گرفته اند، دیده نمی شود؛ این خود به اندازه کافی زمینه را برای جانبداری به نفع شاه متمایل می سازد.
این نویسنده با بیان اینکه جلوه و جلال پوشالی شاه با آب و تاب در شاه بی شین نشان داده می شود، تصریح کرد: روایت داستانی عموما به شاه، زندگی شاه و برخی جزییات زن بارگی، زندگی اشرافی، تفریحات و سرگرمی ها می پردازد. این در حالی است که در نقطه مقابل رنج مردم و جامعه اساسا با جزییات بیان نمی شود. بنابراین در دو سوی کفه سویه خوشگذرانی ها و لذات نمایشی تر و عینی ترند به همین سبب این دو کفه نمی توانند با هم برابری کنند. قلم نویسنده تنها اشرافیت شاه را به نمایش گذاشته است.
نظر شما