به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، اگر مفهوم انتظار به درستى فهميده شود، معلوم مى گردد، بين انتظار موعود و حيات پويا و ظلم ستيزى و ريشه كنى فساد از زمين، ملازمه هست و روايات فراوانى كه فضيلت انتظار و مقام منتظران را بيان مى كند، اين تصوير زيبا را ارائه كرده است. در پرتو انتظار موعود، حركت هاى اصلاحى شكل مى گيرد و به بركت آن، حيات انسانى، مفهوم و جايگاه الهى خود را پيدا مى كند و بشر را به سوى اهداف والاى انسانى به پيش مى برد.
انتظار، اميد مى آورد و اميد به آينده روشن، سبب حركت و نشاط و پويايى مى گردد. اميد به تحقّق ارزش ها، سبب تقويت روحيه صالحان مى گردد و بسيج عمومى به سوى رفع ظلم و فساد را اعلام مى دارد. اميد به موعود جهانى و انقلاب ارزشى او، هر گونه سستى، افسردگى، سكوت و سكون را از افراد برمى دارد و اقدام و عمل و تحرّك را به جاى آن مى نشاند.
گفتنى است به رغم اين انگاره روشن، دو نوع برداشت متفاوت و جدا از هم از «انتظار» صورت گرفته است:
1- انتظارى كه سازنده، نگه دارنده، تعهّدآور، نيروآفرين و تحرّك بخش است؛ به گونه اى كه مى تواند نوعى عبادت و حق پرستى شمرده شود.
2- انتظارى كه سستى، بى تفاوتى و تحمل اسارت و سلطه از نشانه هاى بى نشان آن است.
يك. انتظار منفى و ويرانگر
در اين نگرش، انتظار، عامل ركود و عقب ماندگى است و منتظران از هر تلاش و كوشش اصلاحى دست مى شويند و در برابر زور، فشار، ظلم و فساد راه خاموشى و سكوت در پيش مى گيرند. حتّى به اين باور مى رسند كه مى بايست به گسترش جور و فساد كمك كنند و يا نسبت به آن بى تفاوت باشند تا گيتى پر از ستم و تباهى گردد و ظهور مهدى موعود نزديك شود. چنين انديشه اى باعث انزوا و دورى از عرصه سياست مى شد و گاهى ابزار دست حكومت هاى جور براى انحراف اذهان و سوء استفاده از افكار مهدى باورى بوده است!
به نظر شهيد مطهرى؛ انتظار ويرانگر، برداشت قشرى از مهدويت و قيام مهدى موعود است؛ به طورى كه برخى گمان مى كند قيام حضرت مهدى(عج)، صرفا ماهيّت انفجارى دارد و تنها به دنبال گسترش و رواج ظلم، تبعيض و تباهى ها شكل مى گيرد[1]. اين ديدگاه جايگاه خاصى در شيعه نداشته و با پيروزى انقلاب اسلامى ايران، رهبرى و روشنگرى هاى امام خمينى، رو به افول و خاموشى نهاده است.
دو. انتظار مثبت و سازنده
بر اين اساس، انتظار همه گاه جنبش آفرين، سرچشمه قيام و مقاومت و ايثار و حركت مى باشد و حالت فرسايشى و سست كنندگى ندارد؛ زيرا منتظر مى تواند با تلاش و زمينه سازى خود، فرج و گشايش را نزديك كند و امكانات و بسترهاى فرهنگى، نظامى، سياسى و اجتماعى آن را فراهم سازد.
نقطه شكوفايى و اوج اين تفكّر (انتظار مثبت)، در عصر پيروزى انقلاب اسلامى ايران نمودار گشت؛ و دوران تاريك و پر از ظلم و فساد رژيم پهلوى را از صفحه تاريخ محو كرد. آگاهى فزون تر علما و عموم شيعيان، زمينه را براى ظهور و بروز آثار و پيام هاى اصلى انتظار فراهم ساخت و آن عبارت بود، از: عدم پذيرش نظام فاسد حكومتى، عدم تحمل ظلم و ستم فراوان و دين ستيزى آشكار و تشكيل حكومت دينى در راستاى تعميق بخشى به انديشه مهدويت. پس «انتظار ظهور مهدى موعود» منشأ خمودگى و ركود جوامع اسلامى نيست و عدم تحقّق آن تا امروز، موجب دلسردى و يأس نمى شود؛ زيرا در روايات متعددى بيان شده است كه دوران غيبت، دوره امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باورها و اعتقادات در مقابل سختى هاى زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را براى ظهور و شركت در قيام امام مهدى(عج) آماده ساخت.
البته آثار انتظار منحصر در بُعد «سياسى» نيست؛ بلكه انتظار و مهدى باورى، زوايا و ابعاد مختلفى دارد. از جمله:
1- بُعد توحيد؛ انتظار در ماهيت خود، انسانِ منتظر را متوجّه خداى جهان مى كند. توجّه به خدا و طلب فرج از درگاه او، از مهم ترين اصول «مهدى باورى» است.
2- بُعد نبوت؛ منتظران چشم به راه كسى هستند كه در او، صفات و آثار پيامبر گرد آمده است. هر كس دوست دارد، آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد را ببيند، مى تواند چهره آنان را در مهدى(عج) ببيند. او مى آيد تا آرمان پيامبران را تحقّق بخشد و دين خدايى را بگستراند و نداى توحيد را به همه عالم برساند.
3- بُعد قرآنى؛ مهدى(عج)، زنده كننده همه احكام قرآن است. انسان منتظر همواره اين آرمان را در دل زنده مى دارد كه روزى با ظهور آن حضرت، قرآن و آموزه هاى آن در سراسر جهان حاكميت يابد و برنامه زندگى گردد.
4- بُعد امامت؛ مهدى، وصى صدّيقين و خاتم ائمه طاهرين است. امامان پيشين يكايك او را ياد كرده اند. او فرزند و يادگار و ادامه دهنده راه آنان است. مهدى، مظهر قائم امامت است و انتظار ظهور او، بزرگ ترين تأكيد بر اصل امامت و رهبرى است.
5-بُعد عدل؛ انتظار مهدى، انتظار ظهور عدل است. او جهان آكنده از بيداد را، از داد پر مى سازد و عدل خدايى را در همه جا و همه سو سرايت مى دهد.
6- بُعد معاد؛ در امر انتظار، اصل اعتقادى بسيار مهم «معاد» و بازگشت مسئولانه به نزد خداوند، همواره حضور دارد... مهدى به هنگام ظهور، ستمگران را كيفر مى دهد و ظالمان را به سزاى اعمال خود مى رساند و مؤمنان را عزيز مى دارد. به هنگام ظهور او، گروهى از پاكان و پليدان به جهان بازمى گردند (و پليدان كيفر و مجازات مى بينند). از علايم حتمى فرا رسيدن رستاخيز، ظهور مهدى است، تا او نيايد، عمر جهان به سر نمى رسد و قيامت برپا نمى گردد...[2]
7- بُعد دانش و خردورزى؛ مهم تر از همه، توجه ويژه منتظران به علم و دانايى است ؛ به طورى كه در پرتو ظهور حضرت، عقل و خرد جامعه بشريت كامل مى گردد و زمينه هاى رشد، توسعه و سعادت در تمام زمينه هاى علمى، معنوى، صنعتى و آبادانى فراهم مى شود.
پی نوشت:
[1]ر.ك: قيام و انقلاب مهدى، ص 62.
[2]محمد رضا حكيمى، خورشيد مغرب، ص 265 و 266.
برگرفته از کتاب «مهدویت پیش از ظهور» نوشته رحیم کارگر
نظر شما