شهید منیعات در درگیری با تروریست ‌های تکفیری داعش به اسطوره ‌ای بی‌ بدیل تبدیل شد

خبرگزاری شبستان: شهید منیعات از مجاهدان جوان و بسیجی خرمشهر بود که با شهادتش در درگیری با تروریست ‌های داعش به اسطوره ‌ای بی‌ بدیل تبدیل شد و بانثار خون خود در دفاع از حریم آل‌ الله بار دیگر یاد و خاطره شهدای خوزستان در آزادسازی خرمشهر را زنده کرد.

خبرگزاری شبستان _ اهواز

با توجه به اهمیت حفظ حرم های مقدس ائمه اطهار(ع) و مسلمانان، ایران از‌‌‌ همان آغاز پیشروی های داعش در عراق نسبت به بسیج فوری نیروهای مردمی در این کشور اقدام کرد و شماری از جوانان ایرانی نیز به صورت داوطلب در جنگ با تکفیری‌ ها و دفاع از مقدسات اسلامی به عراق رفته ‌اند.

 

یکی از این جوانان برومند از خرمشهر است که با نثار خون خود در دفاع از حریم آل‌ الله بار دیگر یاد و خاطره شهدای بزرگوار خطه خوزستان را که جان خود را در راه آزادسازی خرمشهر قهرمان نثار داشتند، زنده کرد.

 

شهید علی منیعات در سال 1364 در خرمشهر متولد شد، پدرش محمد منیعات کارمند بانک صادرات و مادرش جمیله بدوی زاده از ساکنان خرمشهر بودند. با شروع جنگ تحمیلی خانه آنها در خرمشهر ویران شد و به شادگان مهاجرت کردند. اشتغال پدر در بانک صادرات شرایط مساعدی برای خانواده ایجاد می‌ کند و باعث کاهش رنج آوارگی خانواده می ‌شود، اما دیری نپایید که علی در سن 9 سالگی پدرش را از دست داد و سرپرستی او و خانواده اش به برادر بزرگترش عباس سپرده شد.

 

علاقه علی به تحصیل باعث شد همه خانواده علیرغم مشکلات مالی تلاش کنند تا او ادامه تحصیل دهد، سرانجام دیپلم گرفت و به جای پدر در بانک صادرات استخدام شد و 2 سال در بانک مشغول به کار بود و همزمان درس خود را تا مقطع فوق دیپلم کامپیوتر ادامه داد و بعد از آن لیسانس خود را در رشته آی تی اخذ کرد.

 

پس از اتمام تحصیلات ابتدا در یکی از آموزشگاه‌ های کامپیوتر تدریس کرد و بعد از مدتی به عنوان مسئول آزمون سازمان فنی و حرفه ای خرمشهر معرفی و بعد از 2 سال به عنوان مسئول آی تی شرکت نفت و گاز اروندان استخدام شد.

 

وی توانست شرایط مالی خوبی برای خود ایجاد کند و از لحاظ شغلی هم جایگاه مناسبی داشت اما با شروع حمله سلفی ‌ها و تکفیری‌ ها به کشور عراق، او که پیش از این طعم تلخ جنگ و آوارگی را در دفاع مقدس کشیده بود برای دفاع از مردم مسلمان عراق و دفاع از حرم‌ های شریف اهل بیت(ع) از شرکت نفت و گاز اروندان، 6 ماه مرخصی گرفت و به مصاف داعشیان رفت.

 

بعد از 6 ماه دوباره بازگشت، با شرکت تسویه حساب کرد و دوباره عازم عراق شد، هر چند مسئولان شرکت سعی کردند مانع استعفایش شوند ولی در جوابشان گفت: من بهترین راه را انتخاب کردم و مسیر خود را تغییر نمی‌ دهم.

 

در ابتدا برای اعزام به صورت رسمی، درخواست داد ولی به دلیل عدم موافقت با اعزامش تصمیم گرفت به صورت داوطلبانه و با ویزای شخصی تحت عنوان زیارت، به عتبات برود. سرانجام بعد از 11 ماه جهاد با تکفیری ها در منطقه تکریت به آرزوی دیرینه خود که شهادت در راه خدا بود نائل آمد و دختر هشت ساله خود را تنها گذاشت؛ او در آخرین دیدار با برادر بزرگش عباس، مراقبت از فرزند و همسرش را به او می‌ سپارد.

 

پنج‌شنبه 20 اسفند سال 1393 روز عروج عاشقانه علی منیعات است. جوانی که مظلومانه برای تبعیت از ولی زمان و در اقتدار به مولایش امام حسین(ع) رفاه و آسایش خود را رها کرد و در نبرد با کفار به شهادت رسید تا جوان‌ ترین شهید مدافع حرم در استان خوزستان باشد، او جوانی‌ اش را داد تا جوانان سرزمین‌ های اسلامی روی آرامش را ببینند.

 

علی با قدم گذاشتن در راه سعادت، برای ما افتخار شد

عباس برادر بزرگ شهید منیعات، می گوید: بعد از فوت پدرم به دلیل اینکه 12 سال از علی بزرگتر بودم سرپرستی او را پذیرفتم و برای او و خانواده پدری کردم؛ علاقه من و علی بیشتر از عشق برادری، احساس پدری و فرزندی بود.

 

وی بیان می کند: علی بسیار مقید و مذهبی بود و از همان دوران کودکی علاقه شدیدی به مسجد، حسینیه و هیئت داشت؛ دوم ابتدایی بود که در مسجد او را به خاطر علاقه و صوت زیبایش به عنوان مؤذن مسجد انتخاب کردند؛ از همان کودکی نوع رفتار و کردارش چون انسان‌ های بزرگ بود.

 

برادر شهید منیعات، ادامه می دهد: شغل من رانندگی است و از همین راه به سختی علی را بزرگ و حمایت کردم تا لیسانس گرفت، گذشته و آینده خودم را در پیشرفت علی دیدم، او هم نسبت به من همین احساس را داشت، یاد ندارم روزی مستقیم توی چشمانم نگاه کرده باشد؛ بسیار سر به زیر، محبوب، مومن و مودب بود.

 

وی با بیان اینکه علی راه سعادت اخروی را انتخاب کرد و برای ما افتخار شد، افزود: از اوایل سال 1393 با ویزای شخصی به عراق رفت، البته از مسئولان درخواست اعزام کرد ولی نپذیرفتند؛ پس از 6 ماه ماند دوباره بازگشت و برای بار دوم که خواست برود تا مرز چزابه بدرقه ‌اش کردم، گفت: بیا خداحافظی کنیم برادر حلالم کن شاید همدیگر را نبینیم، گفتم انشالله برمی‌گردی، گفت: تمام قدرت داعش در تکریت جمع شده، شاید برگشتی نباشد؛ این حرف را که زد یخ کردم انگار که از شدت ناامیدی دست و پایم بی‌ حس شد، باورم شد که دیگر او را نمی بینم گفت: مراقب زینبم باش. دختر و همسرم را مراقبت کن. به سختی از هم جدا شدیم، این آخرین دیدار ما بود.

 

عباس منیعات، اضافه می کند: تا دو روز قبل از شهادتش مرتب از طریق تلفن با هم در تماس بودیم، اما ناگهان دو روز ارتباطمان قطع شد تا اینکه روز پنج‌ شنبه بیستم اسفند سال 1393 یکی از همرزمانش تماس گرفت و خبر شهادتش را به ما داد، باورم نمی ‌شد ولی حقیقت داشت.

 

وی تصریح می کند: غم از دست دادن علی برایم سخت بود، تصمیم گرفتم بروم محل شهادتش را ببینم 15 روز در عراق ماندم و همرزمانش نحوه شهادتش را اینگونه برایم شرح دادند: «عملیاتی در منطقه تکریت بوده و در منطقه (عوجه) دو مجتمع بزرگ را از داعش پس می ‌گیرند و در همان ساختمان که 35 اتاق داشت مستقر شدند، خواستند برای باز پس گیری ساختمان سوم تا صبح صبر کنند، اما با علی تماس گرفتند و گفتند صبح تک تیراندازها اجازه حمله نمی‌ دهند امشب اقدام کنید.

 

با دو نفر از همرزمانش به مجتمع سوم وارد شدند همین دو نفر تعریف کردند که وقتی وارد ساختمان شدیم همه جا تاریک بود که ناگهان صدایی زیر پایمان حس کردیم گفتم علی صدایی از زیر پایم شنیدم گفت تکان نخور که ناگهان ساختمان جلو چشمانم روشن شد؛ تله انفجاری جاسازی شده توسط داعش در ساختمان منفجر و تمام بدن ما پر از ترکش شد. ما زخمی شدیم ولی علی که جلوتر از ما وارد شد، زخمش عمیق تر بود به سختی او را از ساختمان خارج کردیم و به نیروهای خودی رساندیم اما دیگر دیر شده بود و به شهادت رسید.»

 

وی بیان می کند: نام جهادی علی در عراق «ابوالحسن دراجی» بود و همرزمان عراقی‌ اش بسیار از شهادت علی و فقدانش ناراحت بودند و می‌گفتند: شما برادر از دست نداده ‌اید ما از دست داده‌ ایم.

 

وی اذعان می دارد: علی لحظه آخر جدایی‌ مان گفت این فرصتی که برای دفاع از اسلام پیش آمده، شاید دیگر تکرار نشود، شاید جهادی نباشد که بشود خود را به قافله شهدای کربلا رساند؛ کار و همت علی در مجاهدت، جرأت می ‌خواست و مردانگی او برترین راه را برای رسیدن به خدا انتخاب کرد.

 

علی مسیر رسیدن به خدا را خوب انتخاب کرده بود

فاطمه ساجدی اصل، همسر شهید علی منیعات، هم می گوید: سل 1386 با علی ازدواج کردم و یک سال بعد صاحب یک دختر به نام زینب شدیم؛ ما حدود 9 سال با هم زندگی کردیم و یکی از بارزترین ویژگی‌ های اخلاقی او این بود که هرگز ناراحت نمی ‌شد و کسی را هم ناراحت نمی ‌کرد و بسیار متواضع بود.

 

وی عنوان می کند: ابتدا مخالف رفتن علی به جنگ بودم اما در نهایت پذیرفتم؛ علی مسیر رسیدن به خدا را خوب انتخاب کرده بود، من همواره می‌ گفتم دوست دارم هر دو با هم در رکاب مولایمان امام زمان(عج) شهید شویم اما او دیگر تاب ماندن نداشت، گفتم برو اگر شهادت نصیبت شد، فدای اباعبدالله‌ الحسین(ع)؛ من به ارباب بی‌ کفنمان تقدیمت می ‌کنم.

 

وی ابراز می کند: آخرین باری که علی برگشت، حال و روز خوبی نداشت، سه روزی در محاصره بودند که به لطف خدا با کمک نیرو‌های عراقی آزاد شده بودند، دستش جراحت داشت، هر چه به علی اصرار کردم که بیشتر بمان و بعد از بهبودی برو، قبول نکرد، گفت: من بمانم و همرزمانم آنجا باشند؟ من چه فرماندهی هستم که سربازانم در میان نبرد و میدان کارزار باشند و من اینجا استراحت کنم! نه، من تاب ماندن ندارم.

 

شهادت شهید منیعات و سایر شهدا نشان از استمرار مکتب سرخ شهادت دارد

پسرعموی شهید علی منیعات، هم می گوید: از زمانی که فتوا توسط آیت ‌الله سیستانی اعلام شد، علی به صورت نیروی مردمی به سوی عراق حرکت کرده و از آنجا به نیروهای مردمی برای مقابله با نیروهای تکفیری داعش و بقیه متجاوزان به حرمین مطهر ملحق شد.

 

وی اظهار می کند: شهید منیعات به دنبال انجام برخی رشادت‌ ها در عملیات‌ های مختلف، مورد عنایت پروردگار قرار گرفت و پس از مدتی بیش از یک سال جهاد در برابر نیروهای دشمن تکفیری توانست در عملیات اخیر آزادسازی تکریت به فیض شهادت نائل شود.

 

وی با بیان اینکه شهید منیعات در عملیاتی بر اثر انفجار یک تله انفجاری که توسط نیروهای داعشی در یک ساختمان جاسازی شده بود به شهادت رسید، ادامه می دهد: وی در جوار این تله انفجاری قرار گرفته و پس از اینکه یکی از رزمندگان همرزم وی از آنجا عبور کرده بود، تله انفجاری عمل کرد و موج انفجار وارد شده به این شهید، وی و دیگر همرزمش را که از رزمندگان نیروهای مردمی عراق بوده، به شهادت رساند.

 

منیعات، این شهید را از رزمندگان شاخص مدافع حرمین در عراق دانست و می افزاید: شهید علی جزء افرادی بود که به صورت برجسته در اجرای عملیات شرکت داشته و طی اظهارات اخیر برخی از همرزمانش، از نیروهای برجسته و شاخص کشورمان بود که در حمایت از حرمین شرکت داشت.

 

وی در پایان خاطر نشان می کند: شهادت شهید علی منیعات و سایر شهدا نشان از استمرار مکتب شهادت دارد و باید این نکته را به‌ خاطر داشت که این مکتب سرخ ادامه ‌دار است.

 

جوان بسیجی «علی منیعات» از مجاهدان جوان و فعالان بسیجی خرمشهر و محله «کوت الشیخ» در درگیری با تروریست ‌های تکفیری داعش به اسطوره ‌ای بی‌ بدیل تبدیل شد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

گروه تروریستی داعش با انتشار تصاویری از شهید منیعات به ابراز خرسندی از به شهادت رسیدن این جوان ایشان را «ابوالحسن الایرانی» یا «ابوالحسن الدراجی» معرفی و مسئولیت شهادت وی را بر عهده گرفته‌ و مکان شهادت ابوالحسن الایرانی را تکریت عنوان کرده است.

 

جمهوری اسلامی ایران بار‌ها تاکید کرده در اقدامات نظامی در عراق و سوریه مشارکت نخواهد کرد اما همچنان به ارائه مشاوره دفاعی و ارسال کمک‌ های انسان دوستانه به این دو کشور در مبارزه با داعش ادامه می‌ دهد.

 

پردیس ارادت

 

کد خبر 608265

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha