انقلاب اسلامی بن بست های بشر درباره آزادی و دموکراسی را رفع کرد

خبرگزاری شبستان: آزادی نیز در این انقلاب با تکیه بر نگاه توحیدی شکل گرفت و بعد از آنچه که در قرن هجدهم و نوزدهم برای رسیدن به آزادی در کشورهای مختلف جریان یافت، انقلاب اسلامی ایران در پایان قرن بیستم پاسخی به انتظارات بشری بود.

مصطفی نوروزی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل سیاسی در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران در یک افق بزرگ فکری به وقوع پوست اما متاسفانه برخی وجوه فکری آن بعضا مغفول مانده است، اظهار کرد: این انقلاب در واقع بزرگ ترین انقلاب آزادی خواهی در جهان است و باب و افق نویی را در منظر جهانیان و در نگاه روشنفکران و فیلسوفان اجتماعی پدید آورد.

 

وی ادامه داد: به نوعی می توانیم بگوییم انقلاب اسلامی ایران یک پروژه تام و تمامی را ایجاد کرده است؛ آنچه که از آزادی و دموکراسی از انقلاب فرانسه، از عصر روشنگری و در تلاش روشنفکران برای تدوین مفهوم آزادی-دموکراسی شاهد بودیم تا انقلاب اسلامی ایران یک پروژه یک دوم برای ملل دیگر به شمار می آمد.

 

مشاور سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها تصریح کرد: به نظر من انقلاب اسلامی ایران در واقع یک پروژه تام و کامل است، انقلابی بود که به وقوع پیوست تا ارزش های متعالی را در باب آزادی و دموکراسی محقق کند. بسیاری از فیسلوفان، این اذعان و اعتراف را نسبت به انقلاب اسلامی ایران دارند؛ به عنوان نمونه یکی از فیلسوفان فرانسوی اعتراف می کند که انقلاب اسلامی ایران افقی فرامدرن را ایجاد کرد.

 

وی ادامه داد: همین عبارت نشان می دهد که دنیا از مرحله مدرن به مرحله فرامدرن حرکت کرده است و آنچه که در اندیشه فیلسوفان و روشنفکران اروپا وجود نداشت اندیشه و تفکر دینی انقلاب ما توانست این افق جدید را باز کند هرچندکه جای تبیین، تفصیل و کار جدی تر وجود دارد.

 

نوروزی گفت: از نظر من دموکراسی و آزادی خواهی در غرب به انسدادهای جدی رسید هرچند که تلاش بسیار خوبی صورت گرفت و ایده های قابلی مطرح شد ولی در بستر تحولات دو سده یا سه سده اخیر در غرب، دموکراسی و آزادی نتوانست جایگاه واقعی خود را پیدا کند و نیمه تمام باقی ماند.

 

وی با بیان اینکه قرن بیستم را می توان قرن برداشت ها و اقدامات ناقص در راستای وصول به دموکراسی دانست،  ابراز کرد: می توان گفت قرن بیستم قرن انقلابی گری و به نوعی آزادی خواهی بود. می توان گفت تفسیر سوسیالیستی در برابر تفسیر آزادی خواهانه لیبرالیستی قرار گرفت.

 

این استاد دانشگاه با بیان اینکه آزادی در قرن بیستم نتوانست مفهوم خود را پیدا کند و دستخوش بازی قدرت ها شد، گفت: حتی در خود فرانسه طی جمهوری اول تا سوم و در کشورهای دیگر نارسایی هایی در تحولات اجتماعی ایجاد شد که ناظر بر مقوله آزادی بود؛ به بیان دیگر جوامع بزرگ بشری بعد از یک دوره تجربه دموکراسی در قالب لیبرالیسم احساس کردند که انتظارات شان بر آورده نشده است و واکنش نشان دادند، در نتیجه انقلاب های مختلفی شکل گرفت تا زمانی که با وقوع انقلاب اسلامی ایران گویی انتظار جامعه بشری تازه پاسخ صحیح گرفت و به نتیجه رسید.

 

وی ادامه داد: وجه بارز انقلاب ایران این بود که برای خدا بود. بزرگ ترین حرکت آرمان خواهانه بشری در یک مفهوم «خدا» است که در انقلاب اسلامی بروز یافت، از سوی دیگر مقوله آزادی نیز در این انقلاب با تکیه بر نگاه توحیدی شکل گرفت و بعد از آنچه که در قرن هجدهم و نوزدهم برای رسیدن به آزادی در کشورهای مختلف جریان یافت، انقلاب اسلامی ایران در پایان قرن بیستم پاسخی به انتظارات بشری بود.

 

نوروزی در تشریح حرکت های سیاسی در راستای رسیدن به آزادی در طول سه قرن گذشته گفت: مشکل طیف های مختلف فکری اعم از چپ و راست این بود که دموکراسی که در هر برهه ای روی کار می آمد نمی توانست جایگاه خودش را پیدا کند و تلاش ها بی فایده می ماند. به نوعی این دموکراسی خود تبدیل به یک نوع دیکتاتوری می شد.

 

وی با اشاره به دیدگاه آیزا برلین در مورد مفهوم آزادی ادامه داد: این محقق و نظریه پرداز سیاسی آزادی را به مثبت و منفی تقسیم می کند. بسیاری از متفکران از جمله این محقق وقتی وارد این مقوله ها می شوند این سوال را مطرح می کنند که در این میان آزادی مثبت چه خواهد شد؟

 

نوروزی با بیان اینکه تمام جنبش هایی که بعد از جنگ جهانی دوم به ویژه در خاورمیانه، شمال آفریقا اتفاق افتاد در پی رسیدن به آزادی بودند، افزود: اما در ایران و 15 خرداد 1342 امام راحل علاوه بر اینکه در برابر دیکتاوتوری تمام قد ایستادند، در واقع جامعه را به سوی رهایی پیش بردند ولی نهضت امام(ره) ادامه پیدا کرد و به نتیجه رسید.

 

مشاور سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها گفت: آزادی از منظر غرب، آزادی از منظر سوسیالیسم،آزادی از منظر لیبرالیسم هیچ کدام نتوانستند ظرفیت حداکثری را ایجاد کنند و در واقع آزادی ذیل این مکاتب در حال تبدیل شدن به عامل ضد خودش بود. این مساله سخت ترین اتفاق بود که آزادی به ضد خودش تبیدل شود و در واقع به نوعی دیکتاتور مآبانه شود. حداقل در بستر جریان هایی که در قرن بیستم شکل گرفت از جمله فاشیسم و نازیسم که در بستر حرکت های مدرن شکل گرفتند دنیا به جنگ و آشوب رسید نه آزادی و رهایی.

 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در مفهوم دموکراسی که همان حاکمیت مردم بر مردم است، قطعا مردم نمی توانند خودشان بر خودشان حکومت کنند. اگر قرار است افراد حاکمیت و رهبری را خودشان بر عهده بگیرند یک اتفاق حداکثری رخ نمی دهد و تنها نفی دیکتاتوری رخ می دهد ولی اتفاق فوق العاده ای نمی افتد. اتفاقا همان افراد ممکن است خود تبدیل به دیکتاتور شوند چون هرکس حرف خودش را می زند چه اینکه بسیاری از مصلحان اجتماعی قرن بیستم بعد از پیروزی خود تبدیل به یک دیکتاتور شدند.

 

وی با بیان اینکه آنچه که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در راستای رسیدن به دموکراسی در جهان اتفاق افتاد در واقع انسداد دموکراسی بود، گفت: علت این امر آن بود که برداشت کاملی از این مفهوم وجود نداشت. هرکدام از جریان ها که شکل می گرفتند به دلیل نقصی که داشتند با شکست و انسداد مواجه می شدند و جریان دیگری از دل شان بیرون می آمد. پس این خلا ها و کاستی ها هرگز نمی توانست کمک کند.

 

نوروزی تصریح کرد: باید انسان را با خدا تعدیل کرد، این کار را انقلاب اسلامی انجام داد. انسان از هر چارچوب فکری و ذهنی که باشد باید در یک تفکر مترقی و معنوی به ظرفیت بی نهایت خود برسد و انسدادها را از میان ببرد. انسان باید در ارتباط با خداوند به یک ژرفانیت برسد. انقلاب اسلامی چنین رویکردی داشت.

 

وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران یک پدیده معرفتی است، خاطرنشان کرد: این حرکت آزادی سیاسی را به درستی تفسیر کرد. انقلاب پاسخی به انسدادهای تاریخی بود که در پی ایجاد آزادی ایجاد شده بودند.

کد خبر 606993

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha