به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین رحیم کارگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کانال آینده نگاری ایرانیان می نویسد:یکی از مسائل مهم نشانه های نزدیک ظهور، مکان بروز این علایم است که در روایات بدانها تصریح شده است. شاید درباره مصداق بیرونی بعضی از این مکان ها (مثل طالقان و زوراء) اتفاق نظری نباشد؛ اما درباره عراق و شام (سوریه) و شهرهای آن، اختلاف خاصی وجود ندارد و رویدادها و حوادث آن، به روشنی در این مناطق روی می دهد.
این مناطق در قبل از ظهور اهمیت استراتژیک و سوق الجیشی دارند و حوادث آن تاثیر زیادی بر سایر مناطق دارند! پس یکی از مسائل بدیهی پیش از ظهور، تغییرات و تحولات سیاسی و نظامی در شام و عراق است و به همین جهت هر اتفاقی در این دو کشور، قابل مطالعه و توجه جدی است و نمی توان از کنار آنها بی تفاوت گذشت!
مناطق عمده و اصلی درگیری در سوریه و آغاز آنها عمدتاً حمص و حلب است (الان نیز عمده مناطق درگیر در سوریه همین شهرها و مناطق است). در واقع سفیانی، جنگش را از مناطق پنج گانه اي که روايت ها به آن اشاره شده، آغاز مي کند. مناطق پنج گانه عبارتند از «دمشق»، «اردن»، «حمص»، «حلب» و «قنسرين» و به بيان ديگر او جنگ خود را از سرزمين شام آغاز مي کند و بر آن چيره مي شود. سپس از آنجا به عراق و حجاز مي رود.
روایات بسیاری از شورش ها، جنگ ها و زلزله در شام (بخصوص دمشق)، خبر می دهد. امّا از آنجا که سفیانی از دمشق خروج می کند، نقش آنجا پررنگ تر می شود. در برخی از روایات، سفیانی از «وادی یابس» (مرز بین سوریه و اردن) ظهور می کند و در برخی دیگر از دمشق می آید.
در «غیبت» نعمانی به نقل از امام باقر(ع) آمده است:«منتظر بانگ سفیانی باشید که به طور ناگهانی از دمشق، شنیده می شود، در این بانگ فرج عظیمی برای شماست، زیرا که این بانگ نوید بخش پیروزی بزرگ شماست».
قبل از خروج سفیانی یک سری حوادث مقدماتی، روی می دهد که در مورد حوادث زمینه ساز خروج سفیانی از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «هنگامی که کافری در شام به هلاکت رسد، اصهب کافر قیام می کند و تسخیر مرکز، بر او سخت می شود و طولی نمی کشد که او نیز کشته می شود ...».
به نظرکامل سلیمان نویسندة کتاب «یوم الخلاص»: مراد از مرکز در این حدیث، دمشق است که اصهب در آنجا توسط سفیانی به هلاکت می رسد. در مورد اولین سرزمینی که سفیانی اشغال می کند، در روایات به نقل از امیرمؤمنان چنین آمده است:«[سفیانی] روز جمعه خروج می کند و بر فراز منبر دمشق، قرار می گیرد و آن نخستین منبری است که او صعود می کند، خطبه می خواند، و مردم را به جهاد فرمان می دهد، و از آنها بیعت می گیرد که هرگز با او مخالفت نکنند، چه مطابق میلشان باشد، چه نباشد».
پس از چیره شدن سفیانی بر سوریه، نه ماه سیاه و تلخ و خونین بر منطقه حاکم می شود و بلا و مصیبتی بر امت مسلمان عارض می گردد که نظیری نمی توان برای آن یافت!
رسول اکرم(ص) می فرمایند:«هنگامی که سفیانی بر پنج منطقه (کُوَر خمس): دمشق، حَمْص، حلب، اردن، قنّسرین تسلط بیابد، نه ماه برای او بشمارید». همان گونه که مشاهده شد، دمشق یکی از کُوَر خمس است که سفیانی آن را تصرف می کند و همچنین در وقایع آخرالزّمان نقش به سزایی دارد.
یکی از اقدامات بایسته منتظران برای غافلگیر نشدن در حوادث و رویدادهای آینده، شناخت افراد و اقوام درگیر در منازعه در منطقه حساس و سرنوشت ساز شامات است. این منطقه نه تنها مورد توجه مسلمانان و معتقدان به رویدادهای قبل از ظهور است؛ به طور جدی مورد توجه یهودیان و مسیحیان هم است!
این امر نشان می دهد که کلید واژه تحولات آینده و نقطه شعله ور شدن آنها سوریه (شام و مناطق پیرامونی) است. کسانی که در حال حاضر بر شام حکومت می کنند، قوم علوی ها هستند، که یک استثناء در تاریخ حکومت های شام به شمار می روند؛ زیرا در طول تاریخ اسلامی، همواره نواصب و بنی امیه در شام حاکم بودند! آنها بغض عجیبی نسبت به اهل بیت(ع) و شیعیانشان داشتند که تداوم این بغض و دشمنی را می توان در همه گروه های سلفی و تکفیری سوریه دید که بالغ بر صد گروه می شوند!
هم اکنون وضعیت تغییر پیدا کرده زیرا حاکمیت آنها در اختیار علوی ها و بعضاً لائیک ها قرار دارد. علوی ها تنها 2 تا 3 میلیون از جمعیت حدوداً 20 میلیونی سوریه را تشکیل می دهند. شیعیان سوریه نیز جمعیتی بالغ بر 200 تا 300 هزار را به خود اختصاص می دهند. لذا بیش از نیمی از جمعیت آنجا را سنّیان متعصب ضدّ شیعه و دوستدار بنی امیه تشکیل می دهند. آنان تاکنون نمی توانستند خواست خود را محقق کنند؛ به همین جهت حوادث فعلی سوریه پایانی ندارد مگر اینکه سفیانی خروج کند یا یکی از این دو جبهه (سلفی و اموی یک طرف و جبهه مقاومت در طرف دیگر) از بین برود؛ والا این منازعه ادامه خواهد داشت و چه بسا تشدید خواهد شد!
بدترین نمود آخرالزمانی سوریه، هجوم تکفیری ها و سوری های متعصب و ضد ولایی در این منطقه و تشدید اقدامات شیعه ستیز و خشونت آمیز است که عمدتا هم با تحریک یهودی ها و غربی ها صورت می گیرد و کوچک ترین غفلتی، منجر به از بین رفتن شیعیان در این منطقه خواهد شد.
هنگامی که سفیانی شورش خود را آغاز می کند، از آنجایی که زمینة حمایت از او و اقداماتش در سوریه وجود دارد، به سرعت این افراد را دور خود جمع می کند و به کمک آنها علیه حاکمیت شورش می کند. اهل اردن نیز دو دسته هستند: گروهی اردنی که نسبتاً نرم خویند امّا گروه دیگر که بسیار خشک و متعصب و ضدّ اهل بیت(ع)اند حتی سرسخت تر از وهّابیان . «مصعب زرقاوی» از رهبران فرقة ضدّ شیعی القاعده از اینها بود و او را «کشتة امت» می خوانند!! او شیعیان را ذبح می کرد و آنها نیز او را بزرگ می دارند. به همین دلیل، اردن سرانجام همراه سوریه تحت امر سفیانی در می آید. حتی به گفته برخی از محققان، وقتی که یمن از دست وهابیان خارج شود و نظام سعودی فروپاشد، وهابیان و ناصبی های عربستان با یهود و غربی ها متحد می شوند و نظام سوریه را تحت فشار قرار می دهند و از طریق این فشار بیرونی و وقایع داخلی، زمینه برای سلطة سفیانی فراهم می گردد.
پس ما نه تنها باید منتظر خروج سفیانی بلکه حضور تمامی تکفیری ها و وهابی ها در این منطقه باشیم! حوادث شام متسلسل و پی درپی خواهد بود؛ ابتدا زلزله، سپس شکل گیری شورش و کودتا، سپس حرکت و شورش سفیانی و مسلط شدن وی بر اوضاع.
روایات ما بیان می کنند که در آغاز، زلزله ای در شام رخ می دهد که در آن یکصدهزار نفر از بین می روند. بعد از مدت کوتاهی، حکومت در اختیار اصهب (شخص بور) قرار می گیرد. اصهب از نام های شیر (اسد) نیز می باشد. آنگاه شخصی به نام «ابقع» بر ضدّ او شورش می کند. این، زمینة انقلاب علیه اصهب را فراهم می آورد. درگیری مدتی بین آن دو به طول می انجامد. بعد از مدتی سفیانی شورش می کند و هردوی آنها را از میان برمی دارد و خود بر سرزمین شام تسلط می یابد.
اینکه اصهب و ابقع کیستند و بر چه افراد و گروه هایی تطبیق می شوند، به هیچ عنوان معلوم نیست و نمی توان به محض هر اختلاف و جنگی در سوریه، طرفین نزاع را به ابقع و اصهب بودن، منتسب کرد؛ اما عجیب ترین نکته در این میان، حضور نظامی و جدی ترک ها در سوریه است که گویا با همدستی سفیانی، بر این مناطق مسلط می شوند! البته ترک ها، سالیان مدیدی در دوران عثمانی ها بر سوریه سیطره داشتند و اینک نیز به دنبال تسلط کامل بر سوریه هستند. این مساله باعث پیچیده تر شدن اوضاع سوریه و دخالت قدرت های دیگر در آن می شود!
مهم تر از این حضور و دخالت نواصب و دشمنان اهل بیت(ع) در سوریه و حمایت و طرفداری کامل آنان از سفیانی است. به عبارت روشن تر یکی از کشورهای درگیر در سوریه، عربستان است که نماینده خوارج و نواصب ولایت ستیز قبل از ظهور می باشند! البته اینان در ضعیف ترین و بدترین حالت خود خواهند بود!
گفتنی است، کانال آینده نگاری ایرانیان به نشانی iranianForesight@ در دسترس کاربران است.
نظر شما