روحانیت یار و یاور انقلاب/ ماجرای اذانی که وقت شکنجه شنیدم

خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام نوری سعید، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان از خاطرات پیش از انقلابش می‌گوید، خاطراتی که دو سالش را روی صندلی شکنجه ساواک گذرانده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، حرف زدن از نقش روحانیت در انقلابی که سردمدار و قافله سالارش خمینی کبیر با آن اندیشه‌های بلند و برخواسته از اسلام ناب محمدی است کار را بر من و تو آسان میکند. گویی در ظهر تابستان از روز و نقش آفتاب در گرما و روشنای بخواهی سخن بگویی. انقلاب مردم ایران خیلی زود خاصیتی مذهبی یافت. این بیشتر به ایدئولوژی انقلاب بازمی‌گشت که با توجه به مفاد اسلامی‌اش، ماهیتی متمایز به انقلاب بخشیده بود. افزون بر این، جریان مذهبی در رقابت با جریان‌های دیگر قابلیت بسیاری برای بسیج و سازمان‌دهی مبارزه‌ی توده مردم داشت. این امر البته تحت تأثیر فعالیت‌ها و عملکرد رهبری قدرتمند و هوشمندانه‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه) و استفاده از شبکه‌ی روحانیت و مساجد در جریان مبارزه عملیاتی شد.

 

شاید خاصیت جامعه‌ی شیعی نیز در چگونگی نقش‌آفرینی مذهب در انقلاب اسلامی اثرگذار باشد، چرا که روحانیت در مذهب شیعه از شبکه‌ی قدرتمند و سازمان‌دهی منسجمی برخوردار است که این خود به مختصات مثبت این نیروی اجتماعی بدل شده است. این خاصیت با سخنرانی آتشین امام در خرداد 1342 جلوه‌گر شد و قدرت شبکه‌های ارتباطی روحانیت و مساجد خود را نشان دادند. از آن پس، این مساجد بودند که جایگاه مبارزه‌ی مردم مسلمان ایران شدند. روحانیت با استفاده از همین شبکه، سخنان امام را در میان مردم انتشار دادند. خاطرات یکی از همین روحانیون که طلبه پیش از انقلاب بوده و اکنون در سنگر دانشگاه حامی انقلاب است شنیدنی است...

 

حجت الاسلام علی نوری سعید استاد دانشگاه، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در گفتگو با خبرنگار شبستان از رشت درباره آشنایی‌اش با انقلاب اسلامی گفت: در محیطی روستایی و مذهبی رشد کردم و از کودکی به خاطر نوع تربیتی که با آن پرورش یافتم با مسائل مذهبی آشنایی داشتم.

 

 وی افزود: زمانی که در سال 1342 زمینه‌های انقلاب امام خمینی آغاز شد من سال اول دبستان بودم و از همان زمان نسبت به امام و انقلاب و ارزش‌های انقلابی علاقه مند بودم.

 

این مبارز انقلابی خاطرنشان کرد: سال 1350 به عنوان طلبه در مدرسه جامع رشت مشغول به تحصیل شدم و بعد از یک سال به مشهد مقدس عزیمت کردم و چهار سال مهمان سفره کرامت حضرت شمس الشموس بودم.

 

وی اذعان کرد: پس از مشهد به حوزه علمیه قم رفتم و اینطور نبود که نسبت به مسائل بی تفاوت باشم بلکه از همان ابتدای طلبگی با مبارزات امام آشنا و همراه بودم.

 

 عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان اضافه کرد: هم زمان با درس حوزوی در دانشگاه هم تحصیل می‌کردم.

 

وی یادآور شد: در سال 1354 به واسطه فعالیت‌هایی که داشتم توسط ساواک دستگیر شدم.

 

نوری سعید، درباره ماجرای دستگیر‌ی‌اش در تهران، اعلام کرد: در مدرسه مروی تهران مهمان دوست حوزوی‌ام بودم. یک ساک پر از اعلامیه امام داشتم که در حجره دوستم گذاشتم و برای کاری بیرون رفتم. ماموران ساواک که برای دستگیر کردن دوستم می‌آیند متوجه ساک و مدارک می‌شوند و برای من کمین می‌کنند و به محض برگشت مرا هم دستگیر کردند و به شکنجه گاه ساواک بردند.

 

وی با اشاره به شکنجه جوانان زیادی که از نزدیک دیده و یا صدای فریادشان را می‌شنیده است، گفت: مرا هم مدت زیادی شکنجه کردند و به دنبال سرنخ‌هایی از دیگر مبارزان بودند.

 

ماجرای اذانی که وقت شکنجه به گوشم رسید

این استاد دانشگاه اظهار کرد: در 18 اسفند سال 1354 در شکنجه گاه ساواک، مامورانی مشغول شکنجه من بودند که وقت نماز مغرب رسید. در شدت و سختی بودم در ذهنم این گذشت که خدایا تو و راهی که انتخاب کرده‌ام حق است یا اینها که ما را زجر می‌دهند.

 

 وی افزود: بسیار دلم گرفته بود و شکسته دل بودم و در همین که این افکار از ذهنم می‌گذشت، ناگهان صدای اذانی به گوشم رسید و انگار پاسخ خودم را گرفته باشم، دلم قرص شد.

 

نوری سعید در ادامه گفت: بعد از آزادی دنبال آن مسجد رفتم و دیدم مسجدی درخیابان فردوسی در کنار ایران پیمای آن زمان بود که صدای اذان آن به شکنجه گاه ساواک در خیابان فروغی می‌رسید و اکنون که صدای الله اکبر اذان را می‌شنوم آن اذان خاطره انگیز به ذهنم می‌آید.

 وی یادآورشد: از سال 54 به مدت دو سال در زندان بودم.

 

 فعالیت سیاسی در قالب کلاس قرآن

این مبارز انقلابی با بیان اینکه عمده فعالیت‌های مبارزاتی من فرهنگی بود، اظهار داشت: در سال 1357 در مسجد لاکانی و صیقلان فعالیت‌های فرهنگی و آموزش قرآن داشتم. بعد از آزادی از زندان فعالیت‌های خود را با شدت بیشتری ادامه دادم.

 

وی ادامه داد: با تعداد زیادی از جوانان آن زمان مسائل انقلابی را دنبال می‌کردم و در قالب آموزش قرآن فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در مساجد مختلف داشتم.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان خاطرنشان کرد: به خاطر حساسیت‌هایی که بر روحانیون و مبارزان وجود داشت در رشت با سختی اجازه فعالیت در مساجد به ما داده می‌شد. در مسجد لاکانی فردی به نام حاج آقای فقیهی و در مسجد صیقلان هم حجت الاسلام سید میرعبدالعظیمی نماز می‌خواند و این دو بزرگوار به ما اجازه فعالیت فرهنگی می‌دادند و من و دوستانم تحت عنوان آموزش قرآن فعالیت‌های خود را دنبال می‌کردیم.

 

وی تاسیس کتابفروشی را از دیگر فعالیت‌های خود برشمرد و گفت: قبل از پیروزی انقلاب همراه با تعدادی از دانشجویان مرکزی به نام کتابفروشی رعد در کنار مسجد صفی رشت تاسیس کردیم. رضا رمضانی، اولین نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی و اکنون استاد کنونی دانشگاه تهران از جمله این دانشجویان بود.

 

نوری سعید اعلام کرد: فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی من و دوستانم در همین کتابفروشی ادامه پیدا کرد.

 

سخنرانی در ورزشگاه شهید عضدی رشت

وی با اشاره به خاطراتی از روزهای منتهی به پیروزی انقلاب گفت: بعد از 17 شهریور و جنایت رژیم پهلوی در جمعه سیاه، مرحوم آیت الله احسانبخش سخنرانی آتشینی کرد و مردم حرکت‌هایی شکل دادند. در آن تظاهرات مهم در شهریور 1357 من در ورزشگاه شهید عضدی به عنوان یک طلبه انقلابی سخنرانی کردم.

 

 وی اضافه کرد: شب‌هایی که آیت الله احسانبخش در مسجد سوخته تکیه سخنرانی می‌کرد ساواک به مسجد و مردم حمله می‌کرد و مردم هم با ماموران ساواک درگیری می‌شدند. درگیری مردم با ماموران ساواک و نیروهای شهربانی تا پاسی از شب ادامه داشت.

 

این مبارز انقلابی تاکید کرد: عمده فعالیت‌های من و دوستانم در مساجد لاکانی، سوخته تکیه و کاسه فروشان بود.

  وی با بیان اینکه فعالیت‌های مبارزاتی من ادامه داشت تا انقلاب پیروزی شد، گفت: پس از آزادی از زندان درس دانشگاهی‌ام را ادامه دادم و پیش از انقلاب فرهنگی در رشته فلسفه غرب مدرک کارشناسی گرفتم.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب وارد سپاه شدم و از بنیانگذاران سپاه رشت بودم. مدتی فرمانده کمیته انقلاب اسلامی استان گیلان بودم بودم و در سال 1360 از سپاه وارد آموزش و پرورش شدم. در سال 67 در رشته فلسفه اسلامی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم و اکنون در مقطع دکتری مشغول تحصیل هستم.

 

وی به دو گروه از جوانان فعال در حوزه مبارزات انقلابی اشاره و اعلام کرد: گروه اول در طیف جوانان مذهبی بودند و انگیزه آنان از مبارزه پیروی از امام و اندیشه‌های امام و به طور کلی انگیزه مذهبی بود.

 

این استاد دانشگاه تاکید کرد: این گروه از جوانان غیر از انقلاب و حاکمیت دینی چیز دیگری را دنبال نمی‌کردند.

 

نوری سعید با بیان اینکه گروه دیگری هم بودند که گرایشات چپ داشتند، گفت: دامنه تبلیغات و طرفداران آنها در همان مراکز روشنفکری بود و در میان مردم پایگاهی نداشتند. این گروه با پیروزی انقلاب جرات مطرح مسائل سیاسی از دیدگاه خود در مجامع عمومی نداشتند.

 

این مبارز سال‌های انقلاب، شهادت جوانان را بخشی از هزینه‌های مردم ایران برای پیروزی انقلاب خواند و گفت: از جوانان انتظار می‌رود قدردان نعمت انقلاب باشند، انقلابی که برای ملت ایران استقلال، عزت، شرافت، آزادگی و سربلندی ارمغان آورد.

کد خبر 606080

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha