شب قدر شب سخن گفتن با خدا است

درساعت‌هاى کیمیایى لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده رابکند. بهترین اعمال دراین شب، دعاست احیاء هم براى دعا وتوسل و ذکر است. نماز هم در واقع مظهر دعا و ذکر است.دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفت.

خبرگزاری شبستان: رهنمودهای مقام معظم رهبری در رابطه با شبهای قدر  تحت عنوان «سی روز، سی گفتار» در نوزدهمین روز ماه مبارک رمضان، آنچه در ادامه می خوانید رهنمودهای آیت الله خامنه ای پیرامون عنوان دعادر شبهای قدر است.
این ماه، ماه ضیافت الهى است. پذیرایى خداوند از بندگان خود در این ماه -که یک پذیرایى معنوى است- عبارت است از گشودن درهاى رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیرى که بندگان در این ماه انجام مى‌دهند. روزه ماه رمضان هم یکى از مواد همین ضیافت عظیم الهى است که مایه تصفیه روح انسان و ایجاد زمینه طهارت قلبى روزه‌دار است. امام سجاد (ع) در خطبه‌اى فرمود: «شهر الطّهور و شهر التمحیص»؛ رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خداى متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار مى‌دهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فى رمضان ففى أىّ شهر یغفر له»؛ اگر کسى در ماه رمضان -که درهاى رحمت و مغفرت الهى به روى انسان‌ها گشوده است- نتواند به مغفرت و رحمت الهى دست پیدا کند، پس کِى چنین توفیقى نصیب او خواهد شد؟

 

بهترین اعمال در این شب، دعاست
یکى از مواد این مائده الهى و ضیافت الهى، لیلةالقدر است؛ فرمود «لیلةالقدر خیر من ألف شهر»؛ شبى که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه بر‌تر و بالا‌تر است. در ساعت‌هاى کیمیایى لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست.
احیاء هم براى دعا و توسل و ذکر است. نماز هم -که در شب‌هاى قدر یکى از مستحبات است- در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت یا به تعبیر رایج ما‌ها روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است یا تمجید و تحمید است یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه این‌ها دعاست. دعا یکى از مهم‌ترین کارهاى یک بنده مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد.


بزرگ‌ترین خسارت افراد محروم از دعا؟

وقتى ما با خدا سخن مى‌گوییم، او را نزدیک خود احساس مى‌کنیم، مخاطب خود مى‌دانیم و با او حرف مى‌زنیم، این دستاورد‌ها از جمله فواید و عواید دعاست. زنده نگهداشتن یاد خدا در دل، غفلت را -که مادر همه انحراف‌ها و کجى‌ها و فسادهاى انسان است- مى‌زداید. دعا غفلت را از دل انسان مى‌زداید؛ انسان را به یاد خدا مى‌اندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه مى‌دارد. بزرگ‌ترین خسارتى که افراد محروم از دعا مبتلاى به آن مى‌شوند، این است که یاد خدا از دل آن‌ها مى‌رود. نسیان و غفلت از خداى متعال براى بشر بسیار خسارت‌بار است. در قرآن چند آیه در این‌باره ذکر شده و بحث مفصلى دارد. دستاورد دوم دعا، تقویت و استقرار ایمان در دل است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر مى‌کند. ایمانِ قابل زوال در مواجهه با حوادث عالم و سختى‌ها، خوشى‌ها، تنعم‌ها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن است. مى‌شناسید کسانى را که ایمان داشتند اما در مواجهه با مال دنیا، با قدرت دنیا، با لذات جسمى و شهوات قلبى، ایمان از دست آن‌ها رفت. این، ایمان متزلزل و غیرمستقر است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت مى‌کند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خداى متعال از بین مى‌رود.


با خدا سخن گفتن به انسان روح اخلاص مى‌دهد
سومین دستاورد، دمیدن روح اخلاص در انسان است. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن، به انسان روح اخلاص مى‌دهد. اخلاص یعنى کار را براى خدا انجام دادن. همه کار‌ها را مى‌شود براى خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه کارهاى معمولىِ روزمره زندگى را هم با نیت تقرب به خدا انجام مى‌دهند و مى‌توانند. بعضى هم هستند که حتّى قُربى‌ترین و عبادى‌ترین کار‌ها -مثل نماز- را نمى‌توانند براى خدا انجام دهند. بى‌اخلاصى درد بزرگى براى انسان است. دعا روح اخلاص را در انسان مى‌دمد. دستاورد چهارم دعا، خودسازى و رشد فضایل اخلاقى در انسان است. انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خداى متعال، فضایل اخلاقى را در خود تقویت مى‌کند؛ این خاصیت قهرى و طبیعى انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا مى‌شود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقى را از انسان مى‌زداید؛ حرص و کبر و خودپرستى و دشمنى با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بى‌صبرى را از انسان دور مى‌کند. دستاورد پنجم دعا، ایجاد محبت به خداى متعال است. دعا عشق به خداى متعال را در دل زنده مى‌کند. مظهر همه زیبایى‌ها و خوبى‌ها ذات اقدس پروردگار است. دعا و انس و تکلم با خداى متعال، این محبت را در دل به‌وجود مى‌آورد.

 

 سلاح برنده مومن در مواجهه با مشکلات
دستاورد ششم دعا، دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالش‌هاى زندگى را مى‌دهد. هر کس در دوران زندگى خود با حوادثى مواجه مى‌شود و چالش‌هایى پیدا مى‌کند. دعا به انسان توانایى و قدرت مى‌دهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم مى‌کند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح. از نبى مکرم نقل شده است که فرمود: «ألا ادلّکم على سلاح ینجیکم من أعدائکم»؛ اسلحه‌اى را به شما معرفى کنم که مایه نجات شماست؛ «تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدعاء». در مواجهه با حوادث، توجه به خداى متعال، مثل سلاح برّنده‌اى در دست انسان مؤمن است. لذا در میدان جنگ، پیغمبر مکرم اسلام همه کارهاى لازم را انجام مى‌داد؛ سپاه را مى‌آراست، سربازان را به صف مى‌کرد، امکانات لازم را به آن‌ها مى‌داد، توصیه‌هاى لازم را به آن‌ها مى‌کرد، اِشراف فرماندهىِ خودش را اعمال مى‌کرد؛ اما در‌‌ همان وقت هم وسط میدان زانو مى‌زد، دست به دعا بلند مى‌کرد، تضرع مى‌کرد، با خداى متعال حرف مى‌زد و از او مى‌خواست. این ارتباط با خدا، دل انسان را مستحکم مى‌کند. دستاورد دیگر دعا، برآمدن حاجات است. یکى از دستاوردهاى دعا این است که حاجاتى که انسان دارد، از خداى متعال مى‌خواهد و خدا آن حاجات را برآورده مى‌کند. البته همه خواص دعا این نیست؛ این هم یکى در کنار بقیه دستاوردهاى دعاست. فرمود: «اسألوا اللَّه من فضله»؛ از خداى متعال بخواهید و نیازهاى خودتان را از او بطلبید. در دعاى ابوحمزه ثمالى از قول امام سجاد (ع) این گونه ‌طور عرض مى‌شود: «و لیس من صفاتک یا سیدى أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیة و أنت المنّان بالعطیات على أهل مملکتک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهى که از تو بخواهند اما بنا داشته باشى که خواسته آن‌ها را عملى نکنى؛ این امکان ندارد. وقتى خداى متعال به من و شما امر مى‌کند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خداى متعال تصمیم دارد که آنچه را مى‌خواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الإجابة و اللَّه أکرم من ذلک»؛ خداى متعال کریم‌تر از آن است که باب دعا را باز کند اما باب اجابت را ببندد.


چه دعایى بکنیم که اجابت شود؟ 
گاهى انسان چیزى را از خدا مى‌خواهد و به حسب ظاهر احساس مى‌کند که این خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا این است که دعا به معناى حقیقى کلمه و با شرایط خود انجام بگیرد. اولین شرط دعا این است که با دلِ باطراوت و بى‌آلایش درخواست شود؛ مثل دل جوان‌ها؛ لذا دعاى جوانان اقبال و احتمال اجابت را بیش از همه دارد. گاهى بعضى‌ها به بنده مى‌گویند براى جوان‌هاى ما دعا کن. البته ما همیشه براى همه جوان‌ها دعا مى‌کنیم اما در واقع این جوان‌ها هستند که اگر قدر دل بى‌آلایش و باطراوت خود را بدانند، دعاى آن‌ها از هر دعایى مى‌تواند به استجابت نزدیک‌تر باشد.
یکى دیگر از شرایط دعاى مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ یعنى بداند که این دعا و این درخواست از کسى است که قدرت دارد همه آنچه را که انسان مى‌خواهد، براى او انجام دهد؛ یعنى به اثر دعا باور داشته باشد. به امام صادق (ع) عرض شد که: «ندعوا فلا یستجاب لنا»؛ دعا مى‌کنیم اما اثر اجابت را نمى‌بینیم؛ فرمود: «لأنّکم تدعون من لا تعرفونه»؛ بى‌معرفت دعا مى‌کنید. در روایتى درباره معرفت در دعا نقل شده است که: «یعلمون أنّى أقدر على أن اعطیهم ما یسألونى»؛ به قدرت اجابت پروردگار باور داشته باشند. در دعا همت بلند داشته باشید؛ درخواست‌هاى بزرگ بکنید؛ سعادت دنیا و آخرت را بخواهید و نگویید این‌ها بزرگ است، این‌ها زیاد است؛ نه، براى خداى متعال این‌ها چیزى نیست. عمده این است که شما به معناى حقیقى کلمه و با همین شرایط، طلب کنید؛ خداى متعال این طلب را اجابت خواهد کرد. گاهى هم انسان نمى‌داند کارى که انجام گرفت، اجابت دعاى او بوده؛ خود انسان غافل است.

 

با دل پاک و زبان راستگو دعا کنیم
یکى دیگر از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. این شب‌ها هم شب‌هاى توبه است. همه دچار گناه و تخلف هستیم. تخلف‌ها کوچک و بزرگ دارد. از خداى متعال باید عذرخواهى و استغفار و طلب بخشش و توبه کنیم و به سوى خدا برگردیم. عزم ما باید این باشد که از ما گناه سر نزند. گاهى انسان عزم مى‌کند و تصمیم مى‌گیرد که گناه نکند؛ بعد دچار غفلت و اشتباه مى‌شود و لغزش پیدا مى‌کند؛ باز همین گناه سراغ انسان مى‌آید؛ بار دیگر باید توبه و استغفار کند؛ منتها استغفار باید جدى و حقیقى باشد. گناه نکردن باید یک قصد واقعى و جدى باشد. درباره دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: «و لیخرج من مظالم الناس»؛ انسان باید از مظلمه مردم خارج شود تا دعایش قبول شود. در روایت دیگر دارد که خداى متعال به حضرت موسى خطاب فرمود: «یا موسى ادعنى بالقلب النقى و اللسان الصادق». با دل پاک و زبان راستگو با خداى متعال حرف بزنید و دعا کنید؛ دعا قطعاً مستجاب خواهد شد.  یکى دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همان‌طور که عرض کردیم، معناى دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. این‌که انسان همین‌طور طبق عادت چیزى را بر زبان بیاورد و مطالبه‌اى را ذکر کند -خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز- بدون این‌که در دل خود حقیقتاً حالت طلبى را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقه لسان است. «لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»؛ دل غافل و بى‌توجه و سربه‌هوا اگر دعا کند، خداى متعال دعایش را قبول نمى‌کند. دل‌هاى آلوده و غرق در تمنیات و شهوات نفسانى -که اصلاً غافلند- چگونه دعا خواهند کرد؟ چه توقعى است که اگر انسان این‌طور دعا کرد، مستجاب شود؟


هر وقت اراده کردی، می‌شود رفت در ِ خانه خدا؟
بعضى‌ها دعا و عبادت و توبه را مى‌گذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است. اگر گفته شود توبه کنید، مى‌گویند حالا وقت داریم. اولاً معلوم نیست وقت داشته باشیم؛ مرگ انسان را مطلع نمى‌کند؛ براى همه سنین هم است. اگر فرض کردیم حقیقتاً وقت داریم -یعنى بناست به سنین پیرى برسیم- چنانچه کسى خیال کند که مى‌شود دوران جوانى را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خیال راحت و با آسانى به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگى مرتکب شده است. حالت دعا و انابه چیزى نیست که انسان هر وقت اراده کرد، براى او پیش بیاید. گاهى مى‌خواهیم، نمى‌شود؛ دنبال حال و توجه هستیم، دست نمى‌دهد؛ «ذلک بما قدّمت یداک». انسانى که زمینه توجه به خدا و رجوع إلى‌اللَّه را در خودش به‌وجود نیاورده باشد، این‌طور نیست که هر وقت اراده کرد، بتواند درِ خانه خدا برود. شما مى‌بینید بعضى دل‌هاى پاک -غالباً جوان‌ها- خیلى راحت مى‌توانند ارتباط برقرار کنند اما بعضى هرچه تلاش مى‌کنند، این ارتباط برقرار نمى‌شود. کسانى که فرصتى دارند و مى‌توانند دل خودشان را نرم نگه دارند، قدر بدانند و رابطه خود را با خدا حفظ کنند؛ تا هر وقت خواستند درِ خانه خدا بروند، بتوانند.  نکته آخر در باب دعا، دعاهاى مأثور است. دعاهایى که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولاً خواسته‌هایى در این دعا‌ها گنجانده شده است که به ذهن امثال ما‌ها اصلاً خطور نمى‌کند و انسان از زبان ائمه (ع) آن‌ها را از خدا طلب مى‌کند. در دعاى ابوحمزه و دعاى افتتاح و دعاى عرفه بهترین مطالبات و خواسته‌ها براى انسان مطرح مى‌شود؛ که اگر انسان این‌ها را از خدا بخواهد و بگیرد، مى‌تواند براى او سرمایه باشد. ثانیاً در این دعا‌ها مایه‌هاى خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب با زبان و لحن و بیانى ادا شده است که دل را خاشع و نرم مى‌کند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگى و شوق در این دعا‌ها موج مى‌زند. انسان باید این دعا‌ها را قدر بداند و از آن‌ها استفاده کند. البته باید معناى این دعا‌ها را بفهمیم. خوشبختانه الآن ترجمه‌هاى خوب وجود دارد و مفاتیح‌الجنان و دعاهاى گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمه‌ها، دقت کنند و بخوانند. البته تا آن‌جایى که ما دیده‌ایم، هیچ ترجمه‌اى نتوانسته زیبایى‌هاى الفاظ این دعا‌ها را منعکس کند؛ ولى بالاخره مضمون دعا معلوم است. با توجه به این ترجمه‌ها دعا‌ها را بخوانند. کسانى‌که مى‌خوانند و با آن‌ها عده‌اى هم‌صدا مى‌شوند، بعضى از فقرات دعا را لااقل ترجمه کنند. البته مرتبه پایین‌ترش هم این است که اگر انسان معناى دعا را نمى‌فهمد، همین‌قدر احساس کند که با یک زبانِ شیفته حاکى از سوز دل دارد با خداى متعال حرف مى‌زند...
خطبه‌هاى نماز جمعه‌ تهران‌؛ 29/07/84

پایان پیام /

کد خبر 60591

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha