به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، تربیت مهدوی به عنوان زیربنای سبک زندگی منتظرانه که می تواند مسیر انتظار را هموار کند یکی از مهمترین مولفه هایی است که بی توجهی نسبت به آن آثار سوئی را بر فرد و جامعه منتظر تحمیل می کند. از این رو، در سلسله مطالبی که به همت واحد پژوهش بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) تدوین شده است، این نوع خاص و سرنوشت سازِ تربیت و آسیب هایی که پیش پای آن بروز و ظهور می کند را بررسی می کنیم که پنجمین شماره آن از نظرتان می گذرد:
محور سوم. آسیب ها: گسست و دنباله روی؛ سلامت: هدایت
اشاره: در این محور، آسیب های تربیت دینی به طور کلی، عبارتند از گسست و دنباله روی. در تربیت دینی، گسست میان نسل پیشین و نسل بعدی هنگامی رخ می دهد که نسل پیشین، به گونه ای از سنت گرایی متحجرانه روی آورد که مانع هم سخنی و همفکری، میان آنها و نسل بعدی گردد. آسیب زایی گسست، بسیار چشمگیر است به طوری که در اصل، مانع تحقق تربیت می گردد.
از سوی دیگر و در قطب مقابل، دنباله روی، آسیب دیگری است که در کمین تربیت دینی است. دنباله روی به این معناست که نسل پیشین، تسلیم خواست ها و بلکه هوس های نسل بعدی گردد. آسیب زایی دنباله روی نیز در آن است که تربیت را در اثر حرکتی به شدت انفعالی، دچار استحاله می سازد. همچون محورهای پیشین، در این محور نیز باید به داد و ستد نهایی میان دو قطب آسیب توجه داشت.
بروز گسست، نسل پیشین را بر آن می دارد که به دنباله روی روی آورد، چنانکه دنباله روی در شکل نهایی خود، نسل پیشین را چنان به بی معنایی دچار می سازد که ممکن است به رها کردن نسل بعدی و گسست رضا دهد. در حالت سلامت، هدایت قرار دارد. هدایت با گسست متفاوت است زیرا هدایت مستلزم آن است که هدایتگر به زبان مخاطب خود و در حد اندیشه او سخن بگوید. همچنین، هدایت با دنباله روی نیز آشکارا متفاوت است زیرا هدایتگر باید مخاطب خود را به سوی حقیقت هایی راه ببرد.
پس از اشاره به آسیب ها و سلامت تربیت دینی به طور کلی، اکنون، به توضیح بیشتر آنها در خصوص مهدویت می پردازیم.
در قطب نخست آسیب ها، گسست میان دو نسل مطرح است. چنانکه گذشت، گسست هنگامی رخ می دهد که هم زبانی و هم اندیشی نسل پیشین و نسل بعدی ناممکن گردد. این آسیب در مسأله مهدویت نیز می تواند رخ دهد. هنگامی که مباحث و مطالب مربوط به مهدویت، به زبانی مهجور مطرح گردد یا با مسائل و مباحثی که نسل جدید با آنها درگیر است، ارتباط نیابد، گسست رخ می نماید. گاه نسل پیشین، در طرح مسأله مهدویت با نسل نو، بر جنبه هایی فرعی و جانبی از آن تأکید می کنند یا آن را در قالب نمادهایی عرضه می کنند که نسل نو چندان ارتباطی میان آنها و مسائل زمان خویش نمی یابد. در حالی که مسائل محوری و اساسی مهدویت، چنان است که با مسائل جاری هر نسلی ارتباط می یابد و این گونه جنبه های مهدویت است که باید در کانون توجه قرار گیرد. در ادامه بحث، به مسائل محوری مهدویت اشاره خواهیم.
در نقطه مقابل، قطب آسیب زای دیگر، دنباله روی نسل پیشین نسبت به نسل جدید است. چنانکه در بالا بیان شد، دنباله روی از آن رو آسیب زاست که نسل جدید را از آرمان ها محروم می سازد و آنها را در حد امیال یا آراء رایج شان محدود می کند. اگر در عرصه مهدویت نیز دنباله روی رخ نماید، چهره ای آسیب زا به آن داده می شود. دنباله روی در عرصه مهدویت، به دو شکل می تواند آشکار شود: نخست، سخن نگفتن از آن، به سبب اینکه به ذائقه نسل جدید، خوش نمی آید. دوم، سخن گفتن از آن، اما به گونه ای که به الگوهای رایج حکومتی و سیاسی، فروکاسته شود. به طور مثال، اگر امروزه، دموکراسی، شکل مطلوبی از حکومت محسوب می شود، کسانی بکوشند حکومت مهدی(عج) را برحسب آن، مورد فهم و تفسیر قرار دهند. در این مورد، ممکن است برخی از روایات نیز مستند قرار گیرد، مانند این که از قول پیامبر(ص) درباره آن حضرت(عج) نقل شده است: "مهدی با یاران خود مشورت می کند"(۱)
اما هیچ یک از این دو صورت دنباله روی، مطلوب نیست. در مورد نخست، یعنی ذائقه نسل جدید را مناسب با مهدویت نیافتن، دلیلی بر ترک آن نیست. بخشی از کار تربیت، ایجاد تغییر ذائقه است. اما در این خصوص، بیشتر باید به نحوه عرضه مطلب توسط نسل پیشین، بدگمان بود تا این که ذائقه نسل جدید را به طور مستقیم مسئول انگاشت. در مورد دوم، یعنی فروکاستن مهدویت به شکل های رایج حکومت مانند دموکراسی نیز ضرورتی بر این کار نیست. تجربه هایی که بشر در طول راه می یابد، هنوز خامی های بسیار دارد و باید در تب و تاب تحولات جوامع بشری آزموده شود، چنانکه امروزه، دموکراسی با همه جنبه های مثبتی که دارد، مورد نقادی های بسیاری است. بی تردید، آینده زندگی بشر، شاهد مطرح شدن شکل های حکومتی بسیار زبده تری از دموکراسی خواهد شد.
به دور از دو قطب آسیب زای گسست و دنباله روی، حالت سلامت در این محور، عبارت از هدایت است. هدایت، متفاوت با گسست و دنباله روی است. هادی، هم باید به زبان و متناسب با اندیشه مخاطبان خود سخن بگوید و هم از پیروی اهواء آنان دوری گزیند. مهدویت نیز، چون پاره ای از مجموعه معرفتی تربیت دین، باید این نقش هدایت کنندگی را در جریان تربیت بازی کند. برای این امر، کسانی که مسأله مهدویت را در جریان تربیت دینی مطرح می سازند، باید هم تناسب و هماهنگی آن را با ذهن و زبان نسل جدید بازشناسی کنند و هم مراقب باشند که آن را به امیال و آراء رایج آنان فرونکاهند.
جالب توجه است که خود حضرت مهدی(ع) نیز نقش هدایتگری را بازی خواهد کرد و هواهای مردم را به هدایت بازخواهد گرداند، چنانکه امیرالمومنین امام علی(ع) درباره آن حضرت(عج) می فرمایند: "هواهای نفسانی را به متابعت هدایت الهی باز می گرداند، در روزگاری که هدایت الهی را به متابعت هواهای نفسانی درآورده باشند. آراء و اندیشه ها را تابع قرآن گرداند در روزگاری که قرآن را تابع آراء و اندیشه های خود ساخته باشند."(۲)
پی نوشت:
1) عن النبی(ص): فیستشیر المهدی اصحابه. (درسنامه تاریخ عصر غیبت، ص ۲۵۶)
2) علی(ع): یَعطف الهوی علی الهدی اذاعطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرأیَ علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأیِ (نهجالبلاغه: خطبه ۱۳۸)
نظر شما