حجت الاسلام مجتبی کلباسی، مدیر مرکز تخصصی مهدویت در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در واکاوی و بررسی این موضوع که پس از قریب به چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سیاست گذاری های کلان کشور تا چه میزان به مسئله «مهدویت» به عنوان سنگ بنای انقلاب توجه شده است گفت: شکی نیست که انقلاب اسلامی و انقلابهایی که در طول یکصد سال گذشته در کشور ما اتفاق افتاده انقلابهایی متأثر و مرتبط با اندیشه مهدویت بوده است. بهخصوص انقلاب اسلامی که رهبری و زعامت آن به دست شخصیتی بوده که به عنوان نایب امام عصر علیه السلام دارای موضوعیت و ولایت بوده است.
وی افزود: علیرغم اینکه در طول 50 سال حکومت پهلوی مبارزههای فراوان و پیگیری انجام شد تا عقاید و آنچه که در افکار توده های مردم ریشه داشت، متحول شود اما الحمدالله آن توان عقیدتی و فکری توانست به میدان آمده و انقلاب اسلامی را سامان دهد. اما در رابطه با اینکه آیا در طول این 4 دهه پس از انقلاب ما توانسته ایم جایگاه اندیشه مهدویت را در نظام های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خودمان تعریف کنیم باید گفت گرچه در موارد زیادی دستگاه ها به این موضوع پرداخته اند اما هنوز چنان که باید این مسئله مورد توجه قرار نگرفته است.
حجت الاسلام کلباسی تصریح کرد: به عنوان مثال در کتب درسی آموزش و پرورش یا در برنامه های تبلیغی صدا و سیما و همچنین برنامه های مختلف فرهنگی و ... به این موضوع تا حدی توجه شده و نمی توان از حق گذشت که موارد زیادی از اهتمام نسبت به این موضوع وجود داشته و دارد، اما بحث سیاست های کلان و راهبردهایی که در نظام موردنیاز است تا بر اساس این راهبردها، سیاست ها تدوین شود و کار به شکل علمی و حساب شده تری پیش برود باید گفت این بخش در سطح توقع و انتظار نبوده است.
این مسئله به عنوان یک گفتمان رایج فرهنگی و علمی در جامعه مطرح نشده است
مدیر مرکز تخصصی مهدویت در همین رابطه به سند ملی آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: به عنوان نمونه در سند ملی آموزش و پرورش به این مبحث پرداخته شده ولی این سند نیز در چند سال اخیر رونمایی شد و تا زمانی که تبدیل به برنامه شده و اجرایی شود و اهداف آن محقق گردد زمان زیادی در پیش است. از این گذشته در سیاست ها یا راهبردهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دفاعی نمی توان اثر شایسته و جایگاه ویژه ای برای این موضوع پیدا کرد. البته این بدان معنا نیست که طراحان برنامه ها خارج از این چهارچوب فکری بوده یا هستند اما به نظر می رسد که آن کار علمی و فکری ِلازم در این زمینه انجام نشده است.
کارشناس مباحث مهدوی در ادامه تصریح کرد: اینکه چگونه باید به این موضوع نگاه کرد؟ و در برنامه ریزی ها چگونه باید با آن مواجه شد؟ و چه راهبردهایی می توان از آن گرفت؟ این مسئله به عنوان یک گفتمان رایج فرهنگی و علمی در جامعه ما مطرح نشده و به همین دلیل است که در نظام سازی کار به شکلی لنگ می زند و نیاز به تلاش فراوان دارد.
حجت الاسلام کلباسی ادامه داد: بنابراین، به صورت اجمال می توان گفت که اگر چه در برخی از بخش ها به این موضوع توجه و سندهایی نیز تنظیم شده است، اما در اکثر بخش ها این موضوع تبدیل به راهبرد نشده و طبیعتا در مقام پیاده سازی نیز تبدیل به برنامه نشده و ما نمی توانیم اثر موثری از آن در برنامه ها پیدا کنیم.
این صاحبنظر مباحث مهدوی در بخش دیگری از سخنان خود به میزان اولویت هر یک از این راهبردها اشاره کرد و افزود: در رابطه با اینکه کدام یک از راهبردهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... در اولویت هستند به نظر می رسد ابتدا باید در «سیاست های فرهنگی» و «سیاست های اجتماعی» این مسئله روشن شود و بعد از آن در مسایل اقتصادی نیز این راهبردها بتواند خود را نشان دهد. زیرا عمده نقص در این بخش است.
بدون مشخص شدن جایگاه در مباحث فرهنگی و اجتماعی مهدویت برنامه نمی شود
وی در همین رابطه تاکید کرد: بدون اینکه این بحث جایگاه خود را مسایل اجتماعی، فرهنگی، نگاه به جامعه، نگاه به آینده و نگاه به اقتصاد پیدا کند و جایگاه آن مشخص شود، نمی توان انتظار داشت که تبدیل به برنامه شود. به عبارت دیگر یک «تقدم نظری» و «رتبه ای» وجود دارد که باید این تقدم به لحاظ «نظری» مراعات شود.
کلباسی در توضیح بیشتر این مسئله گفت: اگر قرار باشد در آموزش و پرورش این اندیشه (مهدویت) به عنوان یک راهبرد مد نظر قرار بگیرد، ابتدا باید مطالعات آن انجام شود، بعد در مرحله برنامه ریزی و برنامه سازی قرار گیرد و سپس منجر به نتایجی شود که پیش بینی شده است. در اقتصاد نیز ماجرا مشابه همین است. این یک نتیجه است که از بخش های دیگر نشاءت می گیرد. یعنی تقدم با آنهاست و ابتدا باید در آن موارد دعواها حل و فصل شود تا بتوان از آن نتیجه گرفت.
مدیر مرکز تخصصی مهدویت در رابطه با نقش مرکز تخصصی مهدویت در کمک به ارگان هایی که این مسئولیت را بر عهده دارند، خاطرنشان کرد: ما حداقل در حد مبانی بحث و ارایه دیدگاه های کلی آن می توانیم همکاری داشته باشیم. اگرچه تبدیل شدن این دیدگاه ها به راهبرد نیاز به کارهای اساسی دارد که در چهارچوب های مشخص مسئله باید جانمایی شود اما آنچه که به صورت فعلی و موجود می توانیم ارایه کنیم دیدگاه های کلی و نظری در این مسئله است.
نظر شما