به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، دکتر سیدمحمدرضا بهشتی، استادیار دانشگاه تهران در آیین بزرگداشت دکتر رضا داوری اردکانی، چهره ماندگار فلسفه که سه شنبه، 28 دی ماه در کتابخانه ملی برگزار شد، طی سخنانی در مورد کتاب «گاه خرد»، اظهار کرد: این اثر حاصل پرسش های کتبی عدهای از اساتید و پرسشکنندگان و پاسخهایی است که دکتر داوری به آنها داده است من نیز در این کتاب سه پرسش را مطرح کرده ام و می خواهم در این فرصت کوتاه چند نکته را نه در باب کتاب که در نحوه و رویکرد جناب داوری به عنوان کسی که در سال های متمادی در حوزه فلسفه اندیشیده و آنچه که ما از پاسخ ها در این کتاب می یابیم، بیان کنم. پاسخ های ارایه شده در این اثر ناشی از دغدغه فلسفی نسبت به مسایل جامعه ماست و این جواب ها چنین آهنگی دارد، آهنگ دغدغه محوری.
وی ادامه داد: پرسش ها ناظر بر تحولات فکری، فرهنگی و اجتماعی در جهان معاصر و جامعه کنونی ماست و پاسخ ها نشان دهنده آن است که اندیشمندی نه از سر به رخ کشیدن معلومات و نه از سر تفنن بلکه از روی دغدغه و دردمندی به موضوعات می نگرد، همانطور که فلسفه اقتضاء دارد.
این پژوهشگر تصریح کرد: فلسفه از زندگی آغاز کرده و به زندگی ختم می شود. فلسفه ای که از زندگی آغاز نشود جان و طراوت خود را از دست می دهد و اگر به آن بازنگردد تبدیل به سخن بیهوده و یا از سر تفنن و چه بسا سخنی حتی برای تامین معاش شود.
مدیر گروه فلسفه فرهنگستان هنر افزود: سوال آن است که چه می شود متفکری آغاز به تفکر می کند و در این سیر چه بسا با رنج های فراوانی هم مواجه می شود. در آثار فلاسفه بزرگ چون سقراط و ارسطو و دیگران این دغدغه بزرگ احساس می شود. پرسش از چیستی و چرایی شکل گرفته است، اگر تاریخ اندیشه باستان را بر اساس پرسش ها تقسیم کنیم به نظر می رسد مقدم بر هر اندیشه جدی فلسفی، خروج مجدد از بداهت و تردید نسبت به آنچه که پیشتر قابل پرسش هستند، نمیرسید.
وی ابراز کرد: نکته دیگری که هم افلاطون و هم ارسطو سرآغاز فلسفه را حیرت دانستند که مبداء فلسفه ورزی است. حال اگر چنین است باید بپرسیم این مبداء چیست، باید بپرسیم این مبدا یا آرخه چیست آیا فقط آغاز است؟ اگر آرخه فلسفه حیرت است و فلسفه تا وقتی فلسفه است که با پرسش همراه باشد و این ویژگی پرسشگری را حفظ کند. آغاز و میان و پایان فلسفه پرسش است.
بهشتی با بیان اینکه فلسفه تلاش برای آن است که حقیقت را از آنِ خود کنیم، تاکید کرد: تا زمانی که این تلاش وجود دارد یک فلسفه دیده می شود و به محض آنکه به پاسخ رسیدیم دریافت حقیقت آنگونه که هست از آن خدا یا خدایان است.
وی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به سه نقل افلاطون بر سوفیسط ها اظهار کرد: او می گوید سوفیسط ها مدعی هستند که حقیقت چیزی است که به تملک درمی آید، همانطور که به تملک در می آید می توانیم آن را در اختیار دیگران قرار دهیم، می توانیم در ازای حقیقت مطالعه مزد کنیم. این سه نقدی است که افلاطون در مورد سوفیسط ها می گوید در حالی که سقراط معتقد است حقیقت چیزی است که بتواند به مالکیت دربیاید.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فیلسوف جستجوگر است و آهنگ سخن او جستجوگری است، سخن فیلسوف پیامبرانه، پیشگویانه و نصحیت گرایانه نیست. کسی که جستجوگر است می داند که پیوسته در حال تلاش است و هرگز با دیگران تلخ حرف نمی زند، فیلسوف دائما در پرسش های نو به نو است.
وی ادامه داد: با این حال برخی افراد بعد از جوانی نگهبان قلعه اندیشه خود می شوند اما کسی مثل کانت تا 60 سالگی خود را نقد می کند و تازه در این سنین است که در پاسخ به جوانان احساس می کنیم که او تازه دارد نگهبان قلعه خود می شود؛ یا به طور مثال چهره بزرگی مثل ارسطو چندین بار آغاز می کند بنابراین، درست است که فیلسوفان اصطلاحشناس هستند ولی اسیر اصطلاح نیستند که اگر چنین شدند از روح فلسفه دور می شوند.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: کرکگور در یادداشت های روزانه ای می نویسد که چقدر از معلم فلسفه بدم می آید من می فهمم او چه می گوید چون او نزد معلم فلسفه برای تعلیم می رفت. آنچه که من در دکتر داوری یافتم تلاش او برای اندیشه جستجوگرانه است و هرگز نمی خواهد فضل فروشی کند، او پرسشگر و جستجوگر است.
نظر شما