به گزارش خبرگزاری شبستان: باید اذعان کرد که مهدویت، قلب تپندهی حیات شیعه و رمز نجات انسان معاصر از بنبستها و گردابهاست. مهدویت انرژی متراکمی است که اگر به درستی از آن بهره گیرند، توانایی شگرفی در متحد ساختن و بسط معنویت و احیای دین دارد.
اگرچه فرهنگ مهدوی، با توجه به سه دهۀ اول انقلاب و حتی قبل از آن، از گسترش چشمگیری برخوردار شده و در عرصههای مختلف و مجامع گوناگون مورد توجه قرار گرفته است، اما ظاهراً در این امر کوتاهی شده و حق مطلب ادا نگردیده است.
قبل از انقلاب، توجه خاصی به مسئلهی مهدویت نشده است؛ اما خوشبختانه در چند سال اخیر، این مبحث با کوشش برخی از مراکز و تلاش دانشمندان اسلامی، از انحصار منحرفان و کجسلیقگان بیرون آمده است. البته پس از انقلاب هم به گونهای کامل و شایسته به این مباحث و موضوعات پرداخته نشده است؛ در نتیجه، جبران این کندی، آنهم در عصر سرعت، همت و تلاش مضاعفی از همهی نهادها و مسئولان میطلبد.
از اینرو به بررسی علل و عوامل فرایند رشد و افزایش توجه به بحث مهدویت و انتظار در چند سال اخیر میپردازیم و به چند مورد آن اشاره میکنیم:
۱. تأثیر انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین رخداد اجتماعی قرن بیستم است. پدیدهای با این گستردگی و عمق، علاوه بر آنکه تمام نهادهای ملی را متحول ساخته و سرنوشت تاریخی آنان را در مسیر تغییرات بنیادی قرار داده است، اندیشهها، سیاستها، نهضتها و احزاب سیاسی جهان را هم به چالشی نو فراخوانده است.
مسئلهی دیگر این بود که گفته میشد در زمان ظهور، تمام نیروهای شرق و غرب و نیروهای مسلح تسلیم حجت خدا میشوند. انقلاب ایران نشان داد که این کار شدنی است. همان طوری که خلبانهای آموزشدیده در آمریکا، که آمده بودند تا منجی امریکا و شاه شوند، آمدند و با مردم اعلام همبستگی کردند و رشادتها و جانفشانیهای بسیاری از خود نشان دادند؛ حتی عدهای از آنها شهید شدند.
به همان دلیلی که نیروهای متخصص آمریکایی به اسلام پیوستند، طاغوت زمان خلع شد و ولیّ خدا حاکم گردید؛ در دوران ظهور حجت حق نیز در سطح گستردهتری اینچنین خواهد شد. طبق همین مبناست که مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی ایران را آغاز راهی برای انقلاب جهانی منجی عالم بیان کردهاند.
۲. تأثیر تهاجم دشمن: در دهههای اخیر، جهان غرب به موضوع آخرالزمان و آیندهنگری علاقهی بسیاری نشان داده و در این راه سرمایهگذاریهای شگرفی کرده است. بیتردید در هیچ دورهای نظریهپردازان و سیاستمداران غربی به اندازهی امروز دربارهی آیندهی جهان، پایان تاریخ، ظهور مسیح، ضد مسیح (دجال) و هرچه غرب و تمدن مادی آن را به خطر میاندازد، گفتوگو نکردهاند و براساس آن به تولید آثار فرهنگی و تدوین استراتژیها نپرداختهاند.
انتشار مجموعهی گستردهای از کتابها و مقالات با موضوعات یادشده، و تولید و توزیع گستردهی فیلمهای سینمایی با همین موضوع، که بیشتر محصول کمپانیهای آمریکایی و صهیونیستی هستند، و تأسیس سایتهای اطلاعرسانی در اینترنت، تنها بخشِ آشکار این رویکرد عمومی غرب به موضوع آخرالزمان است.
این همه تلاش، آدمی را به این فکر میاندازد که نقشهای در دست اجراست. اینکه سخنان نظریه پردازانی مانند هانتینگتون، تافلر، فوکویاما و… دربارهی پایان تاریخ و جنگ تمدنها به استراتژی سیاسی - نظامی سیاستمداران حاکم بر امریکا و انگلیس تبدیل شده است، حکایت از جریانی سازمانیافته در لایههای پنهانی سیاست، فرهنگ و اقتصاد جهان استکبار دارد.
به راستی، چه رخدادی در حال شکلگیری است که جهان غرب، تمامیت فرهنگ و تمدن خود را در خطر دیده و بیمحابا- گرچه به قیمت از دست رفتن حیثیت خود و انزجار جهانی و مخالفت تمامی سازمانهای جهانی باشد - با سرعت تمام به عراق هجوم میبرد و در وادی خطرناک جنگ بینالنهرین و بابل گام مینهد؟
۳. هدایت پیدا و پنهان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه: هدایتهای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه در زمانهای مختلف، مهمترین عامل در گسترش فرهنگ مهدویت است. اصولاً بهره بردن از آن حضرت(عج) در دورهی انتظار، دلیل دیگری بر حضور صاحب عصر(عج) و رشد و توسعۀ فرهنگ انتظار است.
حضور ناشناس ایشان در میان مردم و در مجالسشان، بر این مدعا گواهی میدهد. حضور همیشگی حضرت ولیّعصر عجل الله تعالی فرجه در موسم حج نیز دلیل آگاهی ایشان به احوال مسلمانان و تلاش مستمر ایشان برای تقویت فرهنگ انتظار است.
داستانها، ملاقاتها و راهنماییهای مکرر در تاریکی شبهات و ضلالتها، با مردی که خصوصیات مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه را دارد، ریشههای انتظار را تقویت و کام تشنهی عاشقان را سیراب میکند؛ شاید در انتظار محبوب، به خود آیند و با ایجاد آمادگی و کوشش فراوان، لیاقت بهرهمندی از حضرتش را بیابند؛
۴. بحران معنویت: بشر بحرانزدهی این عصر، به دلیل تشنگی فراوان روحی، برای دستیابی به جایگاهی استوار و جاوید، هر روز به سویی میرود؛ اما چون به سرچشمهی حیات دست نمییازد، به مردابها و باتلاقهایی میرسد که نهتنها تشنگیاش را نمیزداید، بلکه به بیماریهای روحی و جسمی او میافزاید.
بنابراین، اضطراب و خستگی از اوضاع مسلط بر جهان را میتوان از عوامل توسعهی اندیشهی مصلحجویی در جهان و گسترش فرهنگ مهدویت در جوامع اسلامی دانست. ظلم و ستم، جهل و نادانی، فریب، رنج و فقر و در نتیجه انحطاط اخلاق و تحقیر انسان در دوران معاصر، بر این خواست فطری آدمی دامن میزند.
از طرفی احساس غربت ناشی از زندگی صنعتی، در مقابل معنویت و صمیمت دین، سبب شده است که انسان مجهز به تکنیک و فنآوری، با مذهب و آرمانهای منجیگرایانه و عدالتمحور آن پیوند خورد، و تب و تاب این مباحث و ازجمله مهدویت را گرمتر کند؛
۵. ناتوانی مدعیان اصلاح: آدمی برای ایجاد اصلاح جوامع بشری، راههای بسیاری را پیموده است، اما جز کابوس یأس نصیبش نشده است. افلاطون، جامعهی ایدهآلی را طراحی کرد که در آن نه از ستم اثری است و نه از فقر و بدبختی. غایت نظام سیاسی او، پیدایش مدینهی فاضله است. توماسکامپانلا طرح «شهر آفتاب» و «کشور خورشید»، ویکتور هوگو اندیشهی «جمهوری جهانی»، و آگوستکنت و تامسمور نیز جامعهای را ترسیم میکنند که همهی مردم آن، در سایۀ قانون و عدالت یکسان زندگی میکنند.
آلوین تافلر برای حل این بحران و اصلاح جامعهی جهانی، نظریۀ «موج سوم» را طرح کرده است، ولی در عین حال اعترافات شگفتآوری در اینباره دارد. وی میگوید: فهرست مشکلاتی که جامعهی ما (غرب) با آن روبهرو است تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع، به درون غرقاب بیکفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را میآزارد.
در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه میشود که همگی ادعا دارند بنیادی و حتی انقلابیاند، اما بارها و بارها مقررات و قوانین طرحها و دستورالعملهای جدید که همگی به منظور حل مشکلات تهیه شدهاند، کمانه میکنند و بر وخامت مشکلات میافزایند و این احساس عجز و یأس را دامن میزنند که هیچ فایدهای ندارد و مؤثر نیست.
این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفید ضربالمثلها را هرچه بیشتر دامن میزند.
بنابراین، عامل دیگر توسعهی فرهنگ مهدوی، ناتوانی کسانی است که مدعی اصلاحاند. آنها در زمینهی شناخت آدمی و مشکلات او ناتواناند. از همینرو عجز و محدودیت آنان، نگاه انسان معاصر را به آسمان میدوزد.
برگرفته از «مهدویت، پرسشها و پاسخها»
نظر شما