خبرگزاری شبستان: مسجد ارک تهران در خیابان داور و نزدیک میدان 15 خرداد قرار دارد. این مسجد با قدمت چندین ساله خود از مجموعه بزرگتری به نام ارگ سلطنتی بود که در جنوب شرقی آن قرار داشت. بنیاد ارگ سلطنتی و بعضی ساختمانهای آن، متعلق به دوره صفویه بود و پس از آنکه افغانها توانستند دولت صفویه را براندازند و تهران را تصرف کردند.
در شمال ارگ پلی بستند و در جلوی آن دروازهای به نام دروازه ارگ ساختند، همان که بعدها دروازه دولت نامیده شد که در ابتدای خیابان الماسیه کنونی قرار داشت. محدوده ارگ همچنان به حال اولیه باقی مانده بود تا اینکه کریمخان زند قلعه ارگ را با کمک معماری به نام عبدالله خان در سال 1267 ه.ق تجدید بنا کرد.
پس از آنکه سلسله زندیه به دست محمد آقا محمدخان قاجار سقوط کرد، خان قاجار پس از انتخاب تهران به عنوان پایتخت، ارگ را محل اقامت خود قرار داد. علت این انتخاب هم گویا این بوده است که تهران به کوه نزدیک و بر سر راه استرآباد، وطن قاجاریه بود. همچنین آقامحمدخان که این شهر را پایتخت قرار داده بود، بر آن بود که در صورت بروز خطری به آسانی بتواند به استرآباد فرار کند.
آقامحمدخان پس از استقرار سلطنت، بلافاصله پس از مدتی به قتل رسید و حکومت را برای فرزندش فتحعلی شاه به ارمغان گذاشت. اگرچه فتحعلی شاه، محمدشاه و رجال درباری وی در آبادی تهران و بنای عمارات و مساجد کوشیدند و روز به روز به شکوفایی آن بیشتر پرداختند اما مهمترین گام در این راه در عهد سلطنت 49 ساله ناصرالدین شاه برداشته شد. بنای بسیاری از مساجد از جمله مسجد ارک، میدانها، ابنیه سلطنتی و باغها در دوره قاجاریه به ناصرالدین شاه منسوب شده است. در دوره قاجاریه نیز همچنان مسجد ارک در محدوده ارگ سلطنتی قرار داشت.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان به موقعیت حساس مسجد ارک پی برد اکنون این سؤال در ذهن خواننده ترسیم میشود که چرا این مسجد در یک محدوده بسته که فقط عدهای خاص بتوانند از آن استفاده کنند، ساخته شد و به عبارت دیگر فلسفه ساخت مسجد ارک در محدوده ارگ سلطنتی چه بوده است؟ مسجد ارک در عصر ناصرالدین شاه ساخته شد. این مسجد در ابتدا به نام مسجد مادرشاه نامیده میشد و قاسمخان پدر مهد علیا –مادر ناصرالدین شاه- این مسجد را به فرمان دخترش بنا کرد و بعدها در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تجدید عمارت شد.
مسجد در دو طبقه ساخته شده بود. طبقه اول مخصوص مادر شاه و زنان درباری بود و طبقه دوم به کنیزها و زنان درجه دوم اختصاص داشته است. مهدعلیا اگرچه در بسیاری از دسیسههای درباری به ویژه قتل امیرکبیر تأثیر عمدهای داشت و حتی متهم به مفاسد اخلاقی بود اما در انجام فرایض دینی استوار بود و در ایام مذهبی، بانوان طراز اول حرمسرا بر سر سفره افطار او گرد میآمدند و پس از افطار برای انجام اعمال شبهای احیا و خواندن ادعیه به تالار مخصوص میرفتند.
مهدعلیا در آهنگ حجاز تلاوت قرآن میکرد و دعاها را با آواز خوش میخواند و همراه خانمهای سلطنتی در مسجد نماز میخواند. با توجه به توضیحات بالا میتوان پنداشت که مادر شاه برای دور ماندن از عموم مردم و اختصاص دادن مکانی برای عبادت خویش و دیگر زنان شاه، دستور ساختن مسجد ارک را در چنین محدودهای داده باشد.
در سال 1267 ه.ق به دستور امیرکبیر قلعه ارگ نوسازی شد و کوچههای آن برای حرکت کالسکه، شوسه شد و در همین زمان، تغییراتی در خیابان مسجد ارک –داور- داده شد. در سال 1268 ه.ق نیز در داخل ارگ، بناهای جدیدی به عمارتهای سلطنتی قدیم اضافه کردند و دیوانخانه گلستان را از طرف شرق توسعه دادند چون زمینهای ارگ مجهولالمالک بود و به جای آوردن نماز در آن، از جمله در مسجد ارگ اشکال شرعی داشت، برای رفع این مشکل، اراضی ارگ را از شیخ عبدالحسین اجاره کردند تا برای برپایی نماز مشکل شرعی نداشته باشد.
فعالیتهای اقتصادی
یکی از موثرترین کارآمدترین فعالیتهای درون مساجد پیش از پیروزی انقلاب، کمکهای مالی و اقتصادی انقلابیون و مبارزان به افراد مستمند و گرفتار بود. صندوقهای قرضالحسنه مساجد به صورت بانک اسلامی و در حد محدود و کوچک عمل میکردند و بیشتر ادارهکنندگان این نهاد، بازاریها و تجار بودند و هیچ وابستگی به دولت نداشتند.
مسجد ارک به علت موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در قلب بازار تهران همیشه پذیرای عدهای از بازاریانی بود که برای انجام مناسک مذهبی خویش به این مکان مقدس روی میآوردند و گهگاه تمکن مالی داشتند از مساعدت مالی به مسجد دریغ نمیکردند و هیئت امنا و دستاندرکاران مسجد نیز بنا به صلاحدید خویش این وجوه را در زمینههای مختلفی به مصرف میرساندند.
یکی از شخصیتهای برجستهای که در این زمینه بسیار فعال بود، آیتالله مهدی حائری تهرانی بود. وی امام جماعت مسجد ارگ را از سال 1352 تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عهده داشت. بسیاری از کارهای مسجد ارک بنا به صلاحدید وی و مساعدت مالی افراد نیکوکار صورت میگرفت. وی در واقع به واسطه ارتباطی که با بازاریان داشت، وجوهات و کمکهای مالی آنان را دریافت و سپس در مسجد ارک و دیگر نقاط کشور در زمینههای مختلف به مصرف میرسانید.
مرحوم حائری درباره میزان این وجوه میگوید: شاید در حدود 500 یا 600 میلیون ریال اعانه جمع میشد، برای کمک از طریق بازار و خود آقایان، خودمان قبضهایی تهیه کرده بودیم و به دست مردم میدادیم.
از رهگذر دریافت همین وجوه، دفتر خیریه امام سجاد (ع) در مسجد ارک تأسیس شد. راهاندازی این دفتر در واقع تلاشی بود برای کمک به نیازمندان و مستمندانی که برای دریافت کمک به مسجد مراجعه میکردند. مراجعهکنندگان طیفهای مختلفی را شامل میشدند، عدهای برای تکمیل یا خرید جهیزیه به مسجد روی میآوردند، عدهای نیز برای پرداخت قرضهای خود یا خرید خانه یا درمان بیماران خود به امید دریافت کمک و برطرف کردن نیاز خویش به سوی مسجد رهسپار میشدند.
دباغی خامنهای که از اعضای هیئت امنای مسجد است درباره فعالیت دفتر خیریه در مسجد ارک میگوید: دفتر خیریه امام سجاد (ع) با همکاری بهزیستی و همکاری هیئت امنای مسجد الغدیر و مسجد ارک بود و اعاناتی که در مسجد الغدیر و مسجد ارک زیر نظر حائری جمعآوری میشد برای کارهای ساختمانی و بنیادی هزینه میشد.
محدرضا حائری –فرزند مرحوم حائری- از کسانی است که از نزدیک شاهد فعالیتهای پدرش بوده است. وی با اشاره به فعالیت گسترده فرهنگی و عمرانی آیتالله حائری میگوید: ایشان (مرحوم حائری) در چندین مورد فعالیت داشتهاند که به صورت خلاصه عبارت است: تأسیس ساختمانهای مدارس حوزوی، مدارس آموزش و پرورش، کتابخانه، بیمارستان، درمانگاه در شهرهای مختلف از جمله در قم، تهران و مشهد است. علاوه بر این ایشان در انتشار و تألیف و تأسیس چاپخانه، تغذیه و تأمین غذای طلاب و تأسیس صندوقهای قرضالحسنه و مؤسسات خیریه نقش عمده داشتند.
به جز وجوهاتی که از طرف افراد و شخصیتهای مختلف و به مناسبتهای گوناگون به دستاندرکاران مسجد ارک پرداخت میشد، خانواده کاشانی نیز در کمکهای مالی و تأمین بسیاری از هزینههای مسجد دریغ نمیکردند. در فصل اول به گوشهای از فعالیتهای مرحوم محمدحسین کاشانی در بازسازی دوباره مسجد ارک پس از تخریب آن به دست عمال رضاشاه اشاره کردیم و گفتیم که چگونه وی به تنهایی هزینههای احداث مسجد را تقبل کردند و پس از بازسازی، آن را در اختیار آیتالله بروجردی قرار دادند. حاج محمدحسین تا زمان وفات، مخارج مسجد را میپرداختند و پس از وی فرزندش –حاج جواد کاشانی- مسئولیت تأمین برخی از هزینههای مسجد را پذیرا شد.
دباغی خامنهای در اینباره میگوید: این خانواده کاشانی است که هنوز کسری بودجههای هزینههای مساجد را تأمین میکند. در این مسجد هیچگونه منبع درآمدی، غیر از آنکه در اینجا ختمی برگزار شود، نداریم و این خادمان مسجد و حتی برای بعضی مخارج یا خود هیئت امنا در اینجا دخیل هستند و یا از نظر هزینهها، حاج جواد کاشانی تقبل میکنند، مثلا در ساخت آبریزگاه مسجد، نزدیک به یک میلیون هیئت امنا دادند و بقیه را حاج جواد کاشانی پرداخت کردند.
نتیجه
مسجد ارک در محدودهای به نام ارک در عصر ناصرالدین شاه به دستور مهد علیا، مادر شاه، ساخته شد و بعدها در عصر رضاشاه به دلیل اندیشه شبه مدرنیستی وی که نوعی گرتهبرداری از نوگرایی در غرب بود در معرض تخریب قرار گرفت ولی با واکنش افکار عمومی تصویب آن متوقف شد.
در دوره محمدرضا پهلوی سیر تخریب مسجد و محو کامل آن در دستور کار دولت قرار گرفت اما با تلاشهای آیتالله بروجردی و حاج محمدحسین کاشانی مسجد از نابودی و تخریب رهایی یافت و دوباره بازسازی شد.
موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در یک منطقه استراتژیک اداری و سیاسی نظیر کاخ گلستان، وزارت دارایی، اداره رادیو از یک طرف و حضور فعال سخنوران، بازاریان و شخصیتهای بازاری و تعامل این گروهها از طرف دیگر از جمله ویژگیهایی بود که دیگر مساجد تهران یا آن را نداشتند یا اینکه حداقل یکی از این ویژگیها را داشتند، به همین دلیل برای رژیم از همان آغاز فعالیت مسجد تدابیر ویژهای نسبت به آن به کار گرفت و همواره از بیم فعالیت انقلابیون، عدهای از مأموران نخبه خویش را به مراسم مختلف در مسجد میفرستاد. از این رهگذر بارها مسجد ارک به تعطیلی کشانده شد، حتی سخنوران آنها تهدید به ترور شدند اما مسجد در این میان رسالت انقلابی خویش را خیلی خوب ایفا کرد، به طوری که گفته میشود پیوستگی و هماهنگی نیروهای انقلابی در آخرین لحظات انقلاب در مسجد ارک انجام داده شد.
علاوه بر این، مسجد در شکلدهی مسایل فرهنگی – سیاسی در قالب حضور شخصیتها و سخنرانیهای کنایهآمیز و گاه انتقاد تند و سازنده نیز فعال بود، به طوری که در پی همین رویکرد، یک نوع ذوق انقلابی در افراد ایجاد میشد که منشأ حرکتهای بعدی شد.
در پایان با یک دید روشنگرایانه و یک بازشناسی کلی از مسیر وقایع به وقوع پیوسته در مسجد ارک باید گفت که حوادث سیاسی و فرهنگی و تعامل این دو مؤلفه با یکدیگر در نهضت انقلابی تداوم پیشرونده و نه منفعل داشتند. اگرچه گاه به دلیل فعالیتهای شدید مبارزان سیاسی، مسجد به تعطیلی کشانده میشد ولی این امر موقتی و گذرا و ناشی از ناکارآمدی رژیم در کنترل امور بود که در ماهیت آن ریشه داشت.
پایان پیام/
نظر شما