مرگ یک کارتن‌خواب، شاید نجات باشد

خبرگزاری شبستان: کسانی که با سرعت از اتوبان رد می‌شوند، شاید ندانند که پشت آن مجتمع‌های آجری و در پس‌کوچه‌های بین مجتمع‌ها، زندگی جور دیگری است و مرگ یک کارتن‌خواب، شاید نجات باشد.

 

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاتری شبستان، فرهیختگان نوشت: پشت مجتمع‌های بی‌روح نواب در خیابان کمیل، همان‌جایی که بچه‌ها دارند در بوستان کمیل، الاکلنگ و سرسره بازی می‌کنند، پیرمرد معلول روی چند تکه کارتن و زیر یک بنر سفید که پتویش است، خوابیده است. پیرمرد سال‌هاست که همسایه اهالی محل است و روزها بازی کودکان را در بوستان نگاه می‌کند. گاه ‌گدایی می‌کند و اهالی محل لقمه نانی برایش می‌آورند. نه! این از آن گزارش‌هایی نیست که یک رسانه بنویسد و فردایش خیلی‌ها دنبال آدرس پیرمرد معلول کارتن‌خواب بگردند تا سرپناهی برایش پیدا کنند. پیرمرد عصر چهارشنبه، وقتی از زیر بنر سفیدش به بازی بچه‌ها در پارک نگاه می‌کرد، چشم‌هایش را برای همیشه بست.


اهالی محل چند ساعت بعد فهمیدند که همسایه قدیمی‌شان دیگر تکان نمی‌خورد و نفس نمی‌کشد. پلیس و آمبولانس که بعد از گزارش اهالی محل، به صحنه آمده بودند، پیکر مرد کارتن‌خواب را با همان بنر سفیدی که رویش بود، بردند تا از فردای آن روز، شاید یک کارتن‌خواب جوان‌تر جای او را بگیرد. جسد، چند قدم روی دست چند نفر از کسبه محل تشییع شد و بعد رفت که شاید در بهشت‌زهرا آرام بگیرد و دیگر سرما استخوان‌هایش را بی‌حس نکند و بوران، نفس‌هایش را به شماره نیندازد. اهالی محل می‌گفتند از سرما مرد و پیرزنی می‌گفت خوب شد مرد! سایه مجتمع‌های نواب روی اتوبان نواب افتاده است و کسانی که با سرعت از اتوبان رد می‌شوند، شاید ندانند که پشت آن مجتمع‌های آجری و در پس‌کوچه‌های بین مجتمع‌ها، زندگی جور دیگری است و مرگ یک کارتن‌خواب، شاید نجات باشد.

 

کد خبر 600018

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha