نتوانست در مقابل فریاد «هل من ناصر ینصرنی امام» ساکت بماند/ مادر شفاعتت خواهم کرد

خبرگزاری شبستان: خاطرات بسیاری از شهید در ذهنشان مرور می شود داغ سنگین شهادت محمدعلی برای دفاع از این خاک، یک موی سیاه برای این پدر و مادر بر جای نگذاشته بود اما در عمق نگاه این دو که عاشق محمدعلی هستند دلتنگی هست اما پشیمانی نه...

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ شهادت، اوج تعالی انسان است، در فرهنگ اسلام ارزشمندترین و گرانبهاترین حرکت، شهادت است و شهید کسی است که با نثار جان خود، درخت اسلام را آبیاری کرده و فساد را ریشه کن می کند.

 

شهادت نتیجه سلامت روان، روحیه شجاعت و انتخاب آگاهانه است، مقاومت و پویایی جامعه را به دنبال دارد، چرا که ریشه در قدرت، قوت، صبر، استقامت، مبارزه با کفر، انسجام، آخرت خواهی و ظرفیت بالا دارد و این عوامل در مجموع، مقاومت جامعه را بالا برده و اجتماعی را متحرک و پویا و سازنده می سازد.

 

شهیدان، مقاومت و پویایی جامعه را تضمین می نمایند و به جامعه ظرفیت روحی می بخشند و ضعف و سستی را از بین می برند و هر جامعه ای که افراد آن این گونه باشند، مشمول رحمت و نصرت خداوند هستند، و دیگر شکست نخواهند خورد که: «ان ینصرکم اللّه فلا غالب لکم؛ اگر خدا یاریتان کرد، دیگر کسی بر شما غلبه نمی کند.»

 

شهادت، فناشدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است و شهادت، مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و به خاطر هدفی مقدّس و به تعبیر قرآن: «فی سبیل اللّه» انتخاب می کند.

 

مقام معظم رهبری در خصوص شهیدان فرمودند؛ «شهیدان عزیز ما کسانی بودند که در عین جوانی و بعضی در عین نوجوانی حاضر شدند برای خیر کشور، مصالح کشور، حفظ استقلال کشور، دفع دشمنان کشور، جان خودشان را فدا کنند؛ این خیلی ارزش والایی است».

 

به مناسبت سی امین سالگرد شهادت شهید محمدعلی میرزایی در 19 دی به دیدار پدر و مادر بزرگوار این شهید عزیز رفتم و پای درد و دل ایشان نشستم؛ شهید محمدعلی میرزایی در سن 19 سالگی در عملیات کربلای 5 به درجه شهادت رسید.

 

ساعت 9 صبح قدم به خانه ای ساده اما در عین حال باصفا گذاشتم و پدر شهید میرزایی به استقبالم آمد و مرا به داخل خانه راهنمایی کرد و با مادر شهید میرزایی احوالپرسی کردم و بر روی مبل ساده ای نشستم که عکس‌های مختلفی از شهید محمدعلی میرزایی توجه مرا به خود جلب کرد، داغ سنگین شهادت فرزندشان برای دفاع از این خاک، یک موی سیاه برای این پدر و مادر بر جای نگذاشته بود و کهنسالی را سریع تر از معمول پیش برده بود. میدانستم خاطرات بسیاری از شهید در ذهنشان مرور می شود در عمق نگاه این دو که عاشق محمدعلی هستند دلتنگی هست اما پشیمانی نه...

 

 

نتوانست در مقابل فریاد هل من ناصر ینصرنی امام راحل ساکت بماند

غلامرضا میرزایی پدر بزرگوار شهید در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان گفت: محمدعلی در 17 مرداد 46 به دنیا آمد و دوره دبستان و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت او در دوران راهنمایی از مدرسه شهید مطهری بیرجند می گریخت تا در راهپیمایی‌ها علیه رژیم شاهنشاهی شرکت کند.

 

وی با بیان اینکه شهید محمدعلی میرزایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز روابط نزدیکی با نهادهای انقلابی داشت، گفت: او در جریان حملات خیابانی منافقین و ماجرای بنی صدر تمام وقت خود را در خدمت بسیج بود.

 

پدر بزرگوار شهید میرزایی با اشاره به اینکه با شروع جنگ تحمیلی خود را وقف جهاد فی سبیل الله نمود، افزود: 13 ساله بود که برای اولین بار در جبهه حضور یافت و در گردان شهید آهنی به عنوان کوچک ترین رزمنده مشغول به خدمت شد.

 

میرزایی با توجه به اینکه در سال 62 به عنوان نیروی برجسته اطلاعات شهید در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد، ادامه داد: او همچنین در عملیات‌های والفجر مقدماتی، والفجر1، والفجر8، بدر، خیبر و دیگر عملیات‌ها شرکت داشت.

 

وی با بیان اینکه در مراسم عاشورا و تاسوعای حسینی همواره با شهید شرکت می کردیم، گفت: همواره در صف عزاداران فریاد یاحسین(علیه السلام) بر لب داشت و هیچ گاه نمی توانست در مقابل فریاد هل من ناصر ینصرنی امام راحل ساکت بماند.

 

 

با پیروی ازخط رهبری و شهدا هیچ گاه کشور به دست بیگانه نخواهد افتاد

پدر بزرگوار شهید میرزایی با اشاره به اینکه در سال 65 برای حضور در عملیات کربلای 5 شهید به جبهه رفت، افزود: به عنوان فرمانده گردان خط شکن تیپ 21 امام رضا(علیه السلام) خراسان در عملیات شرکت کرد و وارد میدان شد و در این عملیات به درجه رفیع شهادت رسید.

 

میرزایی با توجه به اینکه شهدا رفتند تا انقلاب اسلامی و کشور پا برجا بماند، تاکید کرد: آرامش خود را مدیون شهدا هستیم و اگر دوباره جنگ شود نه تنها فرزندانم بلکه خودم نیز برای مقابله با دشمن به جبهه خواهم رفت و اگر پیرو خط رهبری و شهدا باشیم هیچ گاه کشور به دست بیگانه نخواهد افتاد.

 

امام خمینی(ره) قلب من است بدون قلب هرگز نمی توانم زنده باشم

کبری همایونی مادر شهید میرزایی نیز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان با اشاره به اینکه اسم شهید را ایشان انتخاب کردند، ادامه داد: اگر محمدعلی کار خوبی را انجام می داد او را با خرید اسباب بازی یا دیگر وسایل تشویق می کردیم.

 

وی با توجه به اینکه مسجد نزدیک خانه شان بود، افزود: محمدعلی همواره برای شرکت در نماز جماعت و مراسمات مذهبی در مسجد حضور داشت و در ماه محرم نیز او را در خانه نمی توانستیم نگه داریم و همواره در هیئت‌ها شرکت می کرد.

 

همایونی به خاطره ای از شهید میرزایی اشاره  و بیان کرد: محمدعلی یک بار از ناحیه پا مجروح شده بود و مدت‌ها با عصا راه می رفت و هنگامی که از او خواستیم تا بهبودی کامل در خانه بماند، جواب داد شما و پدرم چشمان من هستید و امام خمینی(ره) قلب من هستند، من بدون چشمان خود می توانم زندگی کنم ولی بدون قلب هرگز نمی توانم زنده باشم.

 

مادر شهید میرزایی با اشاره به اخلاق و روحیات این شهید بزرگوار گفت: قبل از سن بلوغ نماز می خواند و به مسئله حجاب بسیار توجه داشت و بسیار مهربان و سخاوتمند بود و همواره در اوقات فراغت فوتبال بازی می کرد و من همیشه توپش را مخفی می کردم تا درسش را بخواند اما او دوباره توپ می خرید تا فوتبال بازی کند.

 

 

« مادر من شما را در روز قیامت شفاعت خواهم کرد»

وی با توجه به اینکه می دانستم محمدعلی شهید می شود چون بسیار آرزوی شهادت می کرد، ادامه داد: هنگامی که خبر شهادت فرزندم را شنیدم با خود گفتم این قربانی را به امام حسین(علیه السلام) سپردم و همواره این بیت شعر را زیر لب زمزمه می کرد؛ «سوختم خاک شدم چون آتش/ همه رفتند و من غم زده تنها ماندم».

 

همایونی در پایان اظهار داشت: بعد از شهادت محمدعلی را در خواب دیدم  به من گفت « مادر من شما را در روز قیامت شفاعت خواهم کرد» و افتخار می کنم که فرزند خود را در راه اسلام کشور دادم.

 

 

 

 

 

کد خبر 599895

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha