به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، تبیین تحلیل های وارده در باب مواجهه با منویات و استخراج علوم کافی و وافی برای بهره مندی در شاخه های علوم انسانی و مورد نیاز و خواست بشریت و جامعه انسانی وهمچنین تشریح رویکرد و مقابله قرآن کریم و فرامین انسانی آن با مباحثات و مسائل تجربی و آزمایشگاهی وعینی و نیز همراهی و یا عدم همراهی مبانی قرآن کریم با این تجربیات انسانی، ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین محمد علی حیدری، استاد حوزه و دانشگاه و محقق در زمینه فقه رسانه و فقه سیاسی، گفتگویی ترتیب دهیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:
به نظر شما می توان قرآن کریم را در بردارنده گزاره های تمامی علوم و نیازمندی های بشری دانست و عنوان کرد که، کلید و مفتاح این گنجینه سترگ بشری، در دستان امام معصوم(ع) است؟
در باب این نکته که آیا مبانی و گزاره های تمامی علوم و شاخه های علمی، در بطن و متن آیات و منویات قرآن کریم موجود است یا خیر؟ باید در مقوله انسان شناسی و گزاره های مربوط به وجود و ماهیت انسان و نیازهای او که به علوم انسانی و شاخه های علوم انسانی معروف و مشهور هستند گفت که بر حسب شاخصه های عقلانی و فطری، به طور قطع و یقین، گزاره ها و مولفه های مورد نیاز انسان را می باید از وحی و گزاره های وحیانی و به تعبیری از منویات قرآن کریم استحصال نمود، ولی در باب سایر علوم و شاخه های مرتبط با آنها مانند؛علوم پایه و فنی، به نظر بنده، نه می توان گفت، این شاخصه ها در قرآن کریم وجود ندارد و نه می توان گفت که، قرآن کریم به تمامی این علوم پرداخته است.
در باب مقوله و شاخصه های علوم انسانی، قرآن کریم بر حسب ضرورت و بنا به ماهیت اصلی خود که همان سعادت و سلامت انسان و جامعه بشری است، به طور قطع، به اصول و قواعد علوم انسانی پرداخته است. نکته مهم و اساسی این است که اصالت و رسالت حقیقی قرآن کریم ارائه چارچوب شناسی انسان، یعنی ارائه راهکارهای دست یابی انسان به خودشناسی و خدا شناسی و همچنین شناخت و دست یابی به زوایای وجودی و پنهان انسان برای بحث تعلیم و تربیت است، بنابراین نمی توان گفت، قرآن کریم به مقوله علوم انسانی و نیازهای این علم و رشته نپرداخته است. در باب این مسئله نیز که آیا کلید و مفتاح این تعالیم و علوم در دست امام معصوم(ع) است یا خیر نیز باید بیان کرد که، به طور اساسی و حقیقی نمی توان گقت که انسان در برابر قرآن کریم و منویات آن به طور صحیح و متقن می تواند به تمامی حوائج و نیازهای خود دسترسی پیدا نماید، بلکه می بایست عنوان کرد در این مسیر و راه، به طور قطع و یقین می باید از راهنمایی ها و ارشادات امامان معصوم(ع)، که بنا به تعبیری، هم سنگ و هم تراز قرآن کریم هستند، در دست یابی به اصل و حقیقت آیات و منویات و فرامین قرآن کریم، استفاده و بهره برداری نماید.
در این مقوله نیز که آیا قرآن کریم اصول و شاخصه های اصلی علوم انسانی را بیان می کند و عترت و ائمه معصوم(ع) مقیدات و خصوص ها را و یا بالعکس، نظریات و تعاریف متفاوت و متعّددی نقل شده که می بایست برای هر کدام و به طور مجزا بحث و گفتگو نمود، ولی اگر بخواهیم به طوراجمالی به این بحث بپردازیم باید گفت که، اجتماع و پیوند بین قرآن کریم و خاندان عترت و عصمت نبوی(ص) که منظور همان امامان معصوم(ع) هستند می تواند، مبانی و گزاره های اصلی و حقیقی هدایت و سعادت را به انسان و جامعه بشری ارائه نماید.
به نظر شما چگونه می توان در بهره برداری و استفاده بهینه و وافی از منویات و تعالیم وحیانی برای دست یابی به علوم مرتبط با نیازهای انسان و جامعه بشری استفاده کرد؟
باید گفت که اساساً و حقیقتاً، تنها منبع و معدن برای دست یابی به علوم انسانی کامل و جامع، منابع و متون الهی و وحیانی هستند. در مسائل مرتبط با امور فقهی و دینی، از ابتدا تا هم اکنون، منبع و محل رجوع تمامی فقها و متکلمین و مراجع جهان اسلام حتی در موارد بسیار ریز و خرد نیز، رجوع و مراجعه به اصل و بطن قرآن کریم بوده است. این رویکرد برای این منظور می بود که، آیا از اصل و بطن قرآن کریم که برای جامعه اسلامی حجت است، می توان پاسخ و جوابی برای موارد درخواستی و مورد نیاز و مطرح پیدا نمود، یا خیر؟ سپس در گام بعدی برای تشریح و دست یابی کامل و جامع به جواب و پاسخ نیازهای مطروحه، به سنت مراجعه می کردند که آیا این آیه و یا دستور قرآنی در سنت، تخصیص، تشریح، تبیین و تقلیدی دارد، یا خیر و با بررسی و کشف دلائل قرآنی و نبوی به شبهات پاسخ می دادند.
بنابراین می توان گفت در شرایط حال حاضر نیز که رویکرد دست یابی به مبانی علوم انسانی از منویات الهی و اسلامی مد نظر است، می توان از همین متد و روش استفاده و بهره جست. به طور نمونه در مباحث علوم سیاسی و یا نظام های سیاسی، که مقولات جداگانه و مجزایی از یکدیگر هستند، برای بهره برداری از تعالیم الهی در این علوم و شاخه های مختلف آن، می بایست در گام اول به خود قرآن کریم مراجعه کرد و آیات و مبانی این مقولات را از فرامین و دستورات قرآن استحصال کرد، این نطقه یعنی دست یابی به اصول و گزاره های حقیقی، سپس در مرحله بعد که مرحله تشریح و تثبیت این منویات است، می بایست با مراجعه به تعالیم سنت نبوی(ص) در یابیم که، آیا این آیه شریفه در سنت، تبیین، تخصیص و یا تقلید خاصی دارد و سپس با استخراج آن که به گزاره ها و مولفه ای جزئی و ریز مشهور و معروف هستند، در جهت ایجاد و تولید علوم انسانی اسلامی گام برداریم. بنابراین لاجرم، ابتدائی ترین امر در این مسیر، همان مراجعه و استفاده از بطن و متن قرآن کریم خواهد بود.
بنا به تعاریفی در باب برخی از شاخصه ها و گزاره های قرآنی، برخی از مباحث و مولفه های پرداختی در قرآن کریم با مختصات و شاخصه های علمی دوران حاضر قابل پردازش و دسترسی نیستند، تبیین و تحلیل این گزاره ها که تأییدات قرآنی دارند، اما با علم روز و شرایط موجود قابل فهم نیستند چگونه است؟
در این باب ابتدائی ترین مسئله این است که با شناخت به زبان و نوع گویش قرآن کریم، بتوانیم دریابیم که آیا زبان قرآن کریم، زبان بیان واقعیات علمی است یا خیر؟ در این مقوله باید بیان کنم که، بنا به تجربیات و تحقیقاتی که صورت گرفته است، حتی یک مورد هم دیده نشده است که منویات و تعالیم قرآن کریم، یک بحث علمی و بحث تجربی را بیان کرده باشد و علم و دانش امروزی و تحقیقات مدرن و نوین این مولفه و شاخصه علمی قرآنی را نفی کرده باشد. قرآن کریم با زبان تمثیل در جهت ارائه و راهنمایی عملی انسان گام بر می دارد و این عمل یعنی استفاده از واژه های تمثیلی، حتماً در جهت تبیین قطعی و تمام و کمال علوم تجربی و آزمایشگاهی نبوده و نیست.
درباب طرح مسائل علمی و تجربی، می بایست تأکید شود که، مراد و هدف جدی از طرح و عنوان این مسئله و پرسش این مسائل چیست؟ آیا بیان یک واقعیت تجربی مورد درخواست است، یا یک بیان تمثیلی مورد توجه است، بنابراین اولین گام در تبث و بسط مسائل علمی و تجربی در سطوح اجتماعی، تسلط و آگاهی با نوع زبان و گویش قرآن کریم است. لذا با توجه به پژوهش های صورت گرفته، باید صراحتاً گفت که تا به امروز هیچ محققی بیان نکرده است که به طور مثال، این مفهوم و معنی از آیات قرآن کریم مترتب است که با تحقیقات و مکاشفات علمی و تجربی در تضاد و عناد باشد. بنابراین طرح این مسائل به طور کلی و اساسی موضوعیت و وجاهت ندارند و با توجه و تسلط به نوع گویش و پردازش زبانی قرآن کریم که یک بیان تمثیلی است، می توان به صراحت و اصالت موضوعات علمی دست یافت.
نظر شما