دو روایت از معصوم (ع) در تحلیل و برون رفت از پدیده گورخوابی

خبرگزاری شبستان:کارتن خوابی و در شکل تازه تر رسانه ای آن گورخوابی شقوق مختلفی دارد. یک علتش ضعف نظام اقتصادی است اما در حقیقت این ضعف هم از ضعف در ایمان و اخلاق مسئولان و مردم می آید. حقیقتا ضعف در نظام اقتصادی ناشی از ضعف در ایمان و اخلاق است.

خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "بحث کارتن خوابی و در شکل تازه تر رسانه ای آن گورخوابی شقوق مختلفی دارد. یک علتش ضعف نظام اقتصادی است اما در حقیقت این ضعف هم از ضعف در ایمان و اخلاق مسئولان و مردم می آید. حقیقتا ضعف در نظام اقتصادی ناشی از ضعف در ایمان و اخلاق است. اگر بخواهیم از فراز بالاتری به این بحث نگاه بیندازیم همان پدیده بیغوله نشینی یا حاشیه نشینی است. همین الان هم بسیاری از‌ آدم ها زیر پل ها روی یک کارتن یا در محوطه پایانه های مسافری یا جلوی تهویه هتل ها می خوابند اما خب گورخوابی به اصطلاح ورژن جدیدی بوده و به خاطر بداهت قضیه بیشتر دیده شد وگرنه جامعه ما سال هاست در جریان این اتفاق است. اجازه بدهید در این جا به دو روایت راهگشا از امام حسن عسکری و امام رضا علیهما السلام اشاره کنم که اگر دقیق در این دو روایت نگاه کنیم ریشه بحران ها و راه برون رفت از این بحران های امروز ما در آن ها نهفته است. گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین امیر گلپور، کارشناس دینی و مسئول کارگاه های آموزشی مرکز قرآن و حدیث حوزه های علمیه سراسر کشور را در تحلیل اخلاقی و اجتماعی پدیده گورخوابی می خوانید.

 

همچنان که استحضار دارید در روزهای گذشته بحث گورخوابی به یکی از موضوعات داغ رسانه ها تبدیل و تحلیل های مختلفی هم درباره اش ارائه شد. می خواستم نگاه شما را به عنوان یک عالم دینی که طبیعتا دغدغه اخلاق دارید به این پدیده جویا شوم.

بحث کارتن خوابی و در شکل تازه تر رسانه ای آن گورخوابی شقوق مختلفی دارد. یک علتش ضعف نظام اقتصادی است اما در حقیقت این ضعف هم از ضعف در ایمان و اخلاق مسئولان و مردم می آید. حقیقتا ضعف در نظام اقتصادی ناشی از ضعف در ایمان و اخلاق است. اگر بخواهیم از فراز بالاتری به این بحث نگاه بیندازیم همان پدیده بیغوله نشینی یا حاشیه نشینی است. همین الان هم بسیاری از‌ آدم ها زیر پل ها روی یک کارتن یا در محوطه پایانه های مسافری یا جلوی تهویه هتل ها می خوابند اما خب گورخوابی به اصطلاح ورژن جدیدی بوده و به خاطر بداهت قضیه بیشتر دیده شد وگرنه جامعه ما سال هاست در جریان این اتفاق است.

خب شما از چه منظری به این پدیده نگاه می کنید؟

اجازه بدهید در این جا به دو روایت راهگشا از امام حسن عسکری و امام رضا علیهما السلام اشاره کنم که اگر دقیق در این دو روایت نگاه کنیم ریشه بحران ها و راه برون رفت از این بحران های امروز ما در آن ها نهفته است. امام حسن عسگری (ع) - بحارالانوار، جلد 75، باب 29، صفحه 372 -  می فرماید: «أُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دينِكُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَديثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ(صلى الله عليه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذا وَرَعَ فى دينِهِ وَ صَدَقَ فى حَديثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قيلَ: هذا شيعِىٌ فَيَسُرُّنى ذلِكَ .... / شما را به تقواى الهى و پارسايى در دينتان و تلاش براى خدا و راستگويى و امانتدارى درباره كسى كه شما را امين دانسته ـ نيكوكار باشد يا بدكار ـ و طول سجود و حُسنِ همسايگى سفارش مى كنم. محمّد صلى الله عليه وآله وسل )براى همين آمده است. در ميان جماعت هاى آنان نماز بخوانيد و بر سر جنازه آنها حاضر شويد و مريضانشان را عيادت كنيد. و حقوقشان را ادا نماييد، زيرا هر يك از شما چون در دينش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مى شود: اين يك شيعه است، و اين كارهاست كه مرا خوشحال مى سازد." توجه کنید که امام در این روایت تکیه می کنند بر تقوا، امانت داری، راستگویی، مردم داری و همدردی در مشکلات مردم. و بعد می فرماید وقتی شما به این ویژگیها متخلق شدید من خوشحال می شوم. این خصوصیات موجب خوشحالی من می شود. خب اگر این ویژگیهای خوب اخلاقی در مسئولین و مردم ما ایجاد شود قطعا مشکلات اقتصادی ریشه کن خواهد شد. در روایت دیگری ازامام رضا علیه السلام نیز همین مسأله تاکید شده است. امام رضا علیه السلام - بحارالانوار ج۷۱ص۲۳۰ - خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى فرمود: "اى عبدالعظیم، سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که برای شیطان به سمت خودشان راهی قرار ندهند!!، همچنین ایشان را به راستگویى در گفتار، امانتدارى و سکوت و ترک جدال و مشاجره در امور غیر مهم و نیز روى آوردن و "ملاقات و زیارت یکدیگر " امر نما که رعایت این امور، موجب تقرب جستن به سوى ماست مبادا که پیروانم به پرده درى و هتک حرمت یکدیگر سرگرم شوند زیرا من با خویشتن پیمان بسته ام که هر کسى مرتکب اینگونه کارها شود یا یکى از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم تا او را به شدیدترین عذاب دنیوى مجازات نماید و در آخرت از زیانکاران باشد. پیروانم را آگاه ساز که خداوند افراد نیکوکار را مورد آمرزش قرار می‌دهد و از خطاى بدکارانشان می‌گذرد، مگر کسانى که به آفت شرک گرفتار باشند و یا دوستى از دوستانم را آزار رسانند و یا نسبت به هر کدام از آنها نیت سویى در دل پنهان کرده باشند. همانا خداوند این چنین کسان را نمی‌بخشد مگر آنکه از مسیر انحرافى برگردند، هرگاه از این مسیر برگشتند، مشمول غفران الهى قرار می‌گیرند، ولى اگر تغییر رویه ندادند و به همان حالت باقى ماندند، روح ایمان از دل‌شان رخت بر می‌بندد و از ولایت من بیرون می‌روند و از پرتو ولایت ما بهره‌اى نبرند و من به خداوند از این لغزش‌ها پناه می‌برم."

ما اگر بخواهیم روزمره تر به این اتفاق نگاه کنیم، به منظرها و چشم اندازهای اقتصادی خواهیم رسید. از این که عملکرد مدیران و مسئولان اقتصادی کشور و بسترهای اقتصادی جامعه به گونه ای بوده که به این وضعیت دامن زده است. خب اگر از بعد اقتصادی به موضوع نگاه کنیم باید پرسید که ما در این سال ها چه کرده ایم و  چه کمبودها و کاستی هایی در ما بوده که به این جا کشیده شده ایم. متعاقب این سوال پرسش زیر را هم می توان مطرح کرد که یک نظام اقتصادی کم آسیب چه مؤلفه هایی دارد که ما بر اساس آن مولفه ها اقتصادمان را مدیریت کنیم که دچار این مشکلات نشویم.

در بعد اقتصادی منطقی به نظر می رسد که بگوییم این حاشیه نشینی ها و حاشیه های پررنگ فقر زمانی مرتفع می شود که ما اقتصاد کارآمد و قوی ای داشته باشیم. اقتصادی که مبتنی بر دانش و تخصص باشد. به این معنا که آموزش و پرورش ما بتواند دانشمندانی آگاه به ریز و بم های زندگی تربیت کند، افرادی که برای پیشبرد اقتصاد کشور دانش و تخصص لازم را داشته باشند.

منظورتان از این تربیت صرفا در سطوح کلان است؟

هم در سطح کلان و هم در سطح خرد. شما نگاه کنید حتی برای اداره یک خانه هم شما به مهارت های هزینه و درآمد نیاز دارید. برخی با درآمد نسبتا کم به خاطر مدیریت بر هزینه ها زندگی آرامی را تجربه می کنند و بالعکس کسانی با درآمد بالا به خاطر ضعف در هزینه دچار آشفتگی می شوند .می خواهم عرض کنم  مثلا آموزش و پرورش ما چقدر روی این قضیه حساس است که مهارت مدیریت هزینه را از کودکی به افراد آموزش دهد. حالا همین کودک می تواند در آینده یک مدیر اقتصادی هم باشد اما اگر نشد هم دست کم در سطوح پایین تر او به نفع اقتصاد کشور و به نفع خودش کار خواهد کرد. البته ما در همین سطح هم باز نیاز به فراهم آوردن زیرساخت های لازم هستیم، چون یک معلم زمانی می تواند این مهارت ها را به دانش آموز خود یاد بدهد که زندگی او در فضای متلاطم اقتصادی نباشد و از یک رفاه نسبی برخوردار باشد. اما از آموزش و پرورش هم که بگذریم قسمت دوم ماجرا به مردم می شود.

ارتباطش را چطور می بینید؟

این گونه که مردم بپرسند وظیفه من در فراهم ساختن زیرساخت های یک اقتصاد موفق منجر به کاهش آسیب های اجتماعی و حاشیه نشینی چیست؟ در این جا مردم می توانند با انتخاب آگاهانه و چشمان باز کسانی را بر مسند اقتصادی کشور بگذارند که از دانش و تخصص و تعهد لازم برخوردارند. خب اگر شما حتی آموزش و پرورشی داشته باشی که بتواند دانشمند تربیت کند تا زمانی که مردم این متخصصان متعهد را بر مسند مسئولیت نگذارند شما آسیب خواهید دید چون به هر حال بخش قابل توجهی از وزن حرکت اقتصادی کشور معطوف به نمایندگان مجلس و دولت است و این هر دو از سوی مردم انتخاب می شوند.

نکته دیگر در این باره بصیرت و گاهی است. خب اگر ما می خواهیم اقتصاد رو به رشد و موفقی داشته باشیم بسیاری از رفتار های غلط موجود در فرهنگ عمومیکشور باید کنار گذاشته شود، به یک معنا جامعه نسبت به رفتار و عواقب رفتار خود آگاه تر عمل کند. من مثالی در این باره می زنم. ما امروز در جامعه با مشکلات عدیده اقتصادی رو برو هستیم، بیکاری در جامعه بالاست و کارتن خوبی تا گورخوابی جلو رفته است، افرادی هستند که برای گرفتن وام مختصر ازدواج به هر سو سر می زنند آن وقت می بینید که در همین جامعه با چنین مختصاتی پول هایی کلان از بیت الملل به جایی به نام فوتبال تزریق می شود که دردی از ما دوا نمی کند.

خب البته خیلی ها در برابر حرف شما جبهه می گیرند و استدلال شان هم این است که جامعه به تفریح و سرگرمی نیاز دارد. نظرتان در این باره چیست؟

درست است اما من سوالی از شما می پرسم. اگر ما میلیاردها تومان پول همین جوان های بیکار را به ناحق به فوتبال بدهیم و همین جوان را برای دو سه ساعت به ورزشگاه بکشانیم تا او برای کسانی که پول اشتغال ش را برداشته اند سوت و کف بزند آيا سر این بیکار را گرم کرده ایم؟ این جوان بیکار زمانی سرگرم می شود که کار داشته باشد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در یک بیان نورانی فرمودند: "بزرگ ترین تفریح، کار است." یعنی اگر می خواهی برای یک جوان تفریح و سرگرمی ایجاد کنی و او را از شر فکر کردن به بزهکاری و دزدی و فساد نجات دهی،کاری و مسئولیتی به او بسپار وگرنه این چه سرگرمی است که این جوان برود در سرما و گرما سوت و کف بزند اما به خانه اش که برمی گردد احساس کند که عاطل و باطل است و سرش بی کلاه مانده است.

کد خبر 598434

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha