به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:
با توجه به سخنان پیش گفته، یکی از بحثهایی که در زمینه سازی بدان پرداخته میشود اینکه: آیا رفتار مردم در پیشانداختن و یا پسانداختن ظهور نقش دارد یا نه؟ به عبارت دیگر آیا امر ظهور اختیاری است یا اجباری؟
با توجه به روایات دردست، درباره زمان ظهور دو دیدگاه شکل گرفته است:
یک. ظهور، امری اختیاری است که مردم در آن نقش دارند؛ از این روگاه آن را رفتار انسانها تعیین میکند.
دو. زمان ظهور در اختیار خداوند است و پیشافتادن و پسافتادن در آن راه ندارد.
دیدگاه نخست، اختیاری بودن
این دیدگاه بر آن است تا با اشاره به برخی روایات ثابت کند که ظهور در انتخاب ما است. بر پایه این دیدگاه، هر چه آمادگی برای ظهور زودتر فراهم شود، ظهور، نزدیکتر پدید میآید. کسانی که چنین دیدگاهی را به میان افکندهاند، نخست به برخی آیات استناد کردهاند که سرنوشت انسانها را در دست خود آنها دانسته است.
در پاسخ گفته میشود: دلیل آوردن به اینگونه آیات، جایی پذیرفته است که سفارش شده باشیم فقط سرنوشت خود را با پدیده ظهور حضرت مهدی علیه السلام، دگرگون سازیم؛ در حالی که آزمایش - که از سنتهای الهی است - در هر دوره هماهنگ آن دوره قرار داده شده است و تغییر سرنوشت و رسیدن به نیکفرجامی، متناسب آن دوره خواسته شده است. به بیان دیگر، ما در هیچ روایتی سفارش نشدهایم که کاری انجام دهیم تا زمان ظهور پیش بیفتد و آنگاه با رفتار خود در آن دوران تغییر یافته، به سعادت دست یابیم، بلکه به تکلیفهای ویژه همان دوره مکلف شدهایم.
شاید کسی بگوید که پایهایترین سبب غیبت حضرت مهدی علیه السلام، رفتار ما انسانها است، بنابراین، انسانها هستند که با دگرگونی در رفتار خود میتوانند، ظهور را نزدیک کنند. حاصل این سخن، آن میشود که ظهور در اختیار انسانها است.
گفته میشود: اگر دلیلهای دیگر غیبت و نیز آزمایش انسانها در این دوران را نادیده بگیریم، روایاتی غیبت آن حضرت(عج) را رازی از رازهای خداوند دانستهاند؛ همانگونه که ظهور آن حضرت(عج)، سرّی از اسرار الهی دانسته شده است. حقیقت سرّ بودن این امر را رسول گرامی صلی الله علیه و آله وسلم چنین بیان فرموده است:
«یَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلْمُهُ مَطْوِیٌّ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ إِیَّاکَ وَ الشَّکَّ فِیهِ فَإِنَّ الشَّکَّ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کُفْرٌ؛ ای جابر! همانا این امر، امری است از امر خداوندی و سِرّی است از سِرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است. بر حذر باش که دچار تردید شوی. همانا شک درباره امر خدا کفر است.»
بیگمان این حکمت، از اساسیترین دلیلها بر این رخداد بزرگ است؛ بنابراین، در کنار اینکه مردم در غیبت حضرت(عج) نقش داشتهاند، حکمتها و دلیلهای غیبت، فراتر از نقش مردم است؛ از این رو، نمیتوان گفت با رفتار مردم بهطور بایسته ظهور، قطعی خواهد بود.
از دلیلهای دیدگاه نخست بر نقش مردم، روایتی است که ابو حمزه ثمالی از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمودند:«یَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ کَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِی السَّبْعِینَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَی عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَی أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاکُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِیثَ فَکَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِکَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ؛ ای ثابت! همانا خداوند تبارک و تعالی این امر را در هفتاد وقت گذاشت. چون حسین ـ صلوات اللَّه علیه ـ کشته شد، خشم خدای متعال بر اهل زمین سخت شد و آن را تا صد و چهل به تأخیر انداخت. سپس که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از مطلب پوشیده، پرده برداشتید. بعد از آن، خدا برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. خدا هر چه را خواهد محو کند و ثابت گذارد و اصل کتاب نزد او است.
ابوحمزه گوید: «من این حدیث را به امام صادق علیه السلام عرض کردم؛ فرمودند: «چنین بوده است»
ایشان بر این باورند چون برخی رفتار مردم سبب پسافتادن ظهور میشود، پس بهناگزیر با انجام برخی کارها میتوان ظهور را نیز پیش انداخت.
نظر شما