به گزارش خبرگزاری شبستان، ایالات متحده آمریکا مدتهاست که به دلیل بحران اقتصادی ناشی از ناکارآمدی دولتمردان بی کفایتی درگیر مشکلات بالا رفتن بیش از بدهی به کشورها و سازمانهای دیگر می باشد و تنها کاری که در این مدت انجام داده افزایش سقف بدهی هاست که به گفته تحلیلگران اقتصادی نمی تواند این بحران را مرتفع کند.
افزایش سقف بدهی مثل این است که فردی بخواهد با وجود خوردن غذاهای چرب میزان کلسترول خود را در حد نرمال نگه دارد اما وقتی می بیند که کلسترول خون بالا رفته به جای اینکه از خوردن غذاهای چرب پرهیز کند به پزشک می گوید که سقف میزان طبیعی کلسترول را بالا ببرد این بیمار به این ترتیب می خواهد با اصطلاح ظاهر قضیه به کارهای اشتباه خود ادامه دهد که در این صورت نه تنها مشکل او حل نمی شود بلکه به ورود زمانعمق بیشتری پیدا می کند، این قضیه همچنان ادامه پیدا می کند و بیمار هر بار از پزشک می خواهد که سقف بالاتری برای میزان نرمال کلسترول تعیین کند!
از دیدگاه اسلامی غذاهای چرب در مورد بحران مالی آمریکا در واقع همان نظام اقتصادی بهره محور این کشور است و آمریکا که علاقه وافری به ادامه این روند دارد هر روز بیماری اقتصادی خود را وخیم تر از قبل می کند.
نه کاهش تریلیونی مصرف بودجه و نه بالا بردن سقف بدهی هیچ یک نمی تواند برای حل بحران اقتصادی آمریکا سودمند باشد.
وقتی ما به مساله بنیادی بهره اشاره می کنیم در نظام اقتصادی که دارای چنین ویژگی باشد افزایش سقف بدهی همانند افزایش سقف میزان نرمال کلسترول است: این راه حل ظاهری هیچ گاه نمی تواند بیمار را درمان کند و سلامتی را به او بازگرداند.
در ایالات متحده آمریکا کاپیتالیست ها به طور مداوم و به شدت از مکتب اقتصادی کینزین انتقاد می کنند، مکتبی که تا حدودی می تواند راهگشای مشکلات اقتصادی این کشور باشد.
مکتب کینزمن ارائه کننده این نظریه است که تقاضا به طور صرف و به تنهایی همیشه برای به فعالیت واداشتن و شکوفایی کامل بخش اشتغال کافی باشد، بنابراین نیروهای خارجی مانند دولت ها برای ایجاد مشاغل و کنترل چرخه تجارت حتی اگر به معنای قرض گیری بیشتر باشد لازم و ضروری است.
اما این مکتب نیز به نوبه خود دارای نقص هایی جبران ناپذیر است طرفداران مکتب کینزین هرگز به این پرسش به طور مستقیم پاسخ نداده اند که به عنوان مثال آمریکا چطور می تواند بهره این 14 تریلیون دلار بدهی را بپردازد؟
در اینجا آموزه های اسلامی می تواند راهگشا باشد و پیشنهادهایی را برای بهبود وضعیت اقتصادی ارایه دهد.
اسلام نه تنها مالکیت های خصوصی برای زنان و مردان را قبول دارد و آن را مورد تمجید قرار می دهد بلکه این سرمایه ها را مقدس نیز می داند.
اسلام به شدت مخالف جمع شدن ثروت در دست عده ای خاص که عمدتاً ثروتمندان یک جامعه هستند می باشد مانند آنچه در آمریکا رخ می دهد.
به عنوان مثال در سال 2007 میلادی 93 درصد از کل ثروت آمریکا در دست کشور محسوب می شوند و این شرایط 80 درصد دیگر افراد جامعه را وادار می کرد تا زندگی خود را با قرض گرفتن سرمایه های با بهره های بالا بگذرانند.
خداوند در آیاتی از قرآن هشدار داده که اگر بهره از نظام اقتصادی برچیده نشود موجب بروز جنگ و درگیری می شود بنابراین عجیب نیست اگر آمریکا بخواهد برای کاهش بدهی ملی خود از شیوه آغاز یک جنگ جهانی استفاده کند.
اسلام مشارکت دو نیم درصدی مردم (زکات) را برای تامین بودجه برنامه های اجتماعی در جامعه سفارش کرده است.
تصور کنید که اگر شما صاحب یک تجارت بزرگ باشید و دو و نیم درصد از سودها و پس اندازهای خود را به طور سالیانه برای مصارف دولتی بپردازید چطور می توانید انگیزه کار بیشتر و ایجاد اشتغال برای افراد بیشتر به منظور افزایش درآمد خود را داشته باشید.
اگر چنین نظامی بر جامعه حاکم باشد بیماری اقتصادی در جامعه از بین می رود پرداخت زکات از سوی مردم برای پاک کردن پول درست مثل این است که فرد بیمار دارای کلسترول بر روی تردمیل با شیب دو و نیم درصدی دو، قطعاً می تواند در این صورت برای همیشه با کلسترول خداحافظی کند.
اسلام به شدت به چرخش ثروت در جامعه تاکید دارد و همه انسانها را به انجام این کار تشویق می کند ضمن اینکه بر این مساله تاکید دارد که حذف بهره می تواند ضمانتی برای بازگشت پول و شخص به خود او باشد.
راه حل اسلام برای مشکلات اقتصادی می تواند خطر کاهش رتبه اعتباری آمریکا که اکنون دچار آن شده است را کاهش دهد همانطور که ورزش و پرهیز می تواند خطر حمله قلبی برای بیماری که دارای کلسترول بالا است را کاهش دهد.
بنابرگزارش اسلامیک نیوز، همانطور که اسلام حذف بدهی را برای شکوفایی اقتصادی ارایه می دهد، آژانس های اعتباری به ایالات متحده آمریکا حذف سقف بدهی را پیشنهاد می کند.
پایان پیام/
نظر شما