به گزارش خبرنگار شبستان، از اینکه مقلد هستیم نباید چندان گلهمند باشیم. بازیگری حرفه شریفی است، اگر لااقل مقلدهای خوبی بودیم، دست کم دنیا شناختی از سبک پیدا می کرد. ما وا خورده ایم ... فقط همین. مقلدهای بدی هستیم، انسان های بدی نیستیم. در رمان مقلدها، هائیتی در چنگال پاپادوک دیکتاتور، اسیر است و ماکوته، پلیس امنیتی او، یکه تازی می کند. گراهام گرین با شگردهای سینمایی و شیوه های گزارش نویسی نقش بازانش را در فضایی جدی و طنز که ویژه اوست به حرکت درمی آورد. براون صاحب مهمانخانه؛ اسمیت، آمریکایی ساده دل؛ و جونز قابل اعتماد، پشت نقاب هنرمندانه شان یک وجه مشترک دارند؛ هر سه از عشق، رنج و تردید می ترسند.
کتاب " مقلدها "، پنجاهمین رمان افق نوشته گراهام گرین با ترجمه محمدعلی سپانلو به تازگی از سوی انتشارات افق چاپ و روانه بازار کتاب شده است. " مقلدها " مشتمل بر 456 صفحه و دارای سه بخش است.
گراهان گرین یکی از نویسندگان صاحب سبک جهان امروز به سال 1904 در برکمپستد انگلستان به دنیا آمد. در آکسفورد تحصیل کرد و در 22 سالگی عضویت کلیسای کاتالیک روم را برگزید، در حالی که مذهب عمومی انگلستان شاخه ای از پروتستان است. تعلق گرین به مذهب کاتالیک که ریشه گرا، سنت آیین و شهیدساز است. در والاترین آثار او از جمله داستان " مقلدها " رنگ عقیدتی ویژه ای تابانده است. گراهام گرین تا زمان جنگ دوم جهانی در مطبوعات کار می کرد و چون جنگ درگرفت، کارمند بخش اطلاعات ارتش انگلیس شد و ماموریت هایی در آفریقای مرکزی و غربی انجام داد. پس از جنگ یکسره به کار نویسندگی پرداخت اما نوشتن را با سیاحت و تماشا درآمیخت. رمان های گراهام گرین هم فلسفی است و هم هیجان انگیز و سرگرم کننده.
آثار گراهام گرین از رمان، نمایشنامه، قصه کودکان، سفرنامه، مجموعه داستان و مقالات بیش از 30 کتاب است. پرآوازه ترین آثار او عبارتند از قطار استانبول، مسافرت بدون نقشه، سایه گریزان، صخره برایتون، جاده های بی قانون، قدرت و افتخار، وزارت ترس، اصل مطلب، آمریکایی آرام، کنسول افتخاری، عامل انسانی، مامورها در هاوانا، دکتر فیشر اهل جنوا و عالی جناب کیشوت.کتاب های او از جمله مرد سوم، آمریکایی آرام، انسان و درونش، پایان یک پیوند، سایه گریزان، قدرت و افتخار، وزارت ترس، کنسول افتخاری، عالی جناب کیشوت، صخره برایتون، قطار استانبول، جان کلام و مامور معتمد به زبان فارسی ترجمه شده است.
مقلدها در کشور هائیتی اتفاق می افتد. هائیتی میان جزیره کوبا و جزیره پرتوریکو جزو مجمع الجزایر آنتیل بزرگ است که مرز میان اقیانوس اطلس و دریای کارائیب به شمار می رود. . وقتی همزمان با انتشار کتاب مقلدها ترجمه فرانسوی آن نیز درآمد چند تن از نویسندگان فرانسوی با گراهام گرین به گفت و گو نشستند. آنها معتقد بودند که شاید کتاب " مقلدها " آخرین کتاب گراهام گرین باشد و به احتمال بهترین آن و نیز وحشیانه ترین و با شهامت ترین شان. این نویسندگان اذعان کردند که در کتاب " مقلدها " سلطانی به نام گراهام گرین برهنه دیده می شود.
گراهام گرین خود درباره این کتاب گفته بود: " من میدانم شما از صحنههای عاشقانه کتاب خوشتان میآید، ولی من قدرت خودم را در سیلیای میدانم که به گوش رژیم رییسجمهور هاییتی دووالیه و «تونتون ماکوت»ها میزنم". «تونتون ماکوت» اسم سازمان امنیت هاییتی بود که عینکهای تیره یونیفورم اصلی آنها بود. گراهام گرین یک سالی آنجا زندگی کرده و بعد این رمان را نوشته است.
در قسمتی از کتاب " مقلدها " می خوانیم: وقتی سرانجام همراه ژوزف رفت، برگشتم و در تاریکی روی لبه استخر نشستم. می ترسیدم مبادا خانم و آقای اسمیت برای گپ زدن با من برگردند ولی هنوز چند دقیقه از نشستنم نگذشته بود که چراغ های آپارتمان جان باریمور خاموش شد. می بایست یسترول و بارمن شان را خورده و دراز کشیده باشند تا خواب راحتی بکنند. دیشب به خاطر شرکت در کنسرت دیروقت خوابیده بودند، بعد هم روز پرمشغله ای را گذرانده بودند. نمی دانستم به سر جونز چه بلایی آمده است. گفته بود قصد دارد به تریانون بیاید. به آقای فرناند و اشک های اسرارآمیزش می اندیشیدم. به هر چیزی می اندیشیدم جز وزیر بهداری که زیر تخته پرش مچاله شده بود.
گفتنی است، کتاب " مقلدها " نوشته گراهام گرین ترجمه محمدعلی سپانلو مشتمل بر 456 صفحه به تازگی در شمارگان 1100 نسخه با قیمت 33000 تومان از سوی انتشارات افق چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما