به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، حمید شیرانی شیعه رها شده از فرقه وهابیت در اجتماع کارمندان بسیجی شهرستان آران و بیدگل در سالن شهید استادی این شهرستان، به ماجرای شیعه شدن خود اشاره کرد و گفت: فاصله طبقاتی و قومیتی بلوچستان پیش از انقلاب بسیار زیاد بود و قبیله ما از طبقه بالا و درباری شاه بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، رییس قبیله که نتوانست پیروزی انقلاب را تحمل کند، به پاکستان متواری و جبهه ملی بلوچ ایران (جمبا) را راه اندازی کرد.
وی افزود: این جبهه با وقوع جنگ ایران و عراق و چراغ سبز صدام برای تشکیل ایالت بلوچستان با هدف تجزیه ایران و تلفیق بلوچستان ایران و پاکستان هویت بیشتری یافت.
این جوان شیعه رها شده از فرقه وهابیت در ادامه گفت: قبیله، بنده را هم از همان دوران نوجوانی وارد گروه های جماعت تبلیغی کردند و در آن آموزش هایی را برای سخنرانی و تبلیغ وهابیت دیدم.
شیرانی افزود: در یکی از اجتماعات بزرگ تبلیغی جهان در رایوند پاکستان که به اجتماع تبلیغی جماعت جهان معروف است، متوجه مرگ یکی از دوستان نزدیکم به نام صادق شدم و پس از پرس و جو از نحوه وفات او، به من گفتند که در جمع عزاداران حسینی کابل خود را با مواد منفجره منهدم کرده و به شهادت رسیده و جمعی از عزاداران را نیز کشته است.
این مبلغ نوشیعه خاطر نشان کرد: این موضوع حسابی ذهن و فکر مرا به خود مشغول کرده بود تا اینکه در دانشگاه علوم پزشکی پذیرفته شدم و در سفری به کرمان چند روایت دست نویس به نقل از کتب اهل سنت که با ماژیک بر روی کاغذ نوشته و در محل کار یک جوان شیعه نصب شده بود توجه مرا به خود جلب کرد.
حمید شیرانی افزود: یکی از این احادیث به نقل از رسول‌الله (ص) بود که فرموده بود اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد مرگش با جهالت است، وقتی این‌ها را خواندم با خودم گفتم شیعیان دروغ می‌گویند، کیست که کتب اهل سنت را ورق بزند و صحت احادیث را بررسی کند، با این حال منبع حدیث را نوشتم و از صحیح مسلم و مستدرک حاکم نیشابوری آن را جستجو کردم و یافتم.
وی عنوان کرد: با درک صحت سندی این حدیث، مفهوم حدیث که عاقبت سهل انگاری و بی تفاوتی نسبت به شناخت امام زمان واجد شرایط مرگ جاهلی و حشر و نشر با بت پرستان و مشرکین در قیامت بود برای من اثبات شد.
شیرانی اظهار داشت: به تحقیقات خود ادامه دادم تا اینکه به حدیث ثقلین رسیدم که در آن از کتاب و عترت به عنوان دو یادگار پیامبر(ص) یاد شده بود، از این منظر باز هم این حدیث ذهنم را به خود مشغول کرد.
این جوان شیعه رها شده از فرقه وهابیت افزود: از منظر تفکرات دینی من، قرآن وجود داشت اما اهل بیت وفات یافته بودند ولی ادامه حدیث باز فکر من را به خود مشغول کرد که این دو هیچگاه از یکدیگر متفرق و جدا نمی شوند پس باید یکی از اهل بیت زنده باشد. به همین دلیل به دنبال شناخت مهدی که شیعیان او را امام دوازدهم می خواندند رفتم.
شیرانی افزود: به کتابخانه های متعدد و علمای بزرگ اهل سنت مراجعه کردم اما با وجود متواتر بودن حدیث به نتیجه و جواب درستی در برابر آن نرسیدم.
وی ادامه داد: به همین دلیل تحقیق خود را از منابع شیعی ادامه دادم تا اینکه به کتاب الغدیر علامه امینی رسیدم ، خواستم بر کتاب علامه نقدی بنویسم و نام آن را دروغگوی بزرگ بگذارم اما بعد از جستجو در کتاب‌های اهل سنت و وهابیت دریافتم تمام روایت‌های کتاب الغدیر صحیح است.
این جوان، با اشاره به اینکه در جریان تحقیقات خود حتی یک روایت از شیعه ندیده که پاسخ عقلی و روایی نداشته باشد، تصریح کرد: در فرایند این تحقیق کتاب‌های الغدیر علامه امینی، کتاب دکتر تیجانی و شب های پیشاور در کنار انس با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه، راه من را بسیار روشن کرد.
شیرانی با اشاره به اینکه وهابیت درک درستی از اسلام ناب ندارد اظهار کرد: در جریان این تحقیقات فهمیدم وهابیت به غلط معتقد است که شیعه اسلام را ناپاک کرده است.
وی با بیان این مطلب که پس از شیعه شدنش، بسیار مورد آزار وهابی‌ها قرار گرفته است، یادآورشد: از زمانی که شیعه شدم فشارهای زیادی از سوی خانواده و اقوامم بر من و همسر و فرزندانم وارد شد و با انواع روش ها از جمله تحریم، محبت، تطمیع و تهدید به دنبال منصرف کردن من از عقایدم بودند.
شیرانی افزود: به دلیل تهدیدات فراوان، مجبور به مهاجرت از محل زندگی ام شدم و پس از حضور در قم و تشرف به حرم حضرت معصومه(س) کراماتی را از توسل به اهل بیت(ع) دیدم و عشقی پیدا کردم که به خاطر آن خدا را شکرگزارم.
این جوان شیعه شده در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از کسانی که روشنفکری را در نقطه مقابل اسلام می دانند تصریح کرد: برخی تا به مرتبه ای دست می یابند ژست اندیشمندی گرفته و اسلام را در مقابل روشنفکری جلوه می کنند در حالی که شیعه اگر اطلاعات خود را در زمینه مذهب بالا ببرد به حقانیت اسلام ناب پی خواهد برد.
حمید شیرانی با اشاره به ظهور نزدیک به یک هزار نوشیعه در ایران گفت: این اتفاق یک نوع بیداری اسلامی است که با درک حقانیت تشیع ظهور و بروز یافته است.
نظر شما